زمان کنونی: 2024/11/06, 05:29 AM درود مهمان گرامی! (ورودثبت نام)


زمان کنونی: 2024/11/06, 05:29 AM



نظرسنجی: داستان چه طور بود؟
این نظرسنجی بسته شده است.
عالی 66.67% 2 66.67%
خوب 0% 0 0%
متوسط 33.33% 1 33.33%
بد 0% 0 0%
خیلی خیلی بد 0% 0 0%
در کل 3 رأی 100%
*شما به این گزینه‌ی رأی داده‌اید. [نمایش نتایج]

موضوع بسته شده است 
 
امتیاز موضوع:
  • 3 رأی - میانگین امتیازات: 5
  • 1
  • 2
  • 3
  • 4
  • 5

داستان عقاب بایرن مونیخ

نویسنده پیام
digimon81
فوتبالیست پارک انیمه



ارسال‌ها: 581
تاریخ عضویت: Jul 2015
اعتبار: 27.0
ارسال: #1
Sport داستان عقاب بایرن مونیخ
سلام
من توی این تایپک یه داستان فوتبالی می نویسم .
امیدوارم خوشتون بیاد .
(آخرین ویرایش در این ارسال: 2015/12/30 03:28 PM، توسط digimon81.)
2015/12/30 03:25 PM
یافتن تمامی ارسال‌های این کاربر
digimon81
فوتبالیست پارک انیمه



ارسال‌ها: 581
تاریخ عضویت: Jul 2015
اعتبار: 27.0
ارسال: #2
RE: داستان عقاب بایرن مونیخ
-وای چه خوب دریب میکنه .تصویر: richedit/smileys/yahoo_Big/4.gif
- فوق العادس .مطالب مخصوص انیمه، مانگا، کارتون و کمیک مخصوص پارک انیمه
- محشره.تصویر: richedit/smileys/yahoo_Big/33.gif
- اهای شما 4 تا اون جا چیکار می کنین زود بیایین اینجا تصویر: richedit/smileys/yahoo_Big/9.gif

هنوز ساعت 2 بعدازظهر نشده بود که امد خونه و مستقیما رفت تو اتاق
چی میدونست چش شده بود
هیچکی اونو درک نمی کرد به جز یه نفر
حاضر شد تا بره پیش اون اما یه دفعه یادش امد که با اون دیروز دعوا کرده بود
بدنبال یه دوست دیگه می گشت
اما پیدا نکرد که پیدا نکرد ...
 
2015/12/30 03:33 PM
یافتن تمامی ارسال‌های این کاربر
digimon81
فوتبالیست پارک انیمه



ارسال‌ها: 581
تاریخ عضویت: Jul 2015
اعتبار: 27.0
ارسال: #3
RE: داستان عقاب بایرن مونیخ
بالاخره تصمیم میگیره ازش معذرت خواهی کنه اما غرورش چی نمیتونه اون رو زیر پا بزاره
ازخونه بیرون میاد میره توی پارک میشینه جایی که همیشه باهم قرار میزاشتن(سوتفاهم نشه هر دو شخص دختر هستن )
میزنه زیر گریه یهو یه نفر دستشو میندازه گردنش
- سورا واسه چی داری گریه می کنی .
صدا واسش اشناست اما یه کم که دقت میکنه میبینه صدا اون خودشه
- تواین جا چیکار می کنی سیار
- دیدم داری اپلو هوا می کنی امدم  پیشت
- مگه از من بدت نمیاد
- چی؟ من از تو؟ 
-یهومی پره بغلش اماصدای انفجاری مهیب اونا رو از هم جدا می کنه ...
2015/12/30 07:33 PM
یافتن تمامی ارسال‌های این کاربر
digimon81
فوتبالیست پارک انیمه



ارسال‌ها: 581
تاریخ عضویت: Jul 2015
اعتبار: 27.0
ارسال: #4
RE: داستان عقاب بایرن مونیخ
- چی شده سیار ؟
- من چه بدونم نکنه ...
- نکنه چی ؟
- هیچی زود برو خونه
- واسه چی اخه ؟
- فقط برو خونه
- من این جا هویج نیستم که منو بکاری بری 
- من نگفتم هویجی
و سیار از انجا دور شد
- کجا میری مواظب باش

 اما سورا به راحتی ول کن نبود و دنبالش رفت
(آخرین ویرایش در این ارسال: 2016/01/01 03:12 PM، توسط digimon81.)
2015/12/31 05:45 PM
یافتن تمامی ارسال‌های این کاربر
digimon81
فوتبالیست پارک انیمه



ارسال‌ها: 581
تاریخ عضویت: Jul 2015
اعتبار: 27.0
ارسال: #5
RE: داستان عقاب بایرن مونیخ
سیار رفت و رفت و رفت تارسید به محل انفجار و سورا هم دنبالش 
انفجار به خاطر اینه ی جادویی بود که یه عقاب طلایی رو به وجود اورده بود که کاملا از طلا ساخته شده بود
و صاحب اون سیار بود
همه ی مردم دور مجسمه جمع شده بودن و هر کی به مجسمه دست می زد کور می شد
سیار نزدیک مجسمه می شه و به اون دست می زنه ولی به چشماش هیچ اسیبی وارد نمی شه
همه ی مردم حیرت کرده بودن
سورا که داشت از دور اون رو تماشا می کرد با خودش زمزمه می کرد : این سیار چه عجوبه ای هست
اما اون فکر نمی کرد که سیار یکی از اب های زیر کاهه
سیار هم نمی دونست که سورا 100 برابر اون زرنگه و فقط نقش ادم های ساده لوح رو بازی می کنه 
این دو شخص کاملا از وجود هم دیگه با خبر نبودن ...
2016/01/06 07:35 PM
یافتن تمامی ارسال‌های این کاربر
موضوع بسته شده است 


موضوع‌های مرتبط با این موضوع...
موضوع: نویسنده پاسخ: بازدید: آخرین ارسال
documents [داستان] آدمانتِم dot. 4 1,673 2021/05/19 09:32 PM
آخرین ارسال: dot.
  داستان:در مرز مشترک آتیش پاره 7 2,328 2021/04/21 07:06 PM
آخرین ارسال: آتیش پاره
documents (داستان کوتاه) انتظار Ilyaa_JA 0 1,017 2021/04/17 04:29 PM
آخرین ارسال: Ilyaa_JA
One Piece-1 [داستان] جلگه‌ی بایر dot. 1 1,164 2021/03/10 12:12 AM
آخرین ارسال: dot.
  کلکسیون داستان های کوتاه دارسی ال.سی dot. 2 1,207 2021/01/24 11:31 PM
آخرین ارسال: dot.



کاربرانِ درحال بازدید از این موضوع: 1 مهمان