جک های سونیکی

[sha.j.t]

اون اولیه خیلی باال بود مرسیمطالب مخصوص انیمه، مانگا، کارتون و کمیک مخصوص پارک انیمه

[♥animpark princess♥]

آقا چرا اینقدر اسپم میدین؟مخصوصا تو توآیلایت!
اسپم ممنوعه!
آخه اینا چین؟؟؟؟؟؟؟؟؟

[♥animpark princess♥]

سونیک میخوره به نرده میشه زیتون پرورده!
وای خاک عالم چقد من بامزه ام!مطالب مخصوص انیمه، مانگا، کارتون و کمیک مخصوص پارک انیمه


یه روز سونیک و شدو و اگمن تو جنگل گم میشن
سونیک و شدو گشنشون میشه و اگمن رو میشکونن و نیمرو درست میکننمطالب مخصوص انیمه، مانگا، کارتون و کمیک مخصوص پارک انیمه

اینم دوتا جوک تز بندهمطالب مخصوص انیمه، مانگا، کارتون و کمیک مخصوص پارک انیمه
که خیلی هم بی مزه بودنمطالب مخصوص انیمه، مانگا، کارتون و کمیک مخصوص پارک انیمه

[farzam.singel]

اینا رو من نوشتم!مطالب مخصوص انیمه، مانگا، کارتون و کمیک مخصوص پارک انیمه

---

اولین جک:

امی و سونیک و شدو در حال نگاه کردن سریال!

امی: نه تورو خدا اینطوری نکن اون حقش نیس!

شدو: بیخیال بابا صداتو که نمیشنوه!

اما همون بعد از ظهر شدو و سونیک در حال نگاه کردن فوتبال!

شدو: پاس بده! پااااااااااااس!

---

جک دوم:

شدو: زنگ خونه رو زدم سونیک از پشت آیفون گفت:
سونیک: تنهایی؟
گفتم: نه خونه محاصره است بهتره تسلیم شیم!
هیچی دیگه....امشب چه باد خنکی میوزه تو پارک!

---

جک سوم:

وقتی سونیک راهنمای سمت چپ ماشینش رو میزنه به چه معناست؟!
1- از صبح که از پارکینگ اومده یادش رفته!
2- نکته انحرافیه میخواد بپیچه!
3- داره دنبال برف پاک کن میگرده!
4-سعی داره صدای ضبط رو زیاد کنه!
5- داره دنده معکوس میکشه!

---

جک چهارم:

امی: بلاخره پارک دوبل رو یاد  گرفتم!

شدو: فک کنم همین امروز و فرداس که قیامت بشه!!!

---

جک پنجم:

سونیک داشت به شوخی میگفت من تو دنیا اضافیم!
شدو داشت رد میشد شنید اومد دلداری بده..
شدو: بدون زشتی زیبایی معنا نداره...... بدون نفهمیدن فرزانگی ارزش نداره.....میبینی دنیا بهت نیاز داره!

---

اگه خوشتون اومد رو تشکر کلیک کنید!

[XxxhatakeaisoxxX]

این هم از جک های سونیکی :

 

سالگرد ازدواج امی و سونیک ،  سالی به سونیک اس ام اس میده :

انشا الله به پای هم کپک بزنین ! از طرف : سالی !

 

 

 

یه روز برای تیلز اس ام اس میاد  :

وا گذارت میکنم به اگمن اگه پیام رو خوندی بهش عمل نکنی !

( پاشو یه قر بده !! )

 

 

 

 

سوال تاریخ سیلور :

لطفا مظفر الدین شاه رو فقط نام ببرید .    ( 2 نمره )

 

 

 

 

 

 

سونیک زنگ میزنه به رستوران میگه : غذا چی دارین ؟

خانومه میگه : پیتزا ، جوجه کباب ، کوبیده ، هات داگ ، مرغ و....

سونیک : خوش به حالتون ! ما آش داریم!

 

 

 

 

عاشقانه ترین اس ام اسی که ناکلز به روج داده : جاروبرقیتم آشغال !

 

 

 

 

یه روز سونیک به امی اس ام اس میده :

دل تنگتم 10 %

به یادتم 20 %

میخوامت 30 %

بی قرارتم 40 %

دل نگرانتم 50 %

حواسم بهته 60 %

دیوونتم 70 %

نگرانتم 80 %

دوست دارم 90 %

سر کاری 100 %

[XxxhatakeaisoxxX]

1-از خاطرات سیلور:

دیروز می خواستم از اگمن تست هوش بگیرم!

