زمان کنونی: 2024/11/06, 02:45 AM درود مهمان گرامی! (ورودثبت نام)


زمان کنونی: 2024/11/06, 02:45 AM



نظرسنجی: نظرتون در مورد جلگه‌ی بایر چیه؟ (آخه حتی جغرافی هم بلد نیست! جلگه مگه بایر می‌شه؟!)
خیلی خوبه. (هیم.)
می‌تونست بهتر باشه. (هوم.)
افتضاحه. (نشونش می‌دم اینو! نباید انقدر به خودش مغرور باشه!)
[نمایش نتایج]
 
ارسال پاسخ 
 
امتیاز موضوع:
  • 1 رأی - میانگین امتیازات: 5
  • 1
  • 2
  • 3
  • 4
  • 5

[داستان] جلگه‌ی بایر

نویسنده پیام
dot.
ex-SOLIDER



ارسال‌ها: 7,494
تاریخ عضویت: Mar 2016
اعتبار: 592.0
ارسال: #1
One Piece-1 [داستان] جلگه‌ی بایر
"سالها پیش "بیلی چایخور" پادشاه هفت دریا بود.
با بادبان‌های برافراشته و پرچم سرخ در اهتزازش باد رو می‌شکافت و طلا رو مثل خس و خاشاک به پای ملوانان و ناخدا می‌ریخت.
بیلی چایخور افسانه بود،
از ملوانان دلیرتر از شیر گرفته تا ناخدای مقتدرتر از زئوس یا داستان شکار وال افسانه‌ای..."
---
نسخه‌ی خطی (جون خود موذیش! خیلی هم تایپیه!) و با جزئیات کتاب "جلگه‌ی بایر" به قلم شکسپیر زمانه (نه همچین!)، آقای وای سی لند،
همینجا در انیم پارک! مطالب مخصوص انیمه، مانگا، کارتون و کمیک مخصوص پارک انیمه
2021/03/09 11:15 PM
یافتن تمامی ارسال‌های این کاربر نقل قول این ارسال در یک پاسخ
dot.
ex-SOLIDER



ارسال‌ها: 7,494
تاریخ عضویت: Mar 2016
اعتبار: 592.0
ارسال: #2
RE: [داستان] جلگه‌ی بایر
بادبان‌های کشتی برافراشته، عرشه شلوغ و بوی خوش خوراک بوقلمون با بوی نمک دریا در هوا مخلوط شده بود. این کشتی نه فقط جایگاه یک گله دزد دریایی، بلکه خانه‌ی یک خانواده‌ی بزرگ بود.
دو کودک، همقد و هم‌شکل، با موهای روشن و حلقه حلقه و چشمان خاکستری از روی عرشه به سمت جایگاه سکان‌بان دویدند:"بابایی، بابایی! وقت غذاست!"
مردی بلندقامت، ملبس به کت بلندی به رنگ سرخ تیره و مو و دیدگانی دقیقا مثل دو کودک، با بستن دوربین یک چشمی‌اش پاسخشان را داد:"الان می‌یام."
پسر کوچک کنار پدرش بالا و پایین پرید:"بابایی! امروز بالاخره اون قصه‌ای که بابی بی دست می‌گفت رو برامون تعریف می‌کنی؟؟"
مرد لبخند دندان نمایی زد و کلاه لبه‌دار سیاهش را روی سر فرزندش گذاشت:"آره، می‌گم."
دختر جوان کک‌مکی‌ای با موهای قرمز داشت میز غذا را می‌چید:"روز بخیر ناخدا!"
"ناخدا" لیوانی پر شده از نوشیدنی کف دار و کهربایی رنگ را از روی میز برداشت:"همه رو صدا کن سوفیا. امروز می‌ریم شکار وال!"
2021/03/10 12:12 AM
یافتن تمامی ارسال‌های این کاربر نقل قول این ارسال در یک پاسخ
ارسال پاسخ 


موضوع‌های مرتبط با این موضوع...
موضوع: نویسنده پاسخ: بازدید: آخرین ارسال
documents [داستان] آدمانتِم dot. 4 1,666 2021/05/19 09:32 PM
آخرین ارسال: dot.
  داستان:در مرز مشترک آتیش پاره 7 2,327 2021/04/21 07:06 PM
آخرین ارسال: آتیش پاره
documents (داستان کوتاه) انتظار Ilyaa_JA 0 1,013 2021/04/17 04:29 PM
آخرین ارسال: Ilyaa_JA
  کلکسیون داستان های کوتاه دارسی ال.سی dot. 2 1,200 2021/01/24 11:31 PM
آخرین ارسال: dot.
  داستان:به زیبایی گذشته Renèe 3 1,263 2020/04/07 01:16 PM
آخرین ارسال: Renèe



کاربرانِ درحال بازدید از این موضوع: 1 مهمان