زمان کنونی: 2024/11/06, 09:16 AM درود مهمان گرامی! (ورودثبت نام)


زمان کنونی: 2024/11/06, 09:16 AM



موضوع بسته شده است 
 
امتیاز موضوع:
  • 16 رأی - میانگین امتیازات: 4.5
  • 1
  • 2
  • 3
  • 4
  • 5

داستان ساحره جوان

نویسنده پیام
hina.chan
خرخون پارک انیمه



ارسال‌ها: 2,593
تاریخ عضویت: Jun 2014
ارسال: #25
RE: داستان ساحره جوان
[font=georgia,serif]  خب اینم از قسمت جدید 
بخش چهارم : تمرین برای مبارزه عناصر  
آنیا به تالار اصلی رفت راکاد و ماریا مشغول خوردن صبحانه بودن
ماریا گفت : خوب خوابیدی آنیا ؟
آنیا گفت : راستش اصلا نتونستم بخوابم
ماریا گفت : چرا ؟ چی شده؟
آنیا درحالی که راکاد داشت ابمیوه میخورد گفت : منم میخوام تو مبارزه عناصر شرکت کنم
ابمیوه تو گلی راکاد پرید و همشو پاشید بیرون و گفت : چی؟! آنیا تو نمیتونی این کارو بکنی
آنیا گفت : چرا نمیتونم؟
راکاد گفت : چون تو تازه کاری
آنیا گفت : ولی این دلیل نمیشه ...... این تصمیم منه و میخوام شماهاهم بهش احترام بذارید
بعد از تالار اصلی بیرون رفت
ماریا و راکاد همینجوری داشتن همدیگرو نگاه میکردن
ماریا گفت : اشکالی نداره راکاد اگه میخواد شرکت کنه بذار بکنه
راکاد گفت : ماریا تو دیوونه شدی؟ اون حتی یه لحظه هم نمیتونه دووم بیاره
ماریا گفت : بهش یه فرصت بده من مطمئنم که میتونه
راکاد گفت : ولی اگه بلایی سرش بیاد چی؟
ماریا گفت : من مطمئنم طوریش نمیشه
راکاد با نارضایتی گفت : باشه
آنیا که حرف های اونارو شنیده بود خوشحال شد و به باغ رفت تا برای مبارزه فردا تمرین کند وقتی داشت تمرین رو شروع میکرد راکاد اومد و گفت : آنیا اگه میخوای تو اون مبارزه شرکت کنی من باهات تمرین میکنم
آنیا گفت : ممنونم که به تصمیم اهمیت میدی و بهش احترام میذاری و اینکه میخوای کمکم کنی
راکاد گفت : خواهش میکنم
بعد راکاد و آنیا شروع به مبارزه کردند و تا غروب مبارزه و تمرین کردند . ..... غروب که شد به کاخ برگشتند
ماریا از تو اتاق مطالعه صدا زد : راکاد ... راکاد
راکاد و آنیا به اتاق مطالعه رفتند
ماریا گفت : راکاد من متوجه یه چیزی شدم مادر ما یه هانامی بود درسته؟ واینجا نوشته که  4 سال بعد از مرگ هانامی , قدرتش به کس دیگری میرسه که باعث میشه اون هانامی بشه .... پس وقتی مادر ما 10 سال پیش مرده پس هانامی جدید باید بالای 14 سال سن داشته باشه
راکاد گفت : چرا داری اینارو میگی ؟
ماریا گفت : چون فکر میکنم دیگه وقتشه هانامی بعدی رو پیدا کنیم
آنیا با تعجب پرسید : رانامی دیگه چیه؟
راکاد گفت : هانامی به ساحره هایی میگن که روح خوبی با اونایکی شده و از همه ساحره ها قوی ترن
بعد ادامه داد : ماریا فکر نکنم که باید هانامی بعدی رو پیدا کنیم
ماریا گفت : چرا من فکر میکنم که باید پیداش کنیم و کنترل قدرتش رو بهش یاد بدیم چون این وظیفه فرزندان هر هانامیه که هانامیه بعدی رو پیدا کنن و بهش کنترل قدرتش رو یاد بدن تازه هانامی که الان زندس اخرین هانامیه تاریخه و ما باید حتما پیداش کنیم
راکاد گفت : باشه ..... ولی بذار این دوره مبارزات عناصر تموم شه بعد دنبال اخرین هانامی میگردیم
آنیا پرسید : شما چجوری میخواین دنبال اخرین هانامی بگردید وقتی نمیدونید کیه؟
راکاد گفت : خب راستش  وقتی یکی با روح خوبی یکی میشه موقعی که خیلی خشمگین بشه یا موقعی که تو خطر بیوفته یا موقعی که کسی رو از دست بده به حالت هانامی میره که این حالت باعث میشه که  اون چشماش نورانی بشه و  کنترلشو از دست بده و روح خوبی کاری رو که فکر میکنه درسته انجام بده
آنیا گفت : خب این موضوع چه کمکی به پیدا کردن اخرین هانامی میکنه؟
راکاد با عصبانیت گفت : آه ..... هیچی ولش کن
و بعد از اتاق مطالعه خارج شد
ماریا گفت : ناراحت نشو آنیا راستش اون همینطوریه زود عصبانی میشه و جوش میاره
آنیا گفت : نه ناراحت نشدم ......... شب بخیر ماریا
ماریا گفت : شب بخیر آنیا
بعد آنیا به اتاقش رفت 


 
2014/07/06 01:41 PM
یافتن تمامی ارسال‌های این کاربر
موضوع بسته شده است 


پیام‌های داخل این موضوع
RE: داستان ساحره جوان - hina.chan - 2014/07/06 01:41 PM
RE: داستان ساحره جوان - ati - 2014/10/12, 10:52 PM

موضوع‌های مرتبط با این موضوع...
موضوع: نویسنده پاسخ: بازدید: آخرین ارسال
documents [داستان] آدمانتِم dot. 4 1,680 2021/05/19 09:32 PM
آخرین ارسال: dot.
  داستان:در مرز مشترک آتیش پاره 7 2,330 2021/04/21 07:06 PM
آخرین ارسال: آتیش پاره
documents (داستان کوتاه) انتظار Ilyaa_JA 0 1,017 2021/04/17 04:29 PM
آخرین ارسال: Ilyaa_JA
One Piece-1 [داستان] جلگه‌ی بایر dot. 1 1,165 2021/03/10 12:12 AM
آخرین ارسال: dot.
  کلکسیون داستان های کوتاه دارسی ال.سی dot. 2 1,208 2021/01/24 11:31 PM
آخرین ارسال: dot.



کاربرانِ درحال بازدید از این موضوع: 19 مهمان