ایفای نقش عید و دنیای انیمه ها

[youi]

گفتم باشه و رفتم جا رو درست كردم آسونا رو وقتي گذاشتي با ناراحتي به ديوار تكيه كردم و گفتم كاش كاش هيچ وقت بدنيا نميومدم..
اين حرفم شما رو شوكه كرد

[Manaka]

من گفتم:یویی بسه دیه الان وقت این حرفا نیس برو اب داغ با یه حوله بیار ببینم آسونا حالش خوب نیس

[زهرا12]

(من قش کردم شما ادامه بدینمطالب مخصوص انیمه، مانگا، کارتون و کمیک مخصوص پارک انیمه)

[youi]

رفتم و برات اوردم بهت دادم ... بغض گلوم رو گرفته و گفتم مي خوام باهات حرف بزنم روازا(ببخشيد اسمو من قاطي مي كنممطالب مخصوص انیمه، مانگا، کارتون و کمیک مخصوص پارک انیمه)

[Manaka]

من آب داغ و حوله رو ازت گرفتم 
من ارزا هستممطالب مخصوص انیمه، مانگا، کارتون و کمیک مخصوص پارک انیمه
بهت گفتم:یویی برو اگه لباس داری بیار و با چاقوم لباستو دو تیکه کردم و اونجا که چاقو خورده بودی با اب داغ شستم و با حوله خشکش کردم هنوز داشت خون میومد
و من یه تیکه از لباس آسونا رو کندم و به تیکه یه چاقو خورده بستم و هی آب به صورتش زدم خون کل پارچه رو پر کرد دوباره با اب داغ شستمش و با حوله پاکش کردم

[youi]

منم به ارزا كمك مي كردم كه يه دفعه بغضم تركيد و گريه كردم دست خودم نبود گفتم ببخشيد ارزا ببخشيد نمي خوام ولي دست خودم نيست...

[Manaka]

(2015/03/25 02:30 AM)'يويي' نوشته شده توسط:  منم به ارزا كمك مي كردم كه يه دفعه بغضم تركيد و گريه كردم دست خودم نبود گفتم ببخشيد ارزا ببخشيد نمي خوام ولي دست خودم نيست...

 

گفتم مشکلی نیس ولی سعی کن اینکارو نکنی زیاد چون.....رووحیه بقیه خورد میشه ولی همچین موقع هایی واقعا غمگینه
بعد سعی کردم که خون های اسونا رو پاک کنم خونریزیش تقریبا بند اومده بود به یویی گفتم برو یه پارچه تمیز بیار اگه سنجاق هم داری بده

 

[youi]

برات پارچه ي تميز اوردم يه سنجاق سينه داشتم هديه مادرم بود با ناراحتي گفتم فقط همين رو دارم هزيه مادرمه ولي مثل اينكه خيلي بهش احتياج داري نه؟

[زهرا12]

- ممننم.. مم ..ممنونم بچه ها...

[youi]

با خوشحالي گفتم يوي خدارو شكر خدايا شكرت كه چشمات رو باز كردي ولي خيلي خسته بودم يه دفعه از خستگي افتادم رو زمين و خوابم بردمطالب مخصوص انیمه، مانگا، کارتون و کمیک مخصوص پارک انیمه