زمان کنونی: 2024/11/06, 10:08 AM درود مهمان گرامی! (ورودثبت نام)


زمان کنونی: 2024/11/06, 10:08 AM



نظرسنجی: نظرتون راجب داستانم چیه؟
این نظرسنجی بسته شده است.
خیلی خوبه ادامه بده 100.00% 13 100.00%
بد نیست ادامه بده 0% 0 0%
این چیه ؟بدم اومد 0% 0 0%
افتضاحه بهتره دیگه ننویسی 0% 0 0%
در کل 13 رأی 100%
*شما به این گزینه‌ی رأی داده‌اید. [نمایش نتایج]

موضوع بسته شده است 
 
امتیاز موضوع:
  • 16 رأی - میانگین امتیازات: 4.44
  • 1
  • 2
  • 3
  • 4
  • 5

alice madnes return (الیس و جنون بازگشت)

نویسنده پیام
my name is alice
دختر مرموز پارک انیمه

*


ارسال‌ها: 30
تاریخ عضویت: Aug 2014
اعتبار: 64.0
ارسال: #13
RE: alice madnes return (الیس و جنون بازگشت)
قسمت ششم :

رفتم طرف  بازار نمیدونم چش شده بود ، چرا اینطوری میکرد؟با خودم گفتم شاید از جای مارتا خبر داره و داره منو میبره پیشش،واسه همن رفتم دنبالش هوا خیلی سرد بود هر بار که گمش میکردم صدای میو میوشو میشنیدم

و میرفتم طرفش و دوباره فرار میکرد یه هو دیدم رفت تو یه کوچه ی خیلی تنگ و تاریک ،سرعتمو کم کردم، راستش یکم ترسیدم ، درحالی سعی میکردم گربه رو ببینم یه مه غلیظ اطرافمو میگرفت ، دیگه گربه دیده نمیشد

فقط صداش میومد ،میوووو،میووووو،انگاراز یه چیزی ترسیده بود ، هیچ صدایی نمیومد، اروم اروم قدم بر میداشتم بلاخره تونستم گربه رو ببینم اون رو به روم بود وایساده بود نگا میکرد مه کمتر شده بود به یه جای عجیبی

رسیدم انگار ریل قطار بود شبیه سالن انتظار قطار بود رفتم طرف گربه و گرفتمش تو بغلم و گفتم هی پسر چی کار میکنی؟چرا اوردیم اینجا؟تنش میلرزید،برگشتم که برم،که یه هو،صدای عجیبی شوکم کرد و منو سر جام

خشکوند،صدای جورج بود،برگشتم ، درسته جورج بود ،بهم نگا کرد و

گفت : آلیس تو اینجا چی کار میکنی؟

گفتم : خودتون اینجا چی کار میکنید؟مگه لندن نبودید؟چرا یه هویی؟اینجا؟اروم قدم برداشت و اومد طرفم و

گفت : تو باید با من بیای،

گفتم : چ،چ، چرا؟ک،ک،کجا؟

گفت : بعدا بهت میگم فقط با من بیا،راستش برام عجیب بود ،

گفتم : بگو چی کارم داری،کجا باید بیام؟

گفت : بس کن دختر من که بدتو نمیخوام.

گفتم : ولی من با تو نمیام لطفا بزار برم بعدا میبینمت ، برگشتم که برم ولی ...

ولم کنید،ولم کنید،شما کی هستید ؟جورج کمکم کن ، جورج اینا کین؟با من چی کار دارن؟ (یه نفر از پشت دستامو قفل کرده بود و نمیزاشت حرکت کنم )

جورج گفت : بهت گفتم باید با من بیای

پرسیدم : اخه چرا؟چرا جورج؟من چی کار کردم باهات ؟

هیچی نگفت با سر اشاره کرد به اون مرد و منو کشوندن تو ماشین، یه پارچه ی سیاهم بستن به چشام ، خیلی ناامید بودم تنها کسی که داشتم باهام اینطور کرد،اصلا نمیتونستم بفهمم چرا.جورج کنارم نشسته بود

اروم گفت : نترس آلیس جای بدی نمیری،چیزی نگفتم یعنی اصلا نمیتونستم چیزی بگم ...

 
2014/08/24 05:59 PM
یافتن تمامی ارسال‌های این کاربر
موضوع بسته شده است 


پیام‌های داخل این موضوع
RE: alice madnes return (الیس و جنون بازگشت) - my name is alice - 2014/08/24 05:59 PM

موضوع‌های مرتبط با این موضوع...
موضوع: نویسنده پاسخ: بازدید: آخرین ارسال
  بازگشت به گذشته Dazai.B 7 1,641 2016/12/17 06:30 PM
آخرین ارسال: Dazai.B
zتوجه بازگشت حادثه (۱۶-) اسپرینگ ولد 5 1,545 2015/06/04 09:01 PM
آخرین ارسال: اسپرینگ ولد
zجدید داستان بازگشت دابل اس JI MIN 10 10,483 2015/03/26 03:06 AM
آخرین ارسال: JI MIN
  بازگشت به آینده SĪĿƐИƇƐ 74 17,649 2014/10/04 09:34 AM
آخرین ارسال: miko
  سفر بدون بازگشت Vampire 10 2,753 2014/08/25 12:48 PM
آخرین ارسال: Nazi MF



کاربرانِ درحال بازدید از این موضوع: 52 مهمان