زمان کنونی: 2024/09/21, 03:59 AM درود مهمان گرامی! (ورودثبت نام)


زمان کنونی: 2024/09/21, 03:59 AM



موضوع بسته شده است 
 
امتیاز موضوع:
  • 12 رأی - میانگین امتیازات: 4.92
  • 1
  • 2
  • 3
  • 4
  • 5

داستان طنز

نویسنده پیام
❤Flavia Ayroldi❤
دختر غمگین پارک:(

*


ارسال‌ها: 690
تاریخ عضویت: Jun 2015
اعتبار: 78.0
ارسال: #8
phone RE: داستان های کوتاه طنز
یکی از دوستام تعریف می کرد :

“با اتوبوس از یه شهر دیگه داشتم میومدم یه بچه ء ۵-۶ ساله رو صندلی جلویی بغل مامانش یه شکلات کاکایویی رو هی میگرف طرف من هی میکشید طرف خودش. منم کرمم گرفت ایندفعه که بچه شکلاتو آورد یه گاز بزرگ زدم!بچه یکم عصبانی شد ولی مامان باباش بهش یه شکلات دیگه دادن.خیلی احساس شعف میکردم که همچین شیطنتی کردم.
یکم که گذشت دیدم تو شکمم داره یه اتفاقایی میوفته.رفتم به راننده گفتم آقا نگه دار من برم دستشویی.

خلاصه حل شد.یه ربع نگذشه بود باز همون اتفاق افتاد.دوباره رفتم…سومین بار دیگه مسافرا چپ چپ نیگا میکردن.
اینبار خیلی خودمو نگه داشم دیدم نه انگار نمیشه رفتم راننده گفت برو بشین ببینیم توام مارو مسخره کردی…

رفتم نشستم سر جام از مامان بچه پرسیدم ببخشید این شکلاته چی بود؟
گفت این بچه دچار یبوسته، ما روی شکلاتا مسهل میمالیم میدیم بچه میخوره!!!خلاصه خیلی تو مخمصه گیر کرده بودم.خیلی به ذهنم فشار آوردم بالاخره به خانومه گفتم ببخشید بازم ازین شکلاتا دارین؟

گفت بله و یکی داد..رفتم پیش راننده گفتم باید اینو بخورین. الا و بلا که امکان نداره دستمو رد کنین.خلاصه یه گاز خوردو من خوشحال اومدم سر جام . ده دقیقه طول نکشید راننده ماشینو نگه داشت!!!منم پیاده شدم و خوشحال از نبوغی که به خرج دادم! یه ربع بعد باز ماشینو نگه داشت…! بعد منو صدا کرد جلو گفت این چی بود دادی به خورد من؟ گفتم آقا دستم به دامنت منم همین مشکلو داشتم! کار همین شکلاته بود!شما درکم نمیکردین! خلاصه راننده هر یه ربع نگه میداشت منو صدا میکرد میگفت هی جوون! بیا بریم!

نتیجه اخلاقی : وقتی دیگران درکتون نمی کنند ، یه کاری کنید درکتون کنند.!!!

 
2015/07/01 01:00 PM
یافتن تمامی ارسال‌های این کاربر
موضوع بسته شده است 


پیام‌های داخل این موضوع
RE: داستان طنز - Salmanfz - 2015/08/14, 01:50 PM
RE: داستان طنز - Salmanfz - 2015/08/14, 01:51 PM
RE: داستان طنز - Salmanfz - 2015/08/14, 01:52 PM
RE: داستان طنز - Salmanfz - 2015/08/14, 01:54 PM
RE: داستان طنز - Salmanfz - 2015/08/14, 01:55 PM
RE: داستان طنز - Salmanfz - 2015/08/14, 01:57 PM
RE: داستان طنز - Salmanfz - 2015/08/14, 01:59 PM
RE: داستان طنز - Salmanfz - 2015/08/14, 02:00 PM
RE: داستان طنز - Salmanfz - 2015/08/14, 02:01 PM
RE: داستان طنز - Salmanfz - 2015/08/14, 02:03 PM
RE: داستان طنز - Salmanfz - 2015/08/14, 02:23 PM
RE: داستان طنز - Salmanfz - 2015/08/14, 02:39 PM
RE: داستان طنز - Salmanfz - 2015/08/14, 02:46 PM
RE: داستان طنز - Salmanfz - 2015/08/15, 03:49 PM
RE: داستان های کوتاه طنز - ❤Flavia Ayroldi❤ - 2015/07/01 01:00 PM
داستان طنز - Salmanfz - 2015/07/29, 01:11 PM

موضوع‌های مرتبط با این موضوع...
موضوع: نویسنده پاسخ: بازدید: آخرین ارسال
documents [داستان] آدمانتِم dot. 4 1,649 2021/05/19 09:32 PM
آخرین ارسال: dot.
  داستان:در مرز مشترک آتیش پاره 7 2,306 2021/04/21 07:06 PM
آخرین ارسال: آتیش پاره
documents (داستان کوتاه) انتظار Ilyaa_JA 0 1,003 2021/04/17 04:29 PM
آخرین ارسال: Ilyaa_JA
One Piece-1 [داستان] جلگه‌ی بایر dot. 1 1,154 2021/03/10 12:12 AM
آخرین ارسال: dot.
  کلکسیون داستان های کوتاه دارسی ال.سی dot. 2 1,191 2021/01/24 11:31 PM
آخرین ارسال: dot.



کاربرانِ درحال بازدید از این موضوع: 33 مهمان