برای همین ازش پرسیدم:

اگمن جونم!اگی نازنینم تو میدونی اگه ادیسون برق رو اختراع نمی کرد چه اتفاقی می افتاد؟!

 

اگمن:

خوب معلومه دیگه!باید تو تاریکی تلویزیون نگاه میکردیم!

 

 

2-یه روز ایمی میره سراغ بوته شلغمی که ماه پیش کاشته بود،می بینه هیچی نداده!

یه دفعه با فریاد به سونیک می گه:چرا این بوته ی شلغم شلغم نداده؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟!!!!!!!!!

سونیک:

برای این که بوته ی هلو هست!!

 

 

3-بعد از یه چند تا شکست بد جور اگمن از سونیک،اگمن می ره سراغ یه کار دیگه!

بعد از چند سال سونیک یه دفعه اگمن رو می بینه که کارتون خواب شده!

ازش می پرسه:چی شد که ور شکست شدی اگمن؟؟؟

اگمن با احساس میگه:بادکنک می فروختم به شرط چاقـــــو!!

 

4-یه روز چیز می ره خرید کنه،تا به مغازه می رسه اسم کدو یادش می ره!

به فروشنده میگه:دولابی خانواده دالی؟

ترجمه:

گلابی خانواده داری؟

 

5-درد دل های اسپیو با شدو!

اسپیو:

شدو تو می دونی چرا ویکتور و چارمی نمی تونن با هم بخوابن؟

 

شدو:

نه!چرا؟

 

اسپیو:

برای این که تا صبح دعوا می کنن کی وسط بخوابه!

 

6-یه روز ویکتور و چارمی داشتن با هم راه می رفتن،یه دفعه ویکتور با احساس میگه:چارمی،به نظرت اگه این درخت بلوط می تونست با من حرف بزنه،چی می گفت؟

 

چارمی:

میگفت من کاجم احمق!

 

7-یه روز استوروم می ره کنار دریا،عینک دودیشو می زنه و میگه:

وایییییییییییییییییی!چه قدر نوشابه ســــــــیـــــــاه!

 

8-از اگمن می پرسن:

علت این که سر شما طاس شد چیه؟

 

اگمن:

باد!

 

-باد؟

 

-اره!باد!اخه باد کلاه گیسم رو برد!

 

9-پنی میره خرید و چشمش به یه لباس می افته و از فروشنده می پرسه:

این لباس چند تومان هست؟

 

فروشنده:

10000تومان!

 

پنی:

واییییی!

این یکی چند تومان؟

 

فروشنده:

این یکی دو تا واییییی!

 

10-یه روزکیریم به مامانش می گه:می شه ده هزار تومان بهم بدی؟

مادر کیریم:

چی؟نه هزار؟هشت هزار رو می خوایی چی کار؟تو هفت هزارهم زیادته چه برسه به شش هزار!بابام به من پنج هزار نداده که من به تو چهار هزار تومان بدم.حالا سه هزار رو می خوای چی کار کنی؟دوهزار کافیه؟

بیا این هزاری رو بگیر.

کیریم میره می شماره می بینه پانصد تومنه!!

 

11-اگمن می ره دم در خونه ی سونیک اینا می گه:سونیک جونم تو که خیلی پسر خوبی هستی اون زمرد رو رد کن بیاد!

 

یه دفعه حبه ی انگور در رو باز می کنه و میگه:

ببخشیدا ولی رفتن!

بعدشم ما الان داشتیم با اقا گرگه بازی میکردیم زمردم نداریم لطفا مزاحم نشید و پس از شمیدن صدای بـــــــــــــــوق بـــــوقیه پیغام خود را بگذارید!

با تشکر سرکاری وبلاگ دنیای ابی سونیکـــــــــــ!

 

12-یه روز سونیک بی هوا وارد اتاق شدو میشه بعدشم خفه شد!!!

 

13- یه روز شدو داشت می رفت بیرون و گفت:

خدا حافظ سونیک!

سونیک:

خدا حافظ بعدا می بینمت!

شدو:

پ ن پ می خواستی منو قبلا ببینی!

 

14-شدو از راه رفتن خسته میشه،می دود.

 

15-مگس اومده نشسته روی برنج،سیلور به بلیز میگه:مگس.

بلیز:یعنی بکشمش؟

سیلور:

پ ن پ زشته برنج خالی جلوشه براش خورشتم بریز!

 

16-شدو میاد توی اتاق و از سیلور می پرسه:سونیک نیستش؟

سیلور:

پ ن پ هست،افتاده پشت کمد خط کش بزن بیاد بالا!

 

17-جت حواسش نبود خورد توی دیوار.

