زمان کنونی: 2024/06/01, 12:33 PM درود مهمان گرامی! (ورودثبت نام)


زمان کنونی: 2024/06/01, 12:33 PM



ارسال پاسخ 
 
امتیاز موضوع:
  • 22 رأی - میانگین امتیازات: 4.59
  • 1
  • 2
  • 3
  • 4
  • 5

بازگشت آلمان

نویسنده پیام
Schneider
Kaiser Soze



ارسال‌ها: 792
تاریخ عضویت: Oct 2011
اعتبار: 1021.0
ارسال: #91
RE: بازگشت آلمان
هر چی سریعتر.البته یه مقدار کار داره ولی در اولین فرصت مینویسمش.
2013/07/06 11:52 PM
یافتن تمامی ارسال‌های این کاربر نقل قول این ارسال در یک پاسخ
داوود74
اخراج شده



ارسال‌ها: 130
تاریخ عضویت: May 2013
ارسال: #92
RE: بازگشت آلمان
اشنایدر جان این داستان 10 چی شد؟؟
خیلی وقت ازش گذشته ها
فک کنم کم کم داستان نهم داره یادمون میره اونم دوباره باید خوندمطالب مخصوص انیمه، مانگا، کارتون و کمیک مخصوص پارک انیمه
2013/07/13 02:15 PM
یافتن تمامی ارسال‌های این کاربر نقل قول این ارسال در یک پاسخ
Weariless
اخراج شده



ارسال‌ها: 90
تاریخ عضویت: Jan 2012
ارسال: #93
RE: بازگشت آلمان
؟ ! اشنی چی شد پس ؟
2013/07/20 11:04 AM
یافتن تمامی ارسال‌های این کاربر نقل قول این ارسال در یک پاسخ
Schneider
Kaiser Soze



ارسال‌ها: 792
تاریخ عضویت: Oct 2011
اعتبار: 1021.0
ارسال: #94
RE: بازگشت آلمان
چون یه قسمتاییشو دارم تغییر میدم طول کشید.دارم سعی میکنم این قسمتش خیلی از قسمتهای قبل جذاب تر باشه.مطالب مخصوص انیمه، مانگا، کارتون و کمیک مخصوص پارک انیمه
2013/07/20 03:34 PM
یافتن تمامی ارسال‌های این کاربر نقل قول این ارسال در یک پاسخ
داوود74
اخراج شده



ارسال‌ها: 130
تاریخ عضویت: May 2013
ارسال: #95
RE: بازگشت آلمان
سلام داش اشنایدر
میگم یه خورده زیادی طولش ندادی؟؟مطالب مخصوص انیمه، مانگا، کارتون و کمیک مخصوص پارک انیمه
محتوای مخفی (Click to View)
مطالب مخصوص انیمه، مانگا، کارتون و کمیک مخصوص پارک انیمه
2013/07/24 10:52 AM
یافتن تمامی ارسال‌های این کاربر نقل قول این ارسال در یک پاسخ
Schneider
Kaiser Soze



ارسال‌ها: 792
تاریخ عضویت: Oct 2011
اعتبار: 1021.0
ارسال: #96
RE: بازگشت آلمان
باور میکنی تو دفتر نوشتمش فقط باید تایپش کنم؟شرمنده،سعی میکنم تا امشب بزارم قسمت جدیدو.
2013/07/24 02:19 PM
یافتن تمامی ارسال‌های این کاربر نقل قول این ارسال در یک پاسخ
داوود74
اخراج شده



ارسال‌ها: 130
تاریخ عضویت: May 2013
ارسال: #97
RE: بازگشت آلمان
خواهش میکنم
ایولللللللللللللللللللللللللللل
2013/07/24 05:17 PM
یافتن تمامی ارسال‌های این کاربر نقل قول این ارسال در یک پاسخ
Schneider
Kaiser Soze



