ایفای نقش خیالی هری پاتر و شاهزاده ی دورگه

[diana king]

(رون با شنیدن صدای هری) :
هری تو هم اومدی؟؟
(با خودش فکر میکند) : 
شاید باید اعتماد کنم و در رو باز کنم اما رمز چی میشه؟
(با لحنی قاطع) :
اول رمزو بگو هرمیون!!

[Noctis_P]

لیست کتاب ها و نمرات آزمون سمج را آماده می کنم و برای دانش آموزان می فرستم

[aika_chan]

19.5 از 20مطالب مخصوص انیمه، مانگا، کارتون و کمیک مخصوص پارک انیمه
درو باز کن دیگه رون

[diana king]

(رون با خنده) :
خیلی خوب این دفعه معلومه خودتی! از اول هم میدونستم اون قبلیه تو نیستی...یعنی چیزه...
( متوجه می شود که قضیه را لو داده)
مهم نیست!
( و در را باز میکند.)
دلم برای هر دوتاتون تنگ شده بود! بیاین تو...تو خونه تنهام

[aika_chan]

(هرمیون ابرو بالا می اندازد)باز چیزی رو لو دادی؟

[diana king]

رون:
فعلا بیاین تو!
مثل اینکه باید بگم....
(و هری و هرمیون را به طرف اتاق نشیمن می برد)
چن دقیقه قبل از اینکه شماها بیاین هرمیون در زد! 
(و به سمت هرمیون سرتکان میدهد...)
باور کن شبیه خودت بود،اصلا باهات مو نمیزد.
تنها چیزی که لو دادم اینه که هری قراره بیاد اینجا!
(تلپی خودش را روی مبل می اندازد.)
اگه حرف نمیزد اصلا نمیفهمیدم بلاتریکسه! بعدشم رفت...

[aika_chan]

(هرمیون که قیافش ر، کج و معوج کرده بود)رون!تو چیکار کردی؟هر لحظه ممکنه الان مرگ خوار ها به هری و خونتون حمله کنن

[diana king]

(رون شانه بالا می اندازد) :
خوب الان که دیگه کار از کار گذشته!
خوب چیکار میکرد؟ باید بدل خودتو میدیدی.اون وقت خودتو با اون اشتباه می گرفتی...
(ناگهان بلند می شود و به پنجره اشاره می کند) :
هی اونجا رو! جغدهای مدرسه...
به همراه نتایج آزمون سمج

[aika_chan]

(هرمیون با عصبانیت)از کجا معلوم اونا هم بدل جغدا نباشن؟

[diana king]

(رون نگاه کجی به او می اندازد) :
نه بابا...بدل جغد؟!
کی تا حالا شنیده؟!
آخه اگه بخوان بدل جغد باشن باید جانورنما باشن که در اونصورت اسمشون ثبت شده!
(و پنجره را باز میکند...)