ایفای نقش عید و دنیای انیمه ها

[زهرا12]

نقل قول:

مارو به یه مهمونی بزرگ دعوت کردن و شخصیتای مهم اونجا بودیم. بعد خبر میرسه دشمنای خونی هر شخصیت میخواد بیاد به جنگش! بعد ما فرار کردیم رفتیم قصر السا. در مورد نقطه ضعف های حریفمون حرف زدیم و بعد یوی گفت : اول من میرم بیرون تا ببینم کسی هست یانه و من(آسونا نمیزاره) تنها بره و باهاش همراه میشه! بعدش یوی غیبش میزنه و آسونا خیلی نگرانه اسمشو صدا میزنه گریه میکنه..ببعدش رد خون پیدا میکنه و اونو توی یه اتاق پیدا مکینه که بستس! بعدش دیگه یه هیولا ر میبینه و خلاصه اونو شکست میدن ولی آسونا زخمیه! دیگه همینطور چیزا و میرن بیرون که سونیا تحت کنترل دشمن قرار گرفته و تیر میزنه به پهلوی یوی.. خلاصه دیگه یوی به لطف آسونا نجات پیدا کرده. خلاصه بعد از این ماجرا اونا هیولای دوم رو پیدا مکینن و به نبرد با اون می پردازن. یوی دیگه خوناشام نیست و روح مادرشو همگی مشاهده کردیم.مادرش ازمون تشکر کرد بخاطر مراقبت از یوی! خلاصه این یکی هیولا رو هم شکست  دادیم و حلا نوبت به هیولای سوم رسیده که ا پنج دقیقه دیگه بهش میرسیم و ...

 

[Giga Byte]

تارو:بچه ها ساعت هاتونو تنظیم کنین!طبق نقشه پیش میریم.
شما سرشو گرم کنین و اونو به تله ی یخی السا بکشونین.بعدش آنجمون با قدرت نورش به سمت یخ ها میزنه و یخ ها نور رو روی بدن هیولای دهکده متمرکز میکنن.

[!Melody]

کاری از من ساختس?

[Giga Byte]

تاکرو:آره تیکی!تو با پروانه ات خیلی خوب میتونی اونو گیج کنی.

[!Melody]

باشه.
دستامو باز میکنم:teas برین و دور سر اون هیولای زشت بگردین. بکشونیدش اینجا
کار دیگه ای هست?

[youi]

(من يه چاقوي كوجيك همه كاره داشتم گفتم )فكر مي كنيد يه چاقوي همكاره مي تونه بهتون كمكي بكنه دوستان؟

[Giga Byte]

تاکرو:تو اون چاقو آیینه هم داری که توی انعکاس نور به السا کمک کنی؟

[!Melody]

اینه ضروری نیست چیزای فلزی هم میتونن نور رو انعکاس بدن

[سیما]

منم با هوای کف دست پرتش میکنم تو تله.مطالب مخصوص انیمه، مانگا، کارتون و کمیک مخصوص پارک انیمه
 

[Giga Byte]

( بچه ها به روستا رسیدن.)
تاکرو:بلاخره حمله کرد!
بچه ها شروع کنین!