ارسال‌ها: 792
تاریخ عضویت: Oct 2011
اعتبار: 1021.0
ارسال: #98
RE: بازگشت آلمان
اشنایدر حین راه به حرفایی که واکی گفته بود فکر میکرد.آیا آقای گیرا (مربی کاکرو) با برنامه ریزی میتونس اون رو برای جام جهانی آماده کنه؟؟آیا سالیناس شکست ناپذیره و نمیشه بهش گل زد؟تو همین فکرا بود که یه ماشین با صدای بوق وحشتناکی از کنارش رد شد.وقتی به خودش اومد متوجه شد جایی رو نمیشناسه.از چن نفری که تو خیابون بودن در مورد آدرس پرسید اما چیزی دستگیرش نشد.که یهو پسربچه ای رو دید که پیرهن تیم میوا رو به تن داشت.ازش در مورد جای باشگاه پرسید و پسر هم از اون خاست که دنبالش بره.در باشگاه باز بود و اشنایدر داخل شد.تابلو راهنما رو خوند و به سمت دفتر به راه افتاد.با پشت انگشت سبابش چنتا ضربه به در زد اما کسی درو باز نکرد.درو باز کرد و وارد اتاق شد.اما کسی تو اتاق نبود.از اتاق بیرون اومد و به سمت زمین رفت.دوتا تیم نوجوان داشتن مسابقه میدادن و عده ای هم کنار زمین خودشونو گرم میکردن.از یه نفرشون در مورد آقای گیرا پرسید.
اشنایدر«سلام میدونی مربیتون کجاس»
پسر
«آره تو اتاقک اونطرف زمین باید باشه»
به اتاقک که رسید با سکه توی جیبش چن دفه روی در فلزی نواخت اما کسی درو باز نکرد.این کار رو با ضربات محکمتری به در تکرار کرد که در باز شد و مرد ریزنقشی در چارچوب در ظاهر شد.
-چیه؟چی میخای؟
-ببخشید شما باید آقای گیرا مربی تیم میوا باشین.
-خب میبینی که هستم حالا زود بگو چی کار داری که خیلی خابم میاد!!!
-شما حاضری مربی مخصوص من بشی؟
-نه من از خارجیا اصلن خوشم نمیاد حالا هم اگه کارت تموم شده برو که هر چی زده بودم پرید!!!
گیرا با گفتن این جمله درو به روی اشنایدر بست.اما اشنایدر دوباره در زد و گیرا به ناچار درو براش باز کرد.
-دهههع دیگه چیه؟
-ببخشید شنیدم شما مربی بازیکنی به نام کاکرو یوگا هستین.دوس داشتم به منم کمک کنید تا بتونم مث کاکرو ضرباتم رو تقویت کنم.
-آره من مربیش بودم.ولی تمرینایی که کاکرو میکرد بدرد یه بچه سوسول بلوند مث تو نمیخوره.برای یه همچین تمرینایی یه مرد لازم نه یه پسر ضعیف مثه تو.اصلن تو کی هستی؟هان؟
اشنایدر با لبخند معروفش و صدایی آروم جواب داد.
-من کاپیتان اسبق تیم جوانان آلمان کارل هاینز اشنایدر هستم و فکر نمیکنم اونقدرها هم که میگین ضعیف و سوسول باشم!!!
با شنیدن این جمله گیرا چن ثانیه ای مات و مبهوت به اشنایدر نگاه میکرد.
-چ چ چی؟!اشنایدر.همون بازیکن معروف؟ببخشین همش تقصیر این لعنتی که خوردمه.اصلن نشناختمت.اما مگه تو کما نبودی؟
-چرا ولی مهم اینه که الان سالم و سر حال اینجام.نگفتی بالاخره حاضری مربی من بشی یا نه؟
-ب بله که حاضرم.البته منم مخارجی دارم...
از بابت پول هم نگران نباش.یادت باشه پدر من مربی بایرن مونیخ آلمانه...از کی میتونیم تمرین رو شروع کنیم؟
-از هر وخ که شما دوس داشته باشین.
بعد از این مکالمه اشنایدر و مربی خداحافظی کردن و قرار شد از فردای اون روز شروع به تمرین کنن.اشنایدر شب رو تو مسافرخونه موند و صبح روز بعد به محل قرار رفت آقای گیرا رفت.هوا سرد بود و اشنایدر بی حوصله و خاب آلود به نظر میرسید.علاوه بر تصور اشنایدر،مربی سر ساعت در محل قرار حاضر بود و به محض رسیدن تمرینات رو شروع کرد.
-خب اشنایدر باید این چرخ لودرو به کمرت ببندی.سریعتر...
-اما این چرخ خیلی سنگینه فک کنم یه 50-60 کیلویی وزنش باشه آقای گیرا...
-چیه؟تو که میگفتی اونقدرام ضعیف نیستی پس چی شد؟البته وزن دقیق این لاستیک 75 کیلوئه؟مانعی نیس اگه نمیتونی میشه بریم سراغ تمرین بعد.
-نه.لازم نیس.انجامش میدم...
چن روزی گذشت و تمرینات مربی روز به روز سختتر میشد اما اشنایدر گله ای نمیکرد و تمام دستورات رو مو به مو انجا م میداد.تا اینکه یه روز که اشنایدر به محل تمرین اومد از دور دید که یه خانم کنار آقای گیرا ایستاده.با کنجکاوی نزدیک شد و چیزی رو دید که هرگز انتظارشو نداشت.الی!!الی که تو آلمان با نامه ازش خداحافظی کرده بود رو دید.باورش نمیشد.با سرعت به سمتش دوید و اون رو بغل کرد.
-تو اینجا چی کار میکنی؟
-خب دیدم بهتره یه نفرو کنارت داشته باشی تا با انگیزه بیشتری بتونی تمرین کنی.
-تو دیوونه ای الی اما من از اومدنت خیلی خوشحالم.
-منم همینطور...نمیخای منو بزاری زمین؟!!!
به اینجا که رسید با صدای سرفه مربی اشنایدر الی رو زمین گذاشت و با صورت گل انداخته شروع کرد به خاروندن پس سرش.و الی هم لبخندی زد و با اشنایدر و گیرا برای تمرین به راه افتادن.
روزها میگذشت و اشنایدر روز به روز قویتر و سریعتر میشد.ماه دوم تمرینات که به پایان رسید مربی گیرا به اشنایدر گفت که تمریناتش تموم شده و هر چیزی که بلد بوده رو به اشنایدر یاد داده.اشنایدر پیش دکتر تیم میوا رفت و ازش خاست تا مشخصات بدنیش رو اندازه بگیره و با مشخصات 4ماه قبلش مقایسه کنه.
-حاصل تمریناتت واقعن شگفت انگیزه آقای اشنایدر.وزنت از 67 به 74 رسیده در حالی که 5 درصد چربی بدنت هم کمتر شده.از نظر تقارن ماهیچه هم در وضعیت خوبی قرار داری.
اشنایدر خیلی خوشحال بود و لبخند میزد.تو قلبش احساسی داشت که خیلی وقت بود از یادش رفته بود و در حالیکه دست الی رو در دستش گرفته بود به هدف بزرگی که در سر داشت فکر میکرد...