ویو:

ندیدیش؟

جت:

پ  ن  پ دارکوبم می خوام با منقارم یه سوراخ تو دیوار باز کنم برم توش.

 

18-شیشه رفته توی دست سونیک،به شدو میگه:درش بیار!

شدو:شیشه رو؟

سونیک:

پ ن پ ادای منو.

 

19-و این هم تا حالا دقت کردید میلیز:

تا حا لا دقت کردید قبلا هرچی موبایل کوچیک تر بود با کلاس تر بود،اما الان هر چی بزرگتر باشه!!

 

20-از خاطرات اگمن:

پدر بزرگم فقط یه بار در طول شبانه روز بهم میگه مهندس.اونم اخر شباست که صدام میزنه:

مهندس بیا اشغالا رو بذار دم در!

 

21-ویکتور:

کاربردی ترین چیزی که من از کتاب علوم مدرسه یاد گرفتم این بود که وقتی در ترشی یا مربا باز نمیشه،بگیرمش زیر اب گرم!!!

 

22-و این هم از پیغام گیر تلفن چیز:

سلام از من،سلام از تو،سلام از او،سلام از ایشان،سلام از همه ی مردم جهان!

لطفا پس از شنید صدای سلام من پیغام خود را بگذارید:

سلام از صدای من

 

 

23-یه روز لی لی می ره خرید،اسم کیوی یادش میره!به فروشنده میگه:ببخشید تخم مرغ مو دار دارید؟!

 

24-شدو و امگا با هم میرن غار،امگا یه خفاش نشون می ده و میگه:خفاشه؟

شدو: پ ن پ رژه بند و بساطشو اورده توی غار از دست این اگمن!

 

25- شروع برنامه ی تلویزیونی اگمن:

سلام!من دکتر خداحافظ هستم و میخوام درباره ی چیزای دکتری حرف بزنم!

 

[XxxhatakeaisoxxX]

1-ازخاطرات شدو:
اون موقع ها یه ایفون ساده بود و هرکی زنگ می زد من می پرسیدم:
کیه؟و می گفت:من هستم!
 
اما حالا دیگه ایفون تصویری اومده و هر وقت یکی زنگ می زنه ژس می گیره و میگه:چه طوری جیگر؟!!!!!!
 
 
2-اس ام اس سیلور به شدو(ساعت24 شب):
از اون جایی که میگن شتر در خواب دیند پنبه دانه گهی لپ لپ خورد گه دانه دانه وظیفه ی خودم دونستم که بیدارت کنم!
اخه اون بالشد بی چاره چه گناهی کرده که نصف نداره؟؟!!!!
 
 
 
3-اگمن:
چرا هیشکی نمی تونه درک کنه که من خیلی خوب می تونم ردپا یا بی کنم؟
اخه همه رو منو برای این که هفت جدم دانشمند بوده دوست دارن ولی هیشکی منو به خاطره خودم دوست نداره!
سیلور و شدو باهم:
با با ردپا!
بابا اقای ردپــــــــــا!
بابا مســـــــــــــــــتر ردپا!!!!
سونیک از اون سر دنیا:
خوب ضایع شدی اگی جون!
 
 
 
4-به چارمی می گن دو دو تا میگه چهار تا خلاصه گند می زنه تو جک میره!
 
 
 
5-سیلور خواب بوده شدو می ره بالا سرش میگه:خوابی؟
سیلور:پ ن پ...
یه هو شدو می زنه تو سر سیلور و میگه:بگیر بخواب این چرت و پرتا مال فیس بوکه.
 
 
6-ایمی:چرا بال بال می زنی؟چیزی پریده تو گلوت؟
سونیک:پ ن پ دارم خودمو اما ده ی پرواز می کنم.
 
 
 
7-جمله ی اکتشافی اگمن:
دقت کردید وقتی دعواتون با یکی تموم میشه تازه جواب های خوب به ذهنتون می رسه.
 
 
8-سوال اکتشافی امگا:
نمی دونم هر دقیقه که می گذره به عمرم کم میشه یا اضافه می شه؟؟!!
 
 
 
9-اگمن می ره ارایشگاه،همه بهش میخندند میگه:زهر مار! اومدم اب بخورم!
 
 
 
10-اس ام  اخر احساسا تی سونیک برای ایمی:
ای کاش باران بودم تا غبار از روی صورتت می شستم....
 
اخه خودت که سال به سال صورتت رو نمی شوری.
 
 
 
11-از درد و دل های چارمی و ویکتور:
این قدر دوست دارم یه سری سوار هواپیما بشم و بپرسم برای ناهار و دستشویی نگه میدارین؟
 
 
 
12-چیز چیست؟:
چاوی 1ساله که 20 نفر مجبورند به خاطر اون کارتون نگاه کنن!
 
