زمان کنونی: 2024/11/06, 05:21 AM درود مهمان گرامی! (ورودثبت نام)


زمان کنونی: 2024/11/06, 05:21 AM



موضوع بسته شده است 
 
امتیاز موضوع:
  • 10 رأی - میانگین امتیازات: 4.4
  • 1
  • 2
  • 3
  • 4
  • 5

بازگشت حادثه (۱۶-)

نویسنده پیام
اسپرینگ ولد
اخراج شده



ارسال‌ها: 410
تاریخ عضویت: Jan 2015
ارسال: #1
zتوجه بازگشت حادثه (۱۶-)
موضوع : روان پریشی،روانی ،ماورائی،ترسناک ،اکشن،ترسناک برای افراد زیر شانزده سال توصیه نمی شود.
مریدا در حیاط خانه جدید قدم میزد .اسپرینگ مشغول تکه تکه کردن هیزم هابود.
مریدا به سمت خواهر بزرگترش رفت وبا صدایی گرفته گفت: دیگه هرگز السا واریکا رو نمی بینم.
اسپرینگ بلند شد وخواهرش بغل کرد وگفت مطالب مخصوص انیمه، مانگا، کارتون و کمیک مخصوص پارک انیمهناراحت نباش ،حتما دوستان جدیدی پیدا می کنی))
اسپرینگ موهای مریدا را کنارزد وگفت حالا ناراحت نباش مری قول میدم در مشیکاگو هم دوستای خوبی پیدا میکنی.
مریمطالب مخصوص انیمه، مانگا، کارتون و کمیک مخصوص پارک انیمه دلم وسه مامان تنگ شده بیا بریم بیمارستان.)) اسپرینگ مطالب مخصوص انیمه، مانگا، کارتون و کمیک مخصوص پارک انیمه اوه عزیزم باید اول خونرو تمیز کنیم بعد اگه مامان
بیاد خونه حتما از کارما خوشحال میشه ،مری دیگه گریه نکن ،خواهش میکنم ،ما الان همدیگرو داریم ،پدر رفته بیمارستان تا به مامان سری بزنه .
زود باش بیا خونرو تمیز کنیم .
حالا بیا کمکم کن تا هیزمای خورد شده رو بزارم تو انبار))
اسپرینگ مطالب مخصوص انیمه، مانگا، کارتون و کمیک مخصوص پارک انیمه زود باش بیا
بیا ،بیا.........بیا
بیا باید باهم باشیم
..........تو غم وتو شادی
کنارهم ....باشیم.
بیا بیا باید که باهم باشیم
توی غم وشادی شریک هم باشیم.
زود باش خواهری
مریمطالب مخصوص انیمه، مانگا، کارتون و کمیک مخصوص پارک انیمه اگه که ما باهم باشیم تو غم ها وشادی کنار هم باشیم
دیگه هرگز تنها نمی شیم.
اسپرینگ ،مری مطالب مخصوص انیمه، مانگا، کارتون و کمیک مخصوص پارک انیمه بیا .....اگه منو تو کنار هم بمونیم .هرگز تنها نمی مونیم.
باتلاش وکوشش استوار نمی شیم گرفتار .نمی شیم گرفتار نمی شیم گرفتار.
حتی ملکه ی یخی نمی تونه عشق مارو یخ کنه چون این گرما نمی زاره قلبمون یخ کنه.
اگه که باهم باشیم ،دست تو دست هم باشیم ،تمام عمرمون تنها نمی شیم.))
مریدا : (( اسپرینگ بیا این یکی گلدون رو هم بگیر ))
اسپرینگ : (( بیا اینم دستمال برای گرد گیری دیوار))
مری: (( بیا ظرفا عین گل شدن))
اسپیرینگمطالب مخصوص انیمه، مانگا، کارتون و کمیک مخصوص پارک انیمهچه بد قاشوقا گم شدن))
مریمطالب مخصوص انیمه، مانگا، کارتون و کمیک مخصوص پارک انیمه اونا اونجان تو ی اون سبد ))
اسپرینگمطالب مخصوص انیمه، مانگا، کارتون و کمیک مخصوص پارک انیمه نگا کن زنبور کارگر))
مری : (( همون که که میگره شهد هارو در بر))
اسپرینگمطالب مخصوص انیمه، مانگا، کارتون و کمیک مخصوص پارک انیمهچه پاک وتمیز شد خونه))
مری مطالب مخصوص انیمه، مانگا، کارتون و کمیک مخصوص پارک انیمه چه بد مونده زیر زمین هونه))
اسپرینگ مطالب مخصوص انیمه، مانگا، کارتون و کمیک مخصوص پارک انیمه بهتره فعلا اونجارو ول کنیم.خطر ناکه مگه بابا درشو قفل نکرده.))
مری مطالب مخصوص انیمه، مانگا، کارتون و کمیک مخصوص پارک انیمه یه صدایی داره میاد، میشنوی؟))
اسپرینگ مطالب مخصوص انیمه، مانگا، کارتون و کمیک مخصوص پارک انیمه انگار یکی تو زیر زمین خونمونه.))
مریدامطالب مخصوص انیمه، مانگا، کارتون و کمیک مخصوص پارک انیمه خواهری من میترسم نمیام؛ اگه یه هیولا اونجا باشه چی؟ اونموقع میخوای چیکار کنی؟))
اسپرینگ مطالب مخصوص انیمه، مانگا، کارتون و کمیک مخصوص پارک انیمه بیا نترس ،))
مریدامطالب مخصوص انیمه، مانگا، کارتون و کمیک مخصوص پارک انیمه خیله خوب میام ولی گفته باشم خطرناکه))
هردو به طرف زیر زمین تاریک رفتند .

