مشاعره به سبک خوانندگان

[Heisenberg]

من یه کبودیم رو گونه ی واقعیت
از اینکه باشم روشنگر عصر جاهلیت
از سیستم کل دنیا
حکومتا
از لفظ حاکمیت حالم بهم میخوره

[HERMAN]

هر لحظه ی این دوری برای من کابوسه
اما اینم می گذره
انقدر بهت فکر کردم غیر تورو یادم نیست
اینجور رسیدن بهتره
برای من مهم نیست که تقدیرمون
چجوری رقم خورد
نشون میدم که با عشق به تقدیرم
میشه دست بـُرد

[Heisenberg]

دهه هشتاد رفت
روزای خوبمو نشمردم
درد خوردم و زخم شستم
سرخوردم و افسردم

[HERMAN]

میدونم که یوقتایی دلت میگیره از کارم
روزایی که حواسم نیست بگم خیلی دوست دارم
توهم مث منی انگار از این دلتنگیا داری
تو هم از بس منو میخای یجورایی خودازاری
معین

[Heisenberg]

یه حس غریبه تو ترکای آسفالت
چه حس غریبیه،من حرف دارم واستا
شبا تو پاسگاه و تو میخوری پاستا
ما واقعی و تو فقط میبافی داستان

[HERMAN]

نه هیشکیو جز تو نمیخام
اخه هیشکی منو نمیفهمه دیگه
اینجا دیگه جای من و تو نیس
بیا بریم سمت یه شهر دیگه

[LOSTMAN]

هه هنوزم یه حرکتی هست
هه هیپ هاپ و یه هفت خطی هست

[HERMAN]

یه لحظه جای من نیستی،ببینی که چقد سخته

کسی که عاشقش بودی یجای دیگه خوشبخته

[LOSTMAN]

هِي تو كه ادِعات ميشد ، بيا توو حال خرابم يه انقلابي كن

مثِ هميشه مالِ تو نصفه آبِجوم ، من يه عمره شبا خوابيدم به قصه هاي تو

الان كه ميرم زيره هر تومني، كجايي كه دارم خودمو ميكشم رو زمين

چي توو گوشِت خوندن كه چشت منو نديد ، كه قيدِ منو زدي دِ آخه لامصب تو رفيقِ مني

ادا ميايي قيافه ميگيري برا من هم ، الآن كه پاچيدم و ميبيني سرو تَهم

الان كه ديگه هيشكي ني تا أ حال نَرَم ، بايد ببيني آشنا ها چه ويتريني برام زدن

[HERMAN]

ناری ناری ناری، یه گل الانی ناری

بابا تو مهربونی،مارو کشتی عیونی

حالا با خنده هات دلو میتپونی