زمان کنونی: 2024/11/06, 10:12 AM درود مهمان گرامی! (ورودثبت نام)


زمان کنونی: 2024/11/06, 10:12 AM



نظرسنجی: نظرتون راجب داستانم چیه؟
این نظرسنجی بسته شده است.
خیلی خوبه ادامه بده 100.00% 13 100.00%
بد نیست ادامه بده 0% 0 0%
این چیه ؟بدم اومد 0% 0 0%
افتضاحه بهتره دیگه ننویسی 0% 0 0%
در کل 13 رأی 100%
*شما به این گزینه‌ی رأی داده‌اید. [نمایش نتایج]

موضوع بسته شده است 
 
امتیاز موضوع:
  • 16 رأی - میانگین امتیازات: 4.44
  • 1
  • 2
  • 3
  • 4
  • 5

alice madnes return (الیس و جنون بازگشت)

نویسنده پیام
my name is alice
دختر مرموز پارک انیمه

*


ارسال‌ها: 30
تاریخ عضویت: Aug 2014
اعتبار: 64.0
ارسال: #81
RE: alice madnes return (الیس و جنون بازگشت)
قسمت هفدهم :

حالم که بهتر شد برگشتیم طرف خونه ،خیلی خوشحال بودم ،وقتی رسیدیم ؛ هر دو درحال خندیدن بودیم که متوجه شدم توماس جلوی در نشسته وقتی صدای موتور رو شنید صورتشو برگردوند طرفمون ،از سر جاش بلند شد و

گفت :مایک؟تویی؟الیس کجاست؟اوردیش؟حالش خوبه؟مایک میخواست بگه که من نزاشتم و انشگشت اشارمو گرفتم جلو دهنم و فهموندم که ساکت باشه ،اروم از موتورپیاده شدم و خیلی یواش رفتم طرف توماس ،نزدیکش شدم

واروم با خنده گفتم :معلومه که حالم خوبه
J ،اروم بود ،خیلی اروم ،مایک اومد طرفش و دستشو انداخت رو شونه ی توماس و گفت :نگران نباش از من و تو سالم تره ،بریم تو من که دارم یخ میزنم ، رفتیم داخل خونه ،مایک

رفت طبقه ی بالا و توماس رفت اشپز خونه ، منم روی کاناپه نشستم ،یکم که گذشت دیدم توماس با یه فنجون تو دستش داره میاد طرف من ، مایک هز از طبقه ی بالا داشت میومد پایین ،توماس اومد نشست سمت چپم  ومایکم

نشست سمت راستم ،با تعجب پرسیدم : چیزی شده؟توماس فنجون رو گرفت طرفم و گفت :بیا اینو بخور گرمت میکنه ، از دستش گرفتم و گفتم :واسه منه؟مرسی توماس،مایک گفت : خب حالا نوبت منه ، موقعی که خواب

بودی من جلو در برات اینو گذاشته بودم ولی وقتی دیدم چند ساعت گذشت و هیچ خبری ازت نشد اومدم بالا و دیدم حالت اونطوره و بیهوش شدی،این واسه توئه،(یه چیزی تو یه کاغذ کادو پیچیده شده بود )گفتم به چه

مناسبت؟گفت : خودت میفهمی ،فنجون رو گذاشتم رو میز و بازش کردم ، خدای من !!!( یه بلوز بافتنی صورتی رنگ استین کوتاه ، با یه دامن کوتاه ،خیلی خوشگل بودن ، بایه جفت کفش صورتی عروسکی)پرسیدم :اینا واسه

منه؟ولی اینا پولشون خیلی میشه نه؟


گفت : طوری نیست ، بپوش میخوام ببینم تو تنت چطور میشه ،خیل ذوق کرده بودم ، بی درنگ بلند شدم و رفتم طبقه ی بالا و لباسا رو پوشیدم ،فوق العاده بود ،اروم از پله ها اومدم پایین و گفتم : نگا ، انگار واسه من دوخته

شده ،بهم نگاه کرد و گفت :اره خیلی بهت میاد ،الیس تو واقا زیبایی،خیل خوشحال بودم ،اومدم و نشستم سر جام ، شیر قهوه ای که توماس برام درست کرده بود رو گرفتم دستم ،مایک بلند شد و گفت : من دیگه میرم ، شاید تا

شب برنگردم ، پس نگرانن باشید،بلند شدم و رفتم تا دم در و راش انداختم ، و اومدم و نشستم ، و اصلا حواسم نبود ، برگشتم و به توماس گفتم : به نظر تو لباسا بهم میاد ؟


وای، خدا،اصلا متوجه نبودم ، انقد ذوق داشتم که ...

توماس : چیزی نگفت و بلند شد و اروم رفت طبقه ی بالا ،نمیدونستم چی بگم ، گند زدم ،منه خنگ منه احمق توماسو ناراحت کردم ،داشتم دیوونه میشدم ، رفتم تو اتاقم ویه نیم ساعت بعد بلند شدم و رفتم سمت اتاق توماس که

ازش معذرت بخوام ، در زدم و گفتم :میشه بیام تو؟جوابی نشنیدم ، دوباره در زدم ولی بازم جواب نداد ،در رو باز کردم ، ولی ...اتاق خالی بود توماس اونجا نبود ، رفتم پایین ولی پایینم نبود ، نگران شدم ، اخه اون جایی

نمیرفت ، یعنی کجا میتونه باشه ؟هول شده بودم ، نمیدونستم چی کار کنم ، رفتم بیرون و تا خیابونای بالا رو گشتم ولی خبری نبود ، برگشتم تو خونه ، مایکم که نبود ، چی کار باید میکرد م، فقط منتظر موندم تا اینکه شب شد

و ...

 
2014/08/28 02:46 PM
یافتن تمامی ارسال‌های این کاربر
موضوع بسته شده است 


پیام‌های داخل این موضوع
RE: alice madnes return (الیس و جنون بازگشت) - my name is alice - 2014/08/28 02:46 PM

موضوع‌های مرتبط با این موضوع...
موضوع: نویسنده پاسخ: بازدید: آخرین ارسال
  بازگشت به گذشته Dazai.B 7 1,646 2016/12/17 06:30 PM
آخرین ارسال: Dazai.B
zتوجه بازگشت حادثه (۱۶-) اسپرینگ ولد 5 1,545 2015/06/04 09:01 PM
آخرین ارسال: اسپرینگ ولد
zجدید داستان بازگشت دابل اس JI MIN 10 10,483 2015/03/26 03:06 AM
آخرین ارسال: JI MIN
  بازگشت به آینده SĪĿƐИƇƐ 74 17,662 2014/10/04 09:34 AM
آخرین ارسال: miko
  سفر بدون بازگشت Vampire 10 2,753 2014/08/25 12:48 PM
آخرین ارسال: Nazi MF



کاربرانِ درحال بازدید از این موضوع: 60 مهمان