زاواره
ارسالها: 2,327
تاریخ عضویت: Nov 2012
اعتبار: 419.0
|
RE: همه چیز درباره ارباب حلقه ها
درجهان امروز کمتر کسی هست که اسم ارباب حلقه ها به گوشش نخورده باشه وسری فیلمهای سه گانه اونو تدیده باشه .
دراینجا به معرفی کتابهای ارباب حلقها،سیلماریون وهابیت پرداخته میشه.
ارباب حلقهها رمانی خیالپردازی حماسی (High fantasy) به قلم ج.ر.ر. تالکین واژه شناس و استاد دانشگاه آکسفورد نگارش شده است. این داستان ادامهای بر اثر پیشین تالکین با نام هابیت است که داستانی فاتنزی می باشد. این کتاب طی ۱۲ سال از سال ۱۹۳۷ تا ۱۹۴۹ که بیشتر آن در زمان جنگ جهانی دوم بوده نگارش شده است. اگر چه این کتاب در بین خوانندگان به شکل یک سه گانه جا افتاده است، اما در ابتدا بنا بود تا این اثر جلد اول کتاب سیلماریلیون باشد که نویسنده بخاطر دلایل اقتصادی تصمیم گرفت تا جلد دوم را حذف کند، و کتاب ارباب حلقهها را در سال ۱۹۵۴ تا ۱۹۵۵ در سه جلد منتشر کند. از آن زمان تا کنون کتاب ارباب حلقهها بارها تجدید چاپ شده و به زبانهای زیادی ترجمه شده است، و هم اکنون یکی از مشهورترین و تاثیرگذارترین کتابهای ادبیات در قرن ۲۱ می باشد. ارباب حلقهها در سال ۱۹۵۴ و ۱۹۵۵ در سه جلد - با عناوین یاران حلقه، دو برج و بازگشت پادشاه - چاپ شدهاست.
تا امروز دو تولید سینمایی بر مبنای این داستان انجام شدهاست که از میان آن دو، فیلمهای سهگانهای به کارگردانی پیتر جکسون شاخصتر هستند. این فیلمها در سالهای ۲۰۰۱، ۲۰۰۲ و ۲۰۰۳ به نمایش درآمدند.
هابیت:
کتاب هابیت قبل از سه گانه ارباب حلقه ها نوشته شده وبه هدف از نوشتن آن آماده کردن ذهن مخاطب با دنیای آردا،سرزمین میانه،
هابیتها وماجرهای ارباب حلقه ها است.نام دیگر این کتاب{هابیت} آنجا است که درفضایی تخیل گونه ترسیم شده است.
این رمان یکی از جذاب ترین کارهای تالکین می باشد
این کتاب روایتگر داستانی در مورد بیل بو بگینز هابیتی است که به دنبال سهم گنجی می گردد که دردست اژدهایی به نام اسماگ است.
این کتاب هنوز هم یکی از پرطرفدارترین کتابهای دنیاست.
سیلماریون:
سیلماریون نخستین و آخرین کتاب تالکین است داستان دوران نخست جهان او درام کهنی که شخصیت های ارباب حلقه ها رگ و ریشه ی خود را در آن می یابند و برخی دیگر هم چون الروند و گالادریل قهرمان داستانند
تالیف سیلماریون در سال 1917 آغاز شد و تالکین پیوسته رو ی ان کار کرد و تغییراتی در آن داد کتاب سرانجام 4 سال پس از مرگ نویسنده و به کوشش پسرش کریستوفر تالکین منتشر شد
یاران حلقه:
نخستین کتاب از سه گانه ارباب حلقه هاست.کتاب هابیتها با برگشت بیلبو بگینز به خانه خود در شایر به پایان میرسد و کتاب یاران حلقه شصت سال بعد (هابیت ها عمری طولانیتر از انسانها دارند) با تصمیم به سفر جدید بیلبو از شایر آغاز میشود. اما قهرمان این داستان دیگر بیلبو نیست، بلکه فرودو پسرخوانده بیلبو که حلقه را از بیلبو به ارث برده است، کسی است که در کتاب «یاران حلقه» محور داستان میشود. «فرودو» در همان ابتدای کار توسط «گندالف» از راز مخوف حلقه و چگونکی ساخت آن آگاه میشود. اما گندالف با چند توصیه مبهم مجدداً به سفر میرود تا مطالب بیشتری در مورد حلقه و روش نابود کردن آن به دست بیاورد. در این میان فرودو تصمیم میگیرد که برای دور نگه داشتن خطر از شایر و هابیتهای دوست داشتنیش، دست به سفر بزند. اما خطر خیلی زودتر از آنکه فکر میکرد به سراغش میآید و او را در نیمههای راهش در دل شایر غافلگیر میکند.
بقیه داستان به دو بخش تقسیم شده است، نخست سفر هابیتها در زیر سایه وحشت سواران سیاه پوش به خانه الروند است. الروند در کتاب «هابیت ها» نیز هم در سفر رفت و هم در سفر برگشت از بیلبو پذیرائی کرده بود. اما پذیرائی اینبارش متفاوت است. در آن کتاب شما او را بیشتر به صورت یک «ارباب جنگلی» تصور میکردید. اما اینبار او پادشاهی است که سفرای مختلف به دربارش آمدهاند، گروهی برای مشاوره، گروهی برای درخواست کمک، و گروهی برای یاری رساندن. در نهایت شورائی تشکیل میشود و وظیفه دشوار را بر دوش فرودو «حامل حلقه» میگذارد. حلقه میبایست در آتش کوه هلاکت (یا اورودروین) نابود شود. در این راه افرادی نیز خود خواسته و یا به دستور شورا همراهیش میکنند. اين افراد عبارتند از:
1- فرودو «حامل حلقه»
2- گندالف خاکستری، كسي كه بعد از سائورون «ارباب حلقه» و سارومان «جادوگر خيانت پيشه» بيش از همه در مورد حلقه اطلاعات دارد.
3- آراگورن پسر آراتورن يا همان استرايدر وارث پادشاهي ايزيلدور - آراگورن از نخستين ظهورش در ميهمانخانه، انساني اسرار آميز جلوه ميكند. اما به مرور اين اسرار كنار ميرود و با اين شخصيت بيشتر آشنا ميشويم. مشخص است كه آرگورن نقش مهمي در اين ماجرا دارد. نقشي كه در پيشگوئيهاي گذشتهگان به وضوح پيشبيني شده است.
4- بورومير در اين داستان شاهزادهاي از سرزمين گوندور معرفي ميشود. سرزمين گوندور سرزميني هم مرز سرزمين تاريكي «موردور» است و مردمانش سالهاي سال است كه در حال مبارزه با پليدي هستند. او نقش اساسي در قسمت نهائي اين كتاب (ياران حلقه) دارد و باعث جدائي «فرودو» از گروه ميشود. هر چند نيتي خوبي داشت.
5- لگولاس از ميان الفها برگزيده ميشود تا اين گروه را همراهي كند. وجود او باعث ميشود تا گروه پس از نبرد در موريا بتوانند به بيