ایفای نقش عید و دنیای انیمه ها

[bita_r]

(2015/03/30 05:04 PM)reza#_# نوشته شده توسط:  سرم تکون دادم گفتم اره وگرنه پسرا رو به خودشون جذب میکنن

داد زدم پسرا گوشتون بگیرین@_@

بیا حمله کنیم سونیا
من چون وسیله ای نداشتم مجبور شدم با اعضای بدنم بهشون ضربه بزنم
تیکی تو که هنوز هوشیاری تا هستی یه کاری بکن

[!Melody]

تیکی: باشه!
(با لگد از سر چندتا پری میزنم، سراشون پخش میشه): باید زنده بمونن?

[سهیل 21]

( بچه ها الان انگ تاکرو هوشیار نیستن پس باهاشون حرف نزنین ایفا داره خراب میشه )

[ali#_#]

شروع کردم به تیکه تیکه کردن اونا خیلی باحال بود تابحال اینقدر قتل نداشتم یک جا به اوج هیجان ریده بودم دیدم دور ورم پریی نسیت شروع کردم به خوردن

 

[!Melody]

(سونیا رو میدیدم که چجوری داره میخوردشون): این دختره خطرناکه!
هوی، کمی نگهدار خونشونو لازم داریمااا

[bita_r]

(2015/03/30 05:13 PM)سهیل 15 نوشته شده توسط:  ( بچه ها الان انگ تاکرو هوشیار نیستن پس باهاشون حرف نزنین ایفا داره خراب میشه )

(حالا ما کی باهاتون حرف زدیم؟!)
نمیدونم تیکی چقدر راهت میمیرن!یکیشون رو زنده بزاریم شاید راهنماییمون کنه شیع کجاست
تو جمله ای که اایاتو گفت یادته؟

[سهیل 21]

انگ و تاکرو هوشیار میشن
بچه ها ممنون
حالا سونیا نگاه کن کدوم پری پری ملکه هست تا خون اون رو برداری
( ایاتو اینم گفته بود )

[ali#_#]

رو به تیکی کردم با یه خنده شیطانی ما فقط یه قطره نیاز داریم بقیه اضافه نباید به محیط زیست صدمه زد اگه ولشون کنیم گند میکنن^_^

 

[!Melody]

تیکی: الان فقط یکیشون مونده، ما فقط خونشو لازم داریم همین

[Giga Byte]

(2015/03/30 05:13 PM)'سهیل 15' نوشته شده توسط:  ( بچه ها الان انگ تاکرو هوشیار نیستن پس باهاشون حرف نزنین ایفا داره خراب میشه )

 

Spoiler (Click to View)

ببخشید ولی من هوشیارم!

تاکروتیکی میک زیاد دور نشو!همراه ما بیا!