زمان کنونی: 2024/09/21, 09:12 AM درود مهمان گرامی! (ورودثبت نام)


زمان کنونی: 2024/09/21, 09:12 AM



موضوع بسته شده است 
 
امتیاز موضوع:
  • 7 رأی - میانگین امتیازات: 4.29
  • 1
  • 2
  • 3
  • 4
  • 5

.:Relax:.

نویسنده پیام
tired
Addict



ارسال‌ها: 2,431
تاریخ عضویت: May 2013
ارسال: #7
RE: .:Relax:.
ریلکس،قسمت دوم،بخش اول:کدو های شگفت انگیزمطالب مخصوص انیمه، مانگا، کارتون و کمیک مخصوص پارک انیمه
.
.
.
ماشین به آرامی پیچ و خم های جاده شهر کوهستانی هپی را پشت سر میگذاشت.نینا محو منظره شده بود،افتاب در حال طلوع کردن بود و پرتو های نارنجی اش را بر روی برف های کوه می انداخت،ابر های که به رنگ بنفش کمرنگ در امده بودند مانند سقفی بر روی خانه طبیعت بودند،از بالای جاده به راحتی میشد شهر هپی را مشاهده کرد،شهر هپی یکی از شهرستان های دور افتاده اما مشهور کشور پینت که تمامی خانه هایش بر روی شیب زیاد کوه بنا شده بودند،سورن زیر چشمی نگاهی به نینا انداخت و سکوت را بهم زد:چه حسی داری که دوباره داره بعد از سه سال بیرون رو میبینی؟.))
نینا:به تو چه.))و دوباره به منظره ی رو به رو اش خیره شد،شاید چشم هایش او را مصمم جلوه میدادند ولی هیچکس نمیتوانست بفهمد که در دلش اشوبی به پا است!
سورن نیشخند زد:هویی نینا قبل از اینکه بخواییم از اینجا خارج بشیم باید حالیت شه که گذشته های گذشته!
نینادستش را زیر چونه اش گذاشت:منم نخواستم از کشور خارج شم که بخوام قبلش با تو کنار بیام!
سورن از طریق اینه بقل ماشین نگاهی به خودش انداخت و نفس عمیقی کشید:عین برج زهرمار میمونی...میدونی موندم توی پینت ی ریکسه؟
نینا جواب سورن را نداد،شهر هپی خاطرات گذشته اش را در ذهنش زنده کرده بود!البته بعید است که هرکسی که اهل کشور پینت است مراسم معروف این شهرستان را از یاد ببرد!هپی به"سرزمین کدو حلوایی"معروف است،این لقب از مراسم معروفی به اسم"نیکی نیکی"گرفته شده است،معمولا در این مراسم فستیوالی برگزار میشد و تمامی مردم سعی میکنن که با جادوی سنگ قدرتشان بهترین کدو حلوایی را پرورش بدهند و در بخش های مختلف مانند خوراکی،بازی و...شرکت بدهند...ولی متاسفانه بر اساس عادت همیشه اولین مسافری که به هپی میرسد تا اخر مراسم به عنوان شاهزاده ان شهر معروف میشود...
سورن ماشین را رو به روی فروشگاه کوچکی پارک کرد و از ماشین پیاده شد سپس در حال کشش بدنش به شیش ضربه زد:هویی نینا ول کن اون نقشه رو پاشو بیا بیرون برو لباس بخر!
نینا با حرص:ادم واقعا باید بیکار باشه که بخواد این همه خونه روی شیب کوها بسازه که بعدش ی نقشه به این پیچدگی ازش در بیاد!
سورن به پوستر های روی دیوار ها اشاره کرد:در حقیقت بیکار اونیه که این همه جا پستر نصب کرده!
نینا از سرش را از شیشه ماشین بیرون اورد و با ترس:سو...سورن...امروز...چندمه...
سورن:وایسا ببینم...امروز...
سورن به ترس در ماشین را باز کرد که دست گوشتی را روی شانه اش حس کرد.
.
.
.
.
امتحان عربی و ریاضی دادم دیگه راحت شدم زود اپ میکنممطالب مخصوص انیمه، مانگا، کارتون و کمیک مخصوص پارک انیمهاین قسمت دیگه تغییرات زیادی از روی چک نویس ندادم.
(آخرین ویرایش در این ارسال: 2016/12/28 10:01 PM، توسط tired.)
2016/12/28 09:14 PM
یافتن تمامی ارسال‌های این کاربر
موضوع بسته شده است 


پیام‌های داخل این موضوع
.:Relax:. - tired - 2016/12/16, 08:58 PM
RE: .:Relax:. - tired - 2016/12/16, 09:00 PM
RE: .:Relax:. - tired - 2016/12/17, 12:03 AM
RE: .:Relax:. - tired - 2016/12/17, 12:48 AM
RE: .:Relax:. - tired - 2016/12/27, 07:31 PM
RE: .:Relax:. - tired - 2016/12/28 09:14 PM
RE: .:Relax:. - tired - 2016/12/30, 10:02 PM
RE: .:Relax:. - tired - 2017/01/02, 10:39 PM
RE: .:Relax:. - tired - 2017/01/13, 01:48 PM
RE: .:Relax:. - tired - 2017/01/17, 07:35 PM
RE: .:Relax:. - tired - 2017/02/06, 11:46 PM

موضوع‌های مرتبط با این موضوع...
موضوع: نویسنده پاسخ: بازدید: آخرین ارسال
  wiki relax tired 3 1,001 2017/01/30 09:48 PM
آخرین ارسال: tired



کاربرانِ درحال بازدید از این موضوع: 3 مهمان