ایفای نقش خیالی فاینال فانتزی_سرزمین من

[Noctis_P]

صدایم را صاف می کنم و می گویم:وقتی شما مشغول جر و بحث بودین اینجا رو پیدا کردم

[Miikasa Ackerman]

"خواستم بگویم اها ولی نگاهی به کلاغم کردم و گفتم":
دروغگـــــــــــــــــــــومطالب مخصوص انیمه، مانگا، کارتون و کمیک مخصوص پارک انیمهوقتی داشتیم با کیتارا میجنگیدیم تو پیدا کردیممطالب مخصوص انیمه، مانگا، کارتون و کمیک مخصوص پارک انیمه

[مین جی]

ماریا:حالا باید چیکار کنیم؟ با اینا چیکار کنیم؟
چهره ام نگران شد!
ادامه دادم:اصلا کی اینا رو ساخته؟

[Miikasa Ackerman]

:ااا راست میگی؟وایسا ببینم..به نظرت دورش میشه یه محافظ قوی گذاشت؟

[white knight]

به لطف فرمان فرمانده من ووویلا از گروه جدا شده بودیم تا دنبال کیتارا برویم وویلا پرسید:پِری بنظرت فرمانده از این کار قصد خاصی داشته؟
شانه هام را بالا انداختم:نمیدونم ...اما خیلی دوست دازم بدونم کیتارا تو این مدت کجا بوده و چکار میکرده،چطور با جان صمیمی شده و از همه مهم تر منظور جان از اون حرفاش چی بود.
-همونی که گفته مجبور بوده پدر ومادر رو بکشه؟
سرم را با ناراحتی تکان دادم:آره همون
به سمت محل احتمالی حضور کیتارا میرفتیم...

[Aisan]

همیشه دوست داشتم از ارتفاع شاهد ضعف موجودات زیر پایم باشم...
یعنی از وقتی شیطان شدم این علاقه را پیدا کردم...
در این مدت که جان سوی کم امید را در دلم خاموش کرد به سراغ چند دوست رفتم و کمی از دنیای خسته کننده اطرافم دور شدم و به گلزار لاله های وحشی که قبل ها با پرس پاتوقمان بود آمدم
اما حالا،شهر انسان ها را از بالای آسمان خراشی ریز می بینم...

[Miikasa Ackerman]

"سرم رو میچرخونم و روبه ماریا میگم":
افتخار میدی با هم یه محافظ بسازیم؟هرچند ضعیف اما
ممکنه یکم طول بکشهمطالب مخصوص انیمه، مانگا، کارتون و کمیک مخصوص پارک انیمه

[مین جی]

ماریا:البته.
و سرم رو به علامت( + ) تکان میدم.
چشمام رو میبندم .من و ارورا دستای هم رو میگیریم .
و کلماتی رو زمزمه میکنیم.
و بعد
هاله ای از نور فضا رو پر میکنه.شکوفه هایی صورتی رنگ دور فضا رو میگیره و مداری رو شکل میده. صفحه ای الماسی به شکل خورشید و ماه زیر پاهامون به وجود میاد .(خورشید از ارورا و ماه از ماریا)
و در نهایت کره ای بی رنگ و درخشان به حالت سقف دور تا دور فضا رو در بر میگیره.مطالب مخصوص انیمه، مانگا، کارتون و کمیک مخصوص پارک انیمهمطالب مخصوص انیمه، مانگا، کارتون و کمیک مخصوص پارک انیمهمطالب مخصوص انیمه، مانگا، کارتون و کمیک مخصوص پارک انیمه

[Miikasa Ackerman]

با هیجان میرم سمتش و داد یمزنم:
عااااااااااااااااااااااالیه!مطمئنم کسی نمیتونه رد بشهمطالب مخصوص انیمه، مانگا، کارتون و کمیک مخصوص پارک انیمه

[Noctis_P]

من:یله کسی نمی تونه رد شه ،(دستم را محکم مشت میکنم و آتشی جادویی به سمت محفظه میفرستم) اما خیلی چیزای دیگه می تونن رد شن!!!!(آتش از محافظ رد میشه و به دستور من دوباره بر میگرده!)