از پله ها پایین رفتند.
.
اما وسط زیر زمین گودالی عمیق بود .
اسپرینگ مطالب مخصوص انیمه، مانگا، کارتون و کمیک مخصوص پارک انیمه کسی اونجاست ؟)) اکو صدا (( کسی اونجاست کسی اونجاست.
یه صدای ضعیف پاسخ داد : (( من اینجام گیر افتادم .))
اسپرینگ : (( کی هستی ))
دخترک مطالب مخصوص انیمه، مانگا، کارتون و کمیک مخصوص پارک انیمه حادثه ))
مریدا مطالب مخصوص انیمه، مانگا، کارتون و کمیک مخصوص پارک انیمه این گودال خیلی عمیقه پس چراتو نمردی ؟))

حادثه (( من مردم))
اسپرینگ مطالب مخصوص انیمه، مانگا، کارتون و کمیک مخصوص پارک انیمه خوب من برات طناب میندازم خانومی که مردین ))
مریدامطالب مخصوص انیمه، مانگا، کارتون و کمیک مخصوص پارک انیمه طناب نداریم ))
اسپرینگ ممکنه عمق چاه زیاد باشه .........
... ادامه دارد ...
خواندن این داستان برای بیماران قلبی وافراد زیر ۱۶ سال ممنوع میباشد.
(آخرین ویرایش در این ارسال: 2015/05/29 02:55 PM، توسط اسپرینگ ولد.)
2015/05/23 03:06 PM
یافتن تمامی ارسال‌های این کاربر
اسپرینگ ولد
اخراج شده



