Sachico.aps
ارسالها: 67
تاریخ عضویت: Jun 2016
اعتبار: 84.0
|
RE: داستانِ«عشق روباه» فصل دوم
«قسمت پنجم»
فرد مات و مبهوت به ویلیام خیره شده بود..مطالب مخصوص انیمه، مانگا، کارتون و کمیک مخصوص پارک انیمهیعنی منظور ویلیام چی بود؟؟؟!!!مطمئناً اون چیز هایی رو میدونست که فرد رو از اون حال عجیب در میاورد!!!!!اما داستان چیه؟؟؟؟!!
ویلیام:هی پسر !!!!!اون جوری نگام نکن!!!همه چیزو بهت میگم...صبر داشته باش...!!مطالب مخصوص انیمه، مانگا، کارتون و کمیک مخصوص پارک انیمه
وقتی ویلیام و فرد به اندازه ی کافی از کوه آتش و نگهبان های خرس دور شدن ویلیام شروع به صحبت کرد.......مطالب مخصوص انیمه، مانگا، کارتون و کمیک مخصوص پارک انیمه
ویل:اول از همه میدونی چطور بعد از سقوط ۴۰متریت زنده موندی؟؟؟تو به من گفتی بعد از خوردن اون تمشکا هیچ اتفاقی نیافتاده ولی این دلیل نمیشه که اونا اثری نداشتن!!!مطالب مخصوص انیمه، مانگا، کارتون و کمیک مخصوص پارک انیمه
فرد:پس .....یعنی.....اون تمشکا باعث شدن که من زنده بمونم؟؟؟؟!!!اما چطور؟؟؟؟؟!!!چرا!!!!.....مطالب مخصوص انیمه، مانگا، کارتون و کمیک مخصوص پارک انیمهمطالب مخصوص انیمه، مانگا، کارتون و کمیک مخصوص پارک انیمه
ویل:این یعنی اونا اثر کردن...اما برخلاف انتظار تو اونا به این راحتی به تو قدرت شکست اون خرسرو نمیدن...مطالب مخصوص انیمه، مانگا، کارتون و کمیک مخصوص پارک انیمهبرای همینه که اون خرس تا الان نتونسته ازشون استفاده ای بکنه...!!!!
فرد:پس اونا چطور به من قدرت میدن ؟؟!باید چیکار کنم؟؟مطالب مخصوص انیمه، مانگا، کارتون و کمیک مخصوص پارک انیمه....
ویلیام:اونا بزودی اثر میکنن اگر تو چیزی رو که کم داری پیدا کنی!!!!!!مطالب مخصوص انیمه، مانگا، کارتون و کمیک مخصوص پارک انیمه
............
....................
............................
(آخرین ویرایش در این ارسال: 2016/07/27 08:46 PM، توسط Sachico.aps.)
|
|
2016/07/27 08:45 PM |
|