ایفای نقش عید و دنیای انیمه ها

[ali#_#]

همونطور که بودم دوباره چشام سرخ شد داشتن کنترلم میکردن یویی کنار زدم

روم سمت ایاتو کردم گفتم نرو یادت نیست فکر کردی فقط خودتی که عید می خواد عید نابود کنه یادته کی تو رو نجات داد

و فقط یه زیر دستی


بعد دوباره چشمام عادی شد از حال رفتم

[bita_r]

(2015/03/27 07:03 PM)يويي نوشته شده توسط:  اما اخه الان پارچ اب از كجا گير بيارم ادم عاقل نه اخه اينو بهم بگو اروم دست سونيا رو گرفتم اشكام اومدن گفتم نجاتت مي دم سونيا نگران نباش نگران نباش
ديدم پارچه هم نداشتم پس با چاقوي همكارم از لباس خودم رو پاره كردم و دوباره گذاشتم رو زخم سونيا

محتوای مخفی (Click to View)

خب همین الان گیر اوردی دیگه از لباس خودت خو منم اب رو از رودخونه ی کناری قرض کردم مطالب مخصوص انیمه، مانگا، کارتون و کمیک مخصوص پارک انیمه

[youi]

Spoiler (Click to View)

خخ موافقم مطالب مخصوص انیمه، مانگا، کارتون و کمیک مخصوص پارک انیمه

سونيا بايد استراحت كني با اينكه پرتم كرد رفتم پيش سونيا و سرش روي پاهام گذاشتم همش مراقبش بودم نمي خواستم بميرم نمي خوام گفتم اياتو فقط كمكم كن جونش رو نجات بددم اون وقت بهت قول مي دم باهات بيا قول مي دم

[!Miss Elsa]

(کنار یوی ایستادم از پشت یقه رو باز میکردم تا از گردنش خون بخورم): باشه چیکار کنم؟

[زهرا12]

نقل قول:

(منم اینجا پیازم

مطالب مخصوص انیمه، مانگا، کارتون و کمیک مخصوص پارک انیمه

)

 توی ذهنم:

ترس از ندیدن دوستام.. داشتم میرفتم.. خوشحالم سونیا زنده میمونه.. همتونو دوست دارم

دارم میمیرمااا

[youi]

از طرفي سونيا و از طرفي اسونا خدايا كمكم كن اياتو تا دندوناش رو فرو كرد جيغ زدم سونيا با اين صدا به خودش اومد همه صدام رو شنيدم گفتم نه نه بايد سونيا رو نجات بدم بزار سونيا رو نجات بدم بعدش (اشكام اومدن)

[ali#_#]

من کاری از دستم ساخته نبود به ایاتو نگاه کردم دستم بردم سمتش اجزانه گفتم لطفا با یویی کاری نداشته باش بیا خون منو بخور من که دیگه نمی تونم زندگی کنممطالب مخصوص انیمه، مانگا، کارتون و کمیک مخصوص پارک انیمه


مطالب مخصوص انیمه، مانگا، کارتون و کمیک مخصوص پارک انیمهتابحال خون یه قاتل خوردی؟
خون ما فرق داره خیلی بهتر از هم نوع خاریهمطالب مخصوص انیمه، مانگا، کارتون و کمیک مخصوص پارک انیمه

به یویی گفتم گریه نکن مقاومت کن برو پیش اسونامطالب مخصوص انیمه، مانگا، کارتون و کمیک مخصوص پارک انیمه

[bita_r]

منم همینجور که پارچه رو تو اب فرو میکردم با عصبانیت و اندوه گریه میکردم!

[youi]

اياتو خونم رو مي خورد من داد زدم سونيا خل شدي نه نه من مي خوام تورو نجات بدم نمي زارم بميري دخالت بي جا نكن  خيلي درد داشتم از درد بي حال شدم و روي زمين افتادم ولي بي هوش نشدم

[!Miss Elsa]

( دندونامو از گردن یویی در اوردم به سونیا نگاهی کردم): هعی تو! میخوای جون فدای کنی هاع؟ خوبه خوبه
(یویی رو حل دادم) تا تو به دوستات کمک کنی بیگچیچا(کلمه ژاپنی )منم یکم با این خوش میگذرونم