ارسال‌ها: 410
تاریخ عضویت: Jan 2015
ارسال: #2
RE: بازگشت حادثه (۱۶-)
اسپرینگ مطالب مخصوص انیمه، مانگا، کارتون و کمیک مخصوص پارک انیمه عمق چاه خیلی زیاده ،این جوری نمیشه ،وایسا بینم تو چرا اصلا افتادی اون تو ؟))
حادثه مطالب مخصوص انیمه، مانگا، کارتون و کمیک مخصوص پارک انیمه من کمک لازم دارم ،هه اگه کمکم نکنید من هرگز نمی تونم برگردم))
مریدا مطالب مخصوص انیمه، مانگا، کارتون و کمیک مخصوص پارک انیمه خواهری صداش یه جوری نیست))
اسپرینگ : (( من نمی دونم .))
اسپرینگ نور چراغ قوه رو داخل گودال انداخت .
اسپرینگ فریاد کشید .
جسد ی که موهای بلند سفید وکثیفی داشت وبدنش گندیده بود یک طرف جمجش کاملا نمایان بود .
اسپرینگ فریاد کشید وگفت : (( کمک کم. ک کمک .))
مریدا جیغی بلند کشید وپاش سر خورد .
جسد بر دیوار ها چنگ مینداخت تا بتنونه بالا بیاد
با دستش که اسکلتی زد وکثیف بود پای مریدا رو گرفت .
اسپرینگ هر کاری میکرد نمی تونست خواهرشو نجات بده .
باتمام توان دست خواهرشو کشید .
اما جسد خودشو بالا رسونده بود .وقتی میخواستن فرار کنن با دندوناش پای اسپرینگ رو گاز گرفت .
خون فواره میزد .
جسد خون را میبلعید وانگار بدنش داشت از نو ساخته میشد ،قسمت سفیده ی چشمش که انگاری کرم خورده بود دوباره داشت برمیگشت به حالت اول.
اسپرینگ ومریدا پا به فرار گذاشتند .
برقهای خونه به طرز وحشت ناکی رفت .
درب خونه مدام کوفته میشد.
گروم ،گروم ،داشت رو ی سقف شیبدار بام راه میرفت.
در بی که بام واتاق زیر شیر وانی را به هم وصل میکرد پیدا کرد.
اسپرینگ تبر رو تو دستش گرفت.
جسد( اسکلت زد وکثیف ) با استخوان های دستش روی درب اتاق بچه ها چنگ میکشید .
اسپرینگ مطالب مخصوص انیمه، مانگا، کارتون و کمیک مخصوص پارک انیمه مری برو زیر تخت قایم شو))
مریدامطالب مخصوص انیمه، مانگا، کارتون و کمیک مخصوص پارک انیمه خواهر من تورو تنها نمی زارم ))
اسکلت اونقدر به درکوبید که یه قسمت کوچکی از درب رو شکوند .
چنگ میکشید .
سعی میکرد. دستگیره ی در رو بچرخونه.
رعد برق وقطع برق باعث شده بود تا دیگه نتونن کاری کنن.
اسپرینگ مریدا رو به زیر تخت هل داد .
جسد به سمت اسپرینگ حمله ور شد .
جسد گردن اسپرینگ رو گاز گرفت .اون داشت اسپرینگ رو زنده زنده میخورد.
خون خواهرش پاشید روی زمین .
حادثه اسپرینگ رو روی زمین میکشید .
تا جایکه اونرو باخودش به قعر گودال برد.
گودال سرد وتاریک.
صدای ناله های زجر اور اسپرینگ به گوش خواهرش مریدا می رسید .
اسپرینگ فریاد میزد .
اسکلت زنده خوار بود .
زنده زنده اسپرینگ را میخورد .
اسپرینگ جیغ میکشید.
فقط فریاد.
همراه با درد وناله : ( کمک ) همراه با جیغ .
این صدا ها تا زمانی که اسپرینگ رو کاملا بلعید ادامه داشت.
مریدا فورا دوچرخشو برداشت ،سوارشد .تند وتند رکاب میزد .
تا نزدیکیشهر رسید .
هوا دم دمای صبح بود .
مریدا کنار جاده نشست .
گریه میکرد وباخود میگفت : منو ببخش .
کمک
باخود زمزمه میکرد کمک .
پدر به خانه بازگشت اما درکمال ناباوری همه جا خون ریخته بود .
رد پاهای عجیبی که تا اعماق زیر زمین ادامه داشت.
چراغ قوه ای که هنوز روشن بود وتکه ای از لباس اسپرینگ .
فوران به پلیس خبر داد .
تعداد زیادی پلیس زن ومرد وچند اتش نشان .
چند نفر به اعماق چاه رفتند.
اما به جز خاک چیزی پیدا نکردند.
اما ناگهان یکی از اتشنشان ها گردنبدی که مطلق به اسپرینگ بود را پیدا کرد.
پس تمام منطقه را زیر ورو کردند.
حادثه .
بیمارستان را پیدا کرده بود .
بدون انکه کسی وی را ببیند ،وارد اتاق مدوینا مادر دو دختر داستان شد .
زن بیچاره بیهوش بود .
پرستاری که شیفت شب بود با صحنه ی خورده شدن کبد کبد مدوینا رو به رو شد.
حادثه به پشت سرش نگاه کرد.
به سمت پرستار حمله ور شد وقلبش را از قفسه ی سینه اش بیرون کشید خون دوباره پاشید .
قلب وکبد پرستار راهم خورد.
مریدا جز خون چیزی به خاطر نمی اورد.
فقط خون .
فقط ،مرگ ،زنده زنده خورده شدن.
...
ادامه دار
2015/05/23 05:37 PM
یافتن تمامی ارسال‌های این کاربر
اسپرینگ ولد
اخراج شده



