زمان کنونی: 2024/05/15, 10:12 PM درود مهمان گرامی! (ورودثبت نام)


زمان کنونی: 2024/05/15, 10:12 PM



موضوع بسته شده است 
 
امتیاز موضوع:
  • 9 رأی - میانگین امتیازات: 4.89
  • 1
  • 2
  • 3
  • 4
  • 5

ایفای نقش داستان خواب من

نویسنده پیام
Princess Kimia
جیگر خانم پارک



ارسال‌ها: 1,218
تاریخ عضویت: Jul 2014
ارسال: #1
بهار و تابستان ایفای نقش داستان خواب من
سلام دوستان عزیز

داستن جدید به نام خواب من
نویسنده princess Kimia
تایپیک نظرات
http://animpark.net/thread-18749.html
تشکر و اعتبار فراموش نشودمطالب مخصوص انیمه، مانگا، کارتون و کمیک مخصوص پارک انیمه
(آخرین ویرایش در این ارسال: 2015/05/06 09:32 PM، توسط Princess Kimia.)
2015/05/04 12:36 AM
یافتن تمامی ارسال‌های این کاربر
Princess Kimia
جیگر خانم پارک



ارسال‌ها: 1,218
تاریخ عضویت: Jul 2014
ارسال: #2
RE: ایفای نقش در خواب من
عکس ها
امیلی

نانسی

پت

جسی
انجل

ارواح
(آخرین ویرایش در این ارسال: 2015/05/05 12:19 AM، توسط Princess Kimia.)
2015/05/04 09:02 PM
یافتن تمامی ارسال‌های این کاربر
Princess Kimia
جیگر خانم پارک



ارسال‌ها: 1,218
تاریخ عضویت: Jul 2014
ارسال: #3
RE: ایفای نقش در خواب من
قسمت اول داستان
معرفی اعضا
امیلی:دختر کوچکیست که ارواح درجلد او میرود داستان به زبان او نوشته میشود
نانسی:مادر امیلی است و درحین حال افسرده میشود
پت:پدر امیلی که پس از مدتی کشته میشود
جسی:خواهر امیلی دختری ۱۸ساله
انجل:دوست امیلی(هملاسی و دوست صمیمی)
ارواح:این موحودات روح امیلی را تسخر میکنند
شروع:شبی در خواب بودم درخواب دیدم که مردی برزمین افتاده و سر و وضعش خونی شده است.وقتی صورت ان مرد را دیدم از خواب پریدم
همان شب به بیرون رفتم برای گذاشتن زباله هایی که رفتگران برای جمع اوریان امده بودند
زباله ها را تحویل دادم ولی موقع رفتن به خانه صدایی به گوشم رسیدبه نظر میرسید صدای گرگ باشد به سمت صدا رفتم.وقتی به صدا نزدیک میشدم به نظر میرسید صدا از کوچه کناری باشد صدا را دنبال کردم کم کم داشتم به سمت خونه انجل میرسیدم.ناگهان به خانه انها رسیدم این امکان نداره....داشتم همون خواب رو در واقعیت میدیدم همان مرد با چهره ای خونی بر زمینی افتاده بودمطالب مخصوص انیمه، مانگا، کارتون و کمیک مخصوص پارک انیمهجیغ بلندی کشیدم طوری که امیلی و خانواده اش بیرون امدند
به انجل گفتم ان مرد را میبینی؟انجل:کدام مرد؟همان مردی که بر روی زمین افتاده؟
انجل:من که نمیبینم...چیزی اینجا نیست...حتما به سرت زده برو خونه این وقته شب و اینجا
همین طور تعجب زده مونده بودم سعی کردم خودمو اروم کنم
اون شب دیگه خوابم نبرد دوباره صدا وااایی نهههه
ایندفعه صدای جیغ بود...به نظر میرسید صدای مادرم باشه
دویدم به اتاق مادرم رسیدم ولی.....مادرم راحت خوابیده غیر ممکنه امیلی چت شده برو بگیر بخواب
سعی کردم این موضوع رو هم درک کنم
رفتم گرفتم خوابیدم تااینکه فردا....مطالب مخصوص انیمه، مانگا، کارتون و کمیک مخصوص پارک انیمه
ادامه دارد....
(آخرین ویرایش در این ارسال: 2015/05/05 09:18 PM، توسط Princess Kimia.)
2015/05/05 09:02 PM
یافتن تمامی ارسال‌های این کاربر
Princess Kimia
جیگر خانم پارک