پایان قسمت دهم

(آخرین ویرایش در این ارسال: 2013/07/25 02:50 PM، توسط Schneider.)
2013/07/25 02:55 AM
یافتن تمامی ارسال‌های این کاربر نقل قول این ارسال در یک پاسخ
 اعتبار داده شده توسط : ♥MATSUYAMA-KUN♥(+2.0) ، داوود74(+2.0) ، ebrahim 64(+2.0) ، nig(+2.0) ، ramin 99(+2.0) ، Mohabat69(+2.0) ، Shun melina(+2.0) ، mahya ozora(+2.0) ، yotab(+2.0)
داوود74
اخراج شده



ارسال‌ها: 130
تاریخ عضویت: May 2013
ارسال: #99
RE: بازگشت آلمان
عالی بود عالی
ولی یه اشتباهات املایی داشت که من میگم اگه خواستین درستش کنید
دوتا تیم نوجون داشتن مسابقه میدادن
نوجون باید بشه نوجوان
ولی بنظر من مربی گیرا نباید تعجب میکرد یعنی نباید از اون حالت بیخیالیش میومد بیرون و هر چی که اشنایدر میگفت رو انجوم بده
2013/07/25 11:32 AM
یافتن تمامی ارسال‌های این کاربر نقل قول این ارسال در یک پاسخ
Schneider
Kaiser Soze



ارسال‌ها: 792
تاریخ عضویت: Oct 2011
اعتبار: 1021.0
ارسال: #100
RE: بازگشت آلمان
درستش کردم.مرسی از تذکرت.
میدونی اشنایدر معروفترین بازیکن غیرژاپنی این انیمس و یکی از بهترین مربیها.از طرفی کاکرو هم دیگه پیش آقای گیرا نیست و آموزش دادن به کسی مث اشنایدر میتونست براش تنوع جالبی باشه.
قسمتهای بعدیش رو سعی میکنم جذابتر بسازم...
2013/07/25 02:57 PM
یافتن تمامی ارسال‌های این کاربر نقل قول این ارسال در یک پاسخ
ارسال پاسخ 




کاربرانِ درحال بازدید از این موضوع: 1 مهمان