ارسال‌ها: 410
تاریخ عضویت: Jan 2015
ارسال: #3
RE: بازگشت حادثه (۱۶-)
حادثه پشت سرش ظاهر شد .
مریدا برگشت وجیغ کشید .
حادثه اورانیز زده زنده در قعر تریکی فروبرد.
درته کودال وسط زیر زمین دریچه بود که فقط به رو ی جهنمیان باز میشد.
پدر صدای جیغ مریدا را شنید.
ناگهان صدای رعد وبرق وبارش باران همه چیز را به هم زد .
همه جا کثیف وگلی شده بود
اسمان خاکستری تر از همیشه بود.
رعد وبرق چنان میزد ک انگار سیلی ازاسب های فرری را شلاق میزد .
بی درنگ ،جرقه ها اسمان راروشن میکردندوزان پس ان را خاموش میکردند.
صدای خنده ی حادثه دل هر جنبنده ای را چه در گور وچه در حال زندگانی میلرزانید.
رعد وبرق بی حد وغایت شدید بود ،گویی که اسمان میخواهد از جایش کنده شود
گوییی میخواهد بر سر مردم زمین فروبریزد.
صدای دلخراش جیغ مریدا که در ان تمنای کمک به گوش میرسید بعد از مدتی قطع شد .
اسمان به ناگاه به سر جایش بازگشت .
باران ایستاد وابر ها همچنان اسمان را احاطه کرده بودند.
تلفن زنگ زد ،مردی از بیمارستان بود .
پدر باشنیدن خبر مرگ زنش وتحمل بد بختی های زیاد گوشی را رها کرد.
چهره اش قرمز شد وخون از دهانش فواره زد .
حادثه بوی خون را حس میکرد.
به سمت مرد حمله ور شد و در عان واحد همه چیز پاک شد .
حادثه به ارامی جسد مر د رانیز باخود به گور میبرد .
در راه زمزمه کنان وباصدای ترسناکش میگفت : هه هه این بار دیگه میتونم به خونه برگردم.
پایان فصل ۱
(آخرین ویرایش در این ارسال: 2015/05/26 10:31 AM، توسط اسپرینگ ولد.)
2015/05/26 10:30 AM
یافتن تمامی ارسال‌های این کاربر
اسپرینگ ولد
اخراج شده