 
 
13-اسپیو میره روی جعبه ی مدادرنگی 36 رنگه قفل میکنه.
 
 
 
14-شدو واسه اگمن عکس ایمیل میکنه بعدش زنگ می زنه به اگمن میگه:
فرستادمش واست.
میگه:یعنی الان تو ایمیله؟
شدو:پ ن پ دم در خونتونه ولی دستش نمی رسه درو بزن بیاد بالا.
 
 
 
15-توی یه روز بارونی،سیلور می ره از خود پرداز پول بگیره،شلوغ بود و همه نزدیک به هم توی صف وایستاده بودن.یکی میاد و میگه:اقا کار می کنه؟
سیلور:پ ن پ پخش می کنه ما هم دسته جمعی وایستادیم داریم فیلم می بینیم.
 
 
 
16-سیلور عکس سونیکو می بینه میگه:این عکس مال شدو و توه؟!سونیک:پ ن پ عکس تارزان و برادرادو قلوشه!
 
 
 
17-شدو زنگ می زنه خونه ی سیلور اینا؛سیلور گوشی رو بر میداره و میگه سلام!شدو میگه:الان خونه ای؟!سیلور:پ ن پ لطفا پس از شنیدن صدای بـــــــــــــــــوقـــــــــ پیغام خود را بگذارید..باتشکر مدیریت خانه ی سیلور اینا!!!
 

18-پیغام گیر تلفن خانه ی سونیک:اگه ایمی هستی خونه نیستم!ولی اگر ایمی نیستی خونه ام!!!
 
 
19-اگمن:من بلاخره توی باغ وحش کار پیدا کردم!
ماریا:به عنوان کارمند؟؟
اگمن:پ ن پ به عنوان پلنگ!
 
 
 
20-سوال ماریا از اگمن:ایو تو برای برقراری ارتباط از تلفن استفاده میکنی؟
اگمن:پ ن پ اتیش روشن میکنم و به وسیله ی دود ارتباط بر قرار میکنم.
 
 
 
21-تیلز توی دستش نون باگت بوده،چارمی بهش میگه:نون باگته؟
تیلز:پ ن پ لب تاپ در طرح نون باگته.
 
 
 
22-شدو ماشینشو می بره سرویس کنه،میگه فــیــلــــــــــتــرش روهم بذار.طرف میگه:فــیــلــــــــــتــر هوا؟
شدو:پ ن پ فــیــلــــــــــتــر شکن بذار ماشینم هم شب ها بیاد  فس.بوک
 
 
 
23-تیلز به کیریم میگه:می شه وسایلو جمع کنی؟
کیریم:خوب تو این جا چی کاره ای؟!
تیلز:خودت این جا چی کاره ای؟
کیریم:من فضولم!
 
 
24-سیلور داشته شعر می خونده همین جوری وارد اتاق می شه!
شدو میگه:ساکت!
سیلور بعد از چند ثانیه ای مکث می خونه:
هوایی شدی خواستی که قلبمو دورش کنی.
دل تو دلت نبود بزنی ذوقمو کورش کنی.
و....

[XxxhatakeaisoxxX]