ارسال‌ها: 1,218
تاریخ عضویت: Jul 2014
ارسال: #4
RE: ایفای نقش در خواب من
قسمت دوم
فردا شد از خواب بیدارشدیم
یه احساس خستگی داشتم سر درد،سرگیجه یه احساس خفگی هم میکردم
داشتم جلوی اینه موهامو شونه میکردم که متوجه یه چبز عجیبی شدم،روی گردنم جای قرمز بود
انگشتانی عجیب و غریب سعی کردم این موضوع رو پنهان کنم
رفتم صبحانه خوردم تا برم مدرسه جسی و من راه افتادیم و دنبال انجل رفتیم
به مدرسه رسیدیممطالب مخصوص انیمه، مانگا، کارتون و کمیک مخصوص پارک انیمهحس عجیبی داشتم همون صدا احتمال دادم صدای جسی میاد از مدرسه بیرون رفتم و دویدممطالب مخصوص انیمه، مانگا، کارتون و کمیک مخصوص پارک انیمه
به کوچه ای رسیدم ساختمان قدیمی در انجا بود صدا از انجا می امد خیلی میترسیدم ولی کنجکاو هم بودم
هل شدم که چیکار کنم رفتم داخل ساختمان اتاق های شلوغ دیوارهای خونی منرا بیشتر ترسوند
داخل اتاقی شدم از زیر تخت لباسی معلوم بودمطالب مخصوص انیمه، مانگا، کارتون و کمیک مخصوص پارک انیمهنزدیک شدم فهمیدم انسانی زیر تخت است چشمهای خونی ،دست نداشت ولی سخن میگفت ترسیدم و از اتاق بیرون رفتم در اتاق کناری کتابی برزمین افتاد کتاب را برداشتم و سریع از انجا دور شدم و به مدرسه بازگشتم
این موضوع و خواندن ان کتاب سرم را به درد می اورد
حواسم پرت شده بود زنگ دوم انجل به من گفت اون از اون دیروزت اینم ازاون امروژت
چی شده امیلی به من بگو این چند روز احساس میکنم دازه یه اتفاقی برات میافته
سکوت کردم چندین بار ازم پرسید اما چیزی‌نگفتم و فقط میکنم هیسس|
دیگه حرفی نزد
از مدرسه تعطیل شدیم به خونه برگشتم شب شدو داخل اتاقم بودم کتاب را باز کردم واقعا خواندن این کتاب پاره پوره کتاب سختیه
به سختی خواندم ومتوحه شدم ان خانه خانه ارواح است که هر انسانی که به انجا میرود تسخیر میشود
نکته بسیارمهم(ارواح از قبل امیلی را تسخیر میکند زیرا امیلی دربچگی ارواح را میدید)
ترسیدممطالب مخصوص انیمه، مانگا، کارتون و کمیک مخصوص پارک انیمهچون این چند وقت نشانه هایی را میدم
امشب باز همان صدای گرگ ولی جیغ و فریاد
بیرون نرفتم کمی خوابیدم باز خوابی دیدم که از ساختمان زنی بر زمین افتادبیدار شدم و به بیرون
دویدم جسی متوجه شد وسریع دنبالم امد من به سمت ساختمان رفتم چون صدا می امد
باز هم خواب در واقعیت از ساختمان زنی بر زمین افتاد و مثل اینکه چشمهایش از بین رفته و پر خون است
جسی امد گفتم مبینی؟جسی گفت نمیبینم چی میگی بیا بریم ترسناکه اینجا
از انحا بود که فهمیدم فقط من ان ساحتمان و تمامی اتفاقات رو میبینم
ناامید شدم و فک میکردم که منم تسخیر شدم
ادامه دارد...
پایان
 
2015/05/06 09:03 PM
یافتن تمامی ارسال‌های این کاربر
موضوع بسته شده است 


موضوع‌های مرتبط با این موضوع...
موضوع: نویسنده پاسخ: بازدید: آخرین ارسال
documents [داستان] آدمانتِم dot. 4 1,535 2021/05/19 09:32 PM
آخرین ارسال: dot.
  داستان:در مرز مشترک آتیش پاره 7 2,144 2021/04/21 07:06 PM
آخرین ارسال: آتیش پاره
documents (داستان کوتاه) انتظار Ilyaa_JA 0 920 2021/04/17 04:29 PM
آخرین ارسال: Ilyaa_JA
One Piece-1 [داستان] جلگه‌ی بایر dot. 1 1,074 2021/03/10 12:12 AM
آخرین ارسال: dot.
  کلکسیون داستان های کوتاه دارسی ال.سی dot. 2 1,114 2021/01/24 11:31 PM
آخرین ارسال: dot.



کاربرانِ درحال بازدید از این موضوع: 1 مهمان