ارسال‌ها: 410
تاریخ عضویت: Jan 2015
ارسال: #4
RE: بازگشت حادثه (۱۶-)
پلیس محل خانه ی تخریب شده را پیدا کرد.
هوا هم چنان خاکستری بود .مه غلیظی همه جارا فرا گرفته بود.
کاراگاه پاتریشیا وارد اتاق اسپرینگ ومریدا شد.
وی متوجه رد پاهای عجیب وغریبی در اتاق شد .
خون ریخته شده بدون هیچ معطلی خشک شده بود.
پاتریشیا رو به مامور پرونده اقای دوناگان دگی گل کرد وگفت: این رد پاها وخون ها خیلی مشکوک هستن .
دوناگان : متاسفانه اینم یه پرونده ی قتل مثل همه ی اونای دیگه.
من که پرونده رو ختم شده میدونم.
پاتریشیا در ذهن باخود گفت : بهتره بذارم همه برن اون موقع پرده از وقوع این جنایت برمی دارم.
ساعت ۴ بعد از ظهر،
پاتریشیا بدون معطلی شروع به گشتن خانه کرد.
در میان انبوهی از چوب واجر وماسه ،چشمش به یک ضبط صوت قدیمی افتاد.
بدون درنگ ضبط را برداشته ودکمه ضبط را متوقف کرد .
سپس دکمه ی play را فشار داد .
ناگهان صدای جیغ رعد وبرق ویک صدای عجیب که انگار از ته چاه می امد وبسیار ترسناک بود را شنید.
ضبط صوت از دستش افتاد اما بلند شد وانرا برداشت وفوران سوار ماشینش شد.
یکبند احساس میکرد کسی تعقیبش میکند .
حادثه صدای اورا شنیده بود ،پس به طور ناگهانی ماشینش باجسد مردی تکه تکه شده برخورد کرد.
از ماشین پیاده شد که ببیند چه شده ،ناگهان حادثه رو به رویش ظاهر شد .
هرچه قدر که با قفل فرمون حادثه را میزد انگار افاقه نمیکرد.
پس بدون عجله سوار شد ماشین روشن نمیشد ،چند با عجله استارت زد .
حادثه مدام به شیشه ی عقب ماشین میکوبید .
اما ناگهان ماشین روشن شد وپاتریشیا جان سالم به در برد .
اما هرچه پشت سرش را نگاه میکرد در جاده هیچ اثری از حادثه وجسد تیکه تیکه شده نمی دید .
ولی دیگر مجالی برایش نبود .
جلو تر یک درخت به طرز عجیبی قطع شده بود.
وماشین توان عبور نداشت .
پس از ماشین پیاده شده .
به هر سوی جنگل که میرفت کلاغ ها به هوا بر میخواستند .
هوای درون جنگل مه الود شده بود.
پاتریشیا لرزان باید به راهش ادامه میداد .
هوا کم کم درحال تاریک شدن بود .
...
2015/05/26 01:18 PM
یافتن تمامی ارسال‌های این کاربر
اسپرینگ ولد
اخراج شده