ناکی: با تقلب بسي اميد است*****بي تقلب برگه سفيد است   ایمی رز:یکی از دردناکترین لحظه های زندگی اینه که وقتی داری امتحان میدی بغل دستی هات از ماشین حساب استفاده کنن و تو ندونی واسه چی دارن از این ماشین حساب استفاده میکنن   ساعت 8 صبح سونیک مطالب مخصوص انیمه، مانگا، کارتون و کمیک مخصوص پارک انیمه برگه مطالب مخصوص انیمه، مانگا، کارتون و کمیک مخصوص پارک انیمه ساعت 8.15 سونیک مطالب مخصوص انیمه، مانگا، کارتون و کمیک مخصوص پارک انیمه برگه مطالب مخصوص انیمه، مانگا، کارتون و کمیک مخصوص پارک انیمه ساعت 8.30 سونیک مطالب مخصوص انیمه، مانگا، کارتون و کمیک مخصوص پارک انیمه برگه :o آخر امتحان سونیکمطالب مخصوص انیمه، مانگا، کارتون و کمیک مخصوص پارک انیمه برگه مطالب مخصوص انیمه، مانگا، کارتون و کمیک مخصوص پارک انیمه)    در آستانه امتحانات شدو شب قبل از امتحان: خب! این که نمیاد... اینم که بلدم... دیگه وقت خوابه..  سونیک :این روزها هیشکی درس نمیخواند ! شما چطور !؟ همکلاسی عزیز ! دوست تحصیل کرده ی من ! شمایی که فردا میخواین دکتر مهندس این مملکت بشی! واقعا نمیدونی تو کلاس باید موبایلت رو خاموش کنی  نمی بینی خوابیم سر کلاس؟؟؟؟اه (بخشی از سخنان اسکروچ)  (با عرض معذرت خدمت سونالیا=) )سالی به سونیک: یه سوال ازت میپرسم اگه درست جواب دادی باهات ازدواج میکنمسونیک گفت:قبولهسالی گفت :2+2 چند میشه?سونیک گفت:5!سالی گفت آفرییییییییین,درست گفتی!!=//یعنی سونیک راستی راستی سکته کرد  سونیک حوصله ش سر رفت همینجوری به یه شماره ای اس مس میده:ببخشید میتونم شمارتون رو داشته باشم؟طرف مقابل:نخیر نمیشه!سونیک اشک تو چشاش جمع میشه و دستاشو میبره بالا:خدایا شکرت!اسکل تر از منم پیدا میشه!  سیلور به سونیک: اون مورچه رو ميبيني كه بالاي اون كوهه؟سونیک: كدومو ميگي؟ اوني كه چشماش بسته است يا اوني كه چشماش بازه؟  سیلور زنگ زده ۱۱۰ گفته : به دادم برسید دو تا دخترا دارن سر من دعوا میکننپلیس اومده گفته : خب دعوا کنن تو چرا ترسیدی ؟سیلور گفته : آخه اونکه زشت تره داره برنده میشه  سونیک میگه: ﺍﻋﺘﺮﺍﻑ ﻣﯿﮑﻨﻢ ﺑﭽﻪ ﺑﻮﺩﻡ ﺑﺎﺭﻫﺎ ﺧﻮﺩﻡ ﺑﻪ ﻣﺮﯾﻀﯽ ﺯﺩﻡ ﮐﻪ ﻧﺮﻡ ﻣﺪﺭﺳﻪﻭﻟﯽ ﻫﻨﻮﺯ ﺗﻮ ﺍﯾﻦ ﻓﮑﺮﻡ ﺍﻭﻥ ﺩﮐﺘﺮﯼ ﮐﻪ ﻣﻨﻮ ﻣﻌﺎﯾﻨﻪ ﻣﯿﮑﺮﺩ ﻭ ﺑﺮﺍﻡ ﺩﺍﺭﻭ ﺗﺠﻮﯾﺰﻣﯿﮑﺮﺩ ﻣﺪﺭﮐﺸﻮ ﺍﺯ ﮐﺠﺎ ﮔﺮﻓﺘﻪ ﺑﻮﺩ!   سیلور به باباش میگه بابا این مبل ها دیگه قدیمی شده ۳ساله داریمشون،بندازیمشون دور یه دست جدید بگیریم ؛ باباشبرگشته میگه تو رو هم ۱۸ساله دارم اگه به دور انداختن باشه باید تو رو اول بندازم دور !!   اینترنت سونیک قطع شد تا رفت تو حال باباش با چوب افتاد به جونش و هی داد میزد دزد دزد.....یهو مادرش داد زد نزن نزن پسرمونه.... باباش تو چشاش اشک جمع شد گفت تویی پسرم؟ چقد بزرگ شدی!

[!Web Prince]

اینا که همش جک های معمولی هستن و فقط شخصیت هاشون عوض شده مطالب مخصوص انیمه، مانگا، کارتون و کمیک مخصوص پارک انیمه

[اقای تومز]

جک با اندک تغییر 

یک روز شدو از سونیک مپرسه تو چطور زمرد هاتو بدست اوردی اخه اونا کم یاب و نایاب اند 
سونیک میگه کاری نداره رفتم در خونه کسی که کاراکترمو خلق کرده و شروع کردم به علف خوردن بعد سازندم اومد بیرون و گفت چکار میکنی گفتم قدرت ندارم فقیرم گرسنه ام و.... بعد سازندم گفت اینکه کاری نداره من زمرد های اشوب رو بهت میدم غذا و لباس و پول هم بهت میدم و اینجوری شد که من شدم سونیک 
شدو با شنیدن داستان رفت در ازمایشگاه فسور مورالز و شروع کرد به علف خوردن مورالز از ازمایشگاه اومد بیرون و گفت چکار میکنی گفت فقیرم گرسنه ام پول ندارم و...... مورالز گفت مثل اینکه تو دیوانه هستی الان پاییز است بهتر است الان کاه بخوری و علف را برای زمستان بگذاری و در را بست