راه بی پایان

[RYOMA ECHIZEN]

(2014/04/28 01:00 PM).:prince jun misugi:. نوشته شده توسط:  خیلی باحال بود ولی من اخرش نفمیدم گورو طرف ایناست یا اونا

طرف اونا ولی تو قسمت بعدی می فهمی چه بلایی سر نایک میاره که تفنگش کار نمیکنه!!!

[RYOMA ECHIZEN]

دکتر: باید یه چند وقتی استراحت کنی...

بعد چند وقت...

مارگارت:چیکار میکنی هلس؟

هلس:دارم دفتر خاطراتمو میخونم کاری داری؟

مارگارت:نه کاری ندارم.

من:هلس میشه زود تر از این حالت در بیای؟

هلس:رمیام تو نگار نباش...

گرم صحبت بودیم و من اصلا نفهمیدم که نایک با اسلحه اومد تو...

فصل سوم

خودی یا دشمن؟

نایک اومده بود پشت سر من و تا اومد شلیک کنه هلس گفت:رنا مراقب باش....! :-



0

تا اومدم به خودم بیام که چی شده نایک شلیک کرد.

اما هر چی فشار داد هیچ تیری در نیومد!!!

نایک:او گورو!بازم تفنگ منو دست کاری کردی...؟دیگه کاری از دستم بر نمیاد باید فرار کنم و به شرا بگم...واییییییییییی

هلس اومد به نایک گفت:تو کی هستی ها؟زود باش خودتو معرفی کن!!!

آدریلا اومد بالا و گفت : چه خبرتونه؟چرا اینقدر صدا میدین؟؟؟

هلس:خوب موقعی اومدی...گروهمون کامل شد.این خانم میخواست رنا (مخفف همون رناتا) رو بکشه !

نایک:خب من یه جاسوس هستم معاون شرا کسی که همه ی نقشه ها زیر سر اون بود.حتی گورو هم من فرستاده بودم.من میخواستم که تو و رناتا رو بکشم چون برادرم شرا گفته بود.

هلس:باورم نمی شه گورو؟زود باش گورتو گم کن و دیگه این طرف ها پیدات نشه...

آدریلا: زود باش برو تا نزدم بکشمت زود باش تو چجوری می خواستی رنا و هلس رو بکشی ؟ مگه تو از گروه ST



هیچی نشنیدی؟

نایک:وقتشه بزنم به چاک!!!

در فرودگاه...

نایک:زود باش یه بلیت برای ژاپن بده ...

در پایتخت...

شرا:چی؟!نایک فرار کرده؟از همون اول هم نباید اونو مجبور به این کار میکردم....باید زنگ بزنم بهش...

نایک:الو؟

شرا:تو چکار کردی نایک؟برای چی مارو لو دادی؟کافیه که ما رو به پلیس تقدیم کنن!دری که ازت ندارن؟

نایک رد که نه ولی اسم همتون رو گفتم نزدیک بود هلس منو بکشه...!

شرا زیر لبی گفت:خوب کاش میکشت.....!

[rengo1374]

ادامه بده من که شبارو با این میگذرونم

[_lady.bird_]

اخ خیلی خوشگله زود تر بقیرم بزار

[RYOMA ECHIZEN]

باید یه نفر دیگه رو استخدام کنم اره........فکر خوبیه!!!
دفتر شرا
در فرانسه
لی لا: سلام من لی لا هستم میتونم کمکتون کنم تو بسیاری از کشور های جهان صابقه داشتم!(اوهُک!)
شرا : خیلی خوبه از همین الآن شروع میکنیم.....

بعد از مدتی کوتاه در کشور فرانسه به ایران میرسیم

شرا : هیس موقیت رو مشخص کن باید همه رو بکشیم جز هلسو! (هر هر هر*)
شرا اومد تو خونه ی ما و تفنگشو گرفت طرفمون و گفت: دستا بالا!!!!از جا تون تکون نخورین هر کی تکون بخوره اونو میکشم!!!!
لی لا اومد جلو و تفنگشو بر داشت و گذاشت رو سر شرا و گفت: تو این ماجرا ، این تو یی که میمیری نه کس دیگه ای!!!!
- چی ؟؟؟؟
- خفه شو!همین که شنیدی!
- وایسا! دلیلت برای این کار چیه؟هان؟
- تو حرف نزن فقط میتونم بگم: خداحافظ.
-؟؟؟
- خیلی متاسفم!
.........!
 
ادامه دارد........!

* ( الآن هر هر هر کجاش خنده داشت که هر هر هر؟)

[_lady.bird_]

عالی عالی عالی امیدوارم بهتر اینام باشه

[RYOMA ECHIZEN]

خیلی ممنون
 

[rengo1374]

جاب بود ممنون ادامه بده

[Aisan]

آفرین!!
خیلی خوب بود!!
فقط چند مورد:
1ریاضی که قشنگه!!درضمن راحتتر میتونستی فرمول ریاضی رو بنویسی=r.r.pمطالب مخصوص انیمه، مانگا، کارتون و کمیک مخصوص پارک انیمه
2اینا چندسالشونه؟همه رو بگو؟
3دخترن یا پسر؟

[Sweet Aida]

خوبه  یعنی اگه اولین کارته خوبه  یه خورده فقط ناواضح هست