ارسال‌ها: 410
تاریخ عضویت: Jan 2015
ارسال: #5
RE: بازگشت حادثه (۱۶-)
هوا تاریک شده بود وصدا ی زوزه ی گرگ وخش خش برگ های خشک و وبهم خوردن شاخه ی درختان ونور عجیب شیری رنگ که از ماه میتابید از لابه لای شاخه ی های درهم تنده ی درختان جنگل قابل دید بود .
پاتریشیا نمی دانست چه کند .
هوا سرد بود وناگهان مه عجیبی فضای جنگل ترسناک را پر کرد .
پاتریشیا ناگهان صدای جیغی را شنید .
چراغ قوه اش را روشن کرد .
به سمت همان گودال رفت .تاریکی مطلق.
وارد گودال شد .
گودال عمیق اکنون خالی از وجود حادثه شده بود .
پاتریشیا ارام ارام عقب عقبکی رفت که به یک اسکلت برخورد .
گردنبندی بر روی ان بود .
دور گردنش .
پاتریشیا اول ترسید ولی وقتی به گردنبند دست زد. اسکلت بلند شد و پاتریشیا ترسید .
اسکلت هیچ کاری با او نداشت .
اسکلت گفت : نترس منم مریدا .
از اینجا فرار کن تا حادثه نیو مده .
اون همه ی ادام های رو میخواد همین جا زندانی کنه .خودم دیدم داشت با یه سایه حرف میزد .
فرار کن وبرو به سمت جنگل غربی .همون جا جسدشو پیدا میکنی .
وقتی شونه ی سرشو تو قلبش فرو کنی اون میمیره وروح همه ی اونایی که کشته ازاد میشه .
اون یک هیولاست.
عجله کن دار میاد .قایم شو .
اسکلت فوران دربی را باز کرد و پاتریشیا را در ان انداخت .ودوباره در را بست .
وقتی بیدار شد به جنگلی رسید که خیلی عجیب بود .
درختان ان شبیه به اسکلت های مرده بودند .
وارد جنگل شد .ارام ارام به سمت درخت بزرگ وسط جنگل رفت .
درختی که سر های زیادی زیر ریشه اش بود .
یک گور ان طرف درخت بود .
پس گور را با دست کند وبه جسد دخترک رسید .
شانه ی سرش را برداشت ودرون قلبش فرو کرد .
در همان لحظه روح حادثه ظاهر شد و دریچه ی درخت دوباره باز شد .
دریچه حادثه را به سمت خودش کشید .
وبعد ناگهان بسته شد .دریچه ی دنیای مرگ بسته شد .
وناگهان جنگل غیب شد وپاتریشیا خودش را در زیر زمین خانه دید هیچ خبری از گودال نبود . خانه سالم ومثل روز اولش شده بود .
اسپرینگ ومریدا باهم بازی میکردند .مادرشان برایشان کیک پخته بود وپدر در حال هیزم شکنی بود .
زیر زمین خانه تمیز شده بود .
پاتریشیا به ارامی از زیر زمین بیرون رفت .
ماشینش کاملا سالم بود .درختی هم قطع نشده بود . سوار ماشین شد وبه خانه بازگشت .
اول یک دفتر برداشت وتمام حوادث را نوشت .
وبعد ها به اسم نویسنده ی جادوگر شهرت جهانی یافت ومورد توجه عام وخاص قرار گرفت .
تمام حوادث داستان بر اساس واقعیت نوشته شده است .
نویسنده : اسپرینگ ولد .
The End.
(آخرین ویرایش در این ارسال: 2015/05/28 09:52 AM، توسط اسپرینگ ولد.)
2015/05/28 09:51 AM
یافتن تمامی ارسال‌های این کاربر
اسپرینگ ولد
اخراج شده



ارسال‌ها: 410
تاریخ عضویت: Jan 2015
ارسال: #6
RE: بازگشت حادثه (۱۶-)
http://animpark.net/thread-19374.html
خب این قسمت واسه زندگی نامه ی حادثه هست سربزنین .
2015/06/04 09:01 PM
یافتن تمامی ارسال‌های این کاربر
موضوع بسته شده است 


موضوع‌های مرتبط با این موضوع...
موضوع: نویسنده پاسخ: بازدید: آخرین ارسال
  بازگشت به گذشته Dazai.B 7 1,630 2016/12/17 06:30 PM
آخرین ارسال: Dazai.B
  alice madnes return (الیس و جنون بازگشت) my name is alice 121 25,362 2016/07/04 08:32 AM
آخرین ارسال: !Emily
  حادثه اسپرینگ ولد 2 999 2015/06/10 10:08 AM
آخرین ارسال: اسپرینگ ولد
zجدید داستان بازگشت دابل اس JI MIN 10 10,478 2015/03/26 03:06 AM
آخرین ارسال: JI MIN
  بازگشت به آینده SĪĿƐИƇƐ 74 17,571 2014/10/04 09:34 AM
آخرین ارسال: miko



کاربرانِ درحال بازدید از این موضوع: 1 مهمان