عاشقان شيطاني از زبان بچه هاي پارك انيمه قسمت اول

[youi]

داستان عاشقان شيطاني از زبان بچه هاي پارك انيمه(ايفاي عاشقان شيطاني)
قسمت اول:آشنايي

يويي(داشتم به سمت مدرسه ي شبانه روزي اي مي رفتم كه پدرم گفته بود بايد اونجا درس بخونم وارد شدم در زدم كسي در رو باز نكرد پس وارد شدم دورم رو نگاه كردم متوجه پسري شدم كه دراز كشيده...رفتم كنارش )ببخشيد اقا مي شه بهم كمك كنيد...(اون پسر اياتو بود)
اياتو(دست دخترو محکم میگیرم از جام کمی بلند میشم، به دختر نگاه میکنم): هعی! چطور جرئت کردی مزاهم خوابم بشی؟ اصلا کی رات داده اینجا؟؟؟
يويي(ستم رو از دستش كشيدم)هي حواست به رفتارات با مت باشه افتاد؟من مثل بقيه دخترا نيستم كه هيچي نگم...
لايتو( دفعه لایتو طبق عادتش یهو ظاهر شد و گفت)
اوه اینجا رو نگاه!انگار مهمون داریم.این خانوم خوشگله کیه آیاتو-کُن؟؟؟
يويي(سرخ شدم )چي تو ديگه كي هستي برگشتم و ديدم يه پسره ديگه دادزدم اينجا چه خبره تو كي هستي چرا اين جوري حرف زدي؟
لايتو(با همون لبخندش)
چقدر وقتی عصبانی میشی جیگر تری!ایاتو باید یاد بگیره همیشه خوشگلا رو واس خودش بر نداره!!
يويي:چي؟؟هي حرف دهنتو بفهم پسره ي ......(هنوز سرخ بودم و عصباني)
اياتو:با بی حوصلگی نگاه میکردم) چش... ساکت! لایتو... هنوز یاد نگرفتی چیزی که متلق به ثروته نباید بش دست بزنی؟ یا باهاش حرف بزنی.......
(یوی رو از کمر هول میدم تا به دیوار بخوره) تو از کجا امدی؟
يويي:برو گمشو ولم کن اصلا از هرجایی که دوست دارم اومدم به تو ربطی داره؟پسره ی پرو بهم نزدیک نشو...
لايتو:اوه!آیاتو-کُن!انقدر خسیس نباش!تو که نمیخوای خودتو با همه ماها سر لج بندازی؟
سوبارو(عد از دادو بیدادای یویی سوبارو اومد)
کی جرئت کرده ارامش منو بهم بزنه
اياتو(دسستای یویی رو مقابل سرش قرار میدمو دهنمو نزدیک گردنش میکنم) چش...لایتو همیشه بد موقع میای برو پی کاناتو برو لایتو....سرورن الا کار مهمی داره
يويي:داذ زدم شما ها چی می گید؟ای بابا تو دیگه کی هستی؟رو به سوبارو وایسدم داد زدم تو اگه بخای مثل بقیه پسرا رفتار کنی دارم برات افتاد؟داد زدم برای همتوم دارم.....
لايتو:لایتو:ایاتو!این رفتارا چیه!؟منم ازش میخوام
يويي:پس اسمت ایاتو هست....هی تو دگیه پرو بازی در نیار..........من متعلق به هیچ کس نیستم (می خواستم بدوم فرار کنم که.............افتادم رو زمين پام زخمي شد داد زدم )همتون عوضي هستين شماها از كجا پيداتون شد؟
لایتو:بیچچا!تو مطعلق به خود خودمی!!راستی..هرچقدر میخوای بدو!راه فراری نداری...
اياتو(نیم روخ وایمیستم چشمام برق میزنه) میخوای بدونی ما کی هستیم خاونمی؟هه...... میزاری یکم از خونتو بخورم تا بفهمی؟هااااااع؟
يويي(جيغ زدم )نهههه ولم كنيد مي خوام برم حتي اجازه نيمي دم طمع خونم رو بچشين..چي چي شما خوناشام هستيد؟باورم نمي ش..ه