مسابقه داستان نويسي كوتاه سری اول

[soubasa]

وقت تمام شددددددددددددددددددددددددددددددددددددددددددددددددددددددددددددددد؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟​؟؟؟؟؟مطالب مخصوص انیمه، مانگا، کارتون و کمیک مخصوص پارک انیمهمطالب مخصوص انیمه، مانگا، کارتون و کمیک مخصوص پارک انیمه

[farshad]

بله وقت تموم شده و ديگه داستان نميپذيريم . ديگه اگه ميخوايد شركت كنيد تو دوره ي دوم كه بعدا ميزاريم شركت كنيد

[soubasa]

معذرت فرشاد جان ولی اصلا وقت نکردم بنویسمش ایشالله دور بعدشمطالب مخصوص انیمه، مانگا، کارتون و کمیک مخصوص پارک انیمهمطالب مخصوص انیمه، مانگا، کارتون و کمیک مخصوص پارک انیمه

[pani]

(2012/03/02 11:10 PM)rofagha110 نوشته شده توسط:  خب خب خب . من نظرم رو بدم . فقط قبلش بگم که من رعایت علامت گذاری و پاراگراف بندی رو هم لحاظ کردم و برای اون هم امتیازی قائل شدم .
پانی : امتیاز من: 8 از 10
موضوع داستان خوب بود . آغاز خوبی داشت . یکسری ایراداتی هم داشت : اولین ایراد رعایت نکردن علامت های نگارشی بود که خب گاهی اوقات باعث بدخوانی هم میشد . نکته دیگه این بود که زبان داستان با توجه به فرم داستان باید ادبی میبود که میشه گفت جاهای بسیاری محاوره ای و شکسته بود. بعضی دیالوگها هم اضافه بود . مثلا وقتی مادر پسر با مادر شادی صحبت میکنه به نظرم لزومی نبود که مادر پسر بگه : شما رابطه اون دوتا رو میدونستین ! میتونست دیالوگ های بهتر و مرتبط تری داشته باشه مثلا بگه :" شما که حال پسرم رو میدونین . ولی من و باباش برای شب هفت میایم . یا یک چیزی تو این مایه ها . اونجا هم که گفته بود گاهی یکسری شیطونی میکردن لازم نبود شرح بده که چه نوع شیطونی هایی . اگه شرح نمیداد مرموز تر و جذاب تر میشد .
نکته بعد این بود که پسره چی شد که مرد ؟ طرز برخورد دکتر جوری بود که انگار پسره از بیماری لاعلاجی رنج میبره ولی آخر نفهمیدیم برای چی پسره مرد . نکته مثبت دیگه داستان استفاده از شعر بین متن بود .
اره پسره مردش
سجاد : امتیاز من : 9 از 10
خب داستان خوب بود . رعایت علایم نگارشی هم خوب بود . اما ایرادات : " ماجرا داشت ماوراالطبیعه میشد " ؟ مگه تا اون موقع همه چیز سر جاش بود و خیلی طبیعی بود ؟ انتخاب اسم شخصیت اصلی داستان هم خیلی بد بود ! بعضی جاها آدم با کسی ( somebody ) اشتباه میگرفت . تکرار هم زیاد داشت . یعنی بعضی جاها میتونست به جای اسم اشخاص ضمیر استفاده کنه که این کار انجام نشده بود . در کل داستان خوبی بود .
هادی : امتیاز من : 8.5 از 10
داستان جالب بود . برم سر ایرادات با اجازه : انتخاب فضا=ی داستان به خاطر شبیه بودن به چند داستان دیگه و وجود داشتن پس زمینه هایی از اون داستان ها به نظرم خوب نبود . روون شبیه شخصیت روون داستان خانم امیلی رودا بود و فقط یک بوکشا کم داشت ! مدرسه هم خیلی از مواردی که تدریس میکرد شبیه هاگوارتز بود ! قصه کبوتر رو هم که قلبش رو به گل میزنه و گل رو سرخ میکنه رو احساس میکنم قبلا شنیده بودم . ( در ویرایش هم یک سوتی داده بودی هادی . یک جا قصد داشتی بنویسی یوری بابای روون ولی نوشته بودی یوری بابای کیتارو ! ) شخصیت میسائو هم اصلا تو داستان مشخص نشده بود که کی بوده . فقط یک دفعه لئو برای کارگشایی پهلوی اون میره . درباره شنین و لوسین هم اگر قبل از وارد داستان اصلی بشن میشد توضیحی داده بشه . روون هم باوجود دشمنی که بابای نارو با پدرش داشت خیلی سریع و بی مقدمه و بدون هیچ دودلی به خواستگاری نارو رفت !
اما دو امتیاز ویژه هم میگیره . یکی به خاطر پایان جالب و یکی به خاطر رعایت علایم نگارشی .
در مجموع داستان ها جالب بودن و امیدوارم که از نظرات من که یک مقدار سختگیرانه بودند ناراحت نشده باشید .

[((SaJJaD))]

بلــــــــــــــــــــــــــــــــــــــه مطالب مخصوص انیمه، مانگا، کارتون و کمیک مخصوص پارک انیمه
چی شد پس؟

[farshad]

سجاد داداش مگه نگفتي برو دسكتاپ رو مرتب كن بعد بيا كاراي اينجا رو انجام بده !
خب صبر كنيد ديگه !
داستان پاني و سجاد و هادي رو دان كردم .
داستان هادي هيچي .
ميمونه داستان پاني و سجاد.

همين امروز نمره ميدم و برنده رو اعلا ميكنم البته بعد مرتب كردن دسكتاپ و خوندن داستان .
نكته : همين امروز برنده رو اعلام ميكنم .

[farshad]

داستان ها رو بالاخره خوندم و الان نمره ميدم .

[farshad]

داستان هادی خيلي خوب بود چون كاراكترهاي زياد و متفاوتي داشت . اون نمرش زياده ولي همونطور كه هادي گفت نميتونيم هادی رو جزو برنده ها بزاريم و فقط ميتونيم هادي رو سوم كنيم چون هادي جزو داورها بود اگه از اول هادي داور نبود شايد ميتونست مدعي قهرماني بشه . شبيه به داستانهاي پريان بود . پسري كه اينهمه رنج كشيد تا يه گل رز به دختره تقديم كنه در نهايت دختره بهش توجه نكرد و با رد شدن كالسكه گل نابود شد و پسره هم فوت ميكنه .
اگه ميخواستم نمره بدن نمره 10 از 10 هست ولي اين نمره حساب نميشه .

داستان سجاد موضوع قوي تري داشت . در مورد يه دختر و پسر بود كه فوت ميكنند . دختر در كوماست و پسر هم ظاهرا فوت كرده و بالاخره دختر هم فوت ميكنه . ولي قضيه اين بود كه دختر عشق رو هرگز احساس نكرده بود و وقتي پسره با جركت كوچولويي بهش معني عشق رو ياد ميده كار بزرگي ميكنه . و دختر به زندگي باز ميگرده ولي قبل بازگشت به زندگي وقتي پسر رو داشتند به اون دنياي بعد از مرگ ميبردن آرزو ميكنه كه خدايا كمكش كن و در نهايت بعد از زنده شدن خود دختره اين پسر هم زنده ميشه و خداوند از اين حركت خوشش مياد كه دو نفر حداقل تونستند معني عشق و محبت رو درك كنند . نمره اين داستان 9.5 از 10

داستان پاني هم علي رغم اينكه گفتيم 3 صفحه باشه يا حداكثر 4 صفحه ولي خب اولين بار بود كه شركت ميكرد ما هم زياد سخت گيري نكرديم . داستان پاني عزيز هم 2 تا بود و من نظرمو روي 2 تا داستان روي هم نمره ميدم . اين داستان اول كه اسمش يكي بود يكي نبود نام داشت داستان بهتري نسبت به دومي داشت از نظر من . آخه اين داستان خيلي واقعي تر بود . در مورد اين بود كه يه پسري واقعا يه دوست دارهبا يه دختر دوست بشه چون هميشه حسرت ميخوره كه ديگران دوست دختر دارن اما اون نداره . اين داستان زندگي خود منه و كاملا واقعيه اما فقط اين قسمتش كه دوست داره يه دوست دختر خوب داشته باشه نه بقيه داستان .همچنين داستان به جاهاي باريك هم ميكشه ولي در نهايت پسر به اون دختر نميرسه چون اون دختر از پسره خوشش نميومده و فقط واسه ترحم يه مدتي رو با اون دوست بوده . تازه از داداش دختره 2 بار كتك سفتي خورد .
داستان دوم هم در مورد يه پسري بود كه مامانش طوري متوجه ميشه كه پسر نميفهمه ! يعني وقتي مامانش ميگه تو با شادي دوست شدي واقعا تعجب ميكنه و در نهايت اينجاست كه يه مامان خوب ميتونه نشون بده كه هميشه طرفدار بچشه . ولي خب اين داستان رو نميشه بهش استناد كرد . از داستان اول بيشتر خوشم اومد . امتياز اين داستان 9 از 10 است .

برنده نهايي الان اعلام ميشه .

[farshad]

دوستان از اين به بعد آزاد هستيد كه در مور داستان اين سه نفر قضاوت كنين و نمره بدين . ميشه گفت يه جور امتياز دهي سايز اعضاي پارك انيمه است . هر كسي ميتونه يه بار نظر بده و تو نظرش در مورد اين داستان اين سه نفر كه از پست اول ميره و داستان رو دانلود ميكنه و ميخونه ، امتيازشو وارد ميكنه . در نهايت ما ميانگين نمرات و يا كلا امتيازات رو جمع ميكنيم تا يه امتياز كلي بچه هاي سايت رو هم در مورد اين داستان ها داشته باشبم . متشكرم .

[sahele_sheni]

فرشاد جون کی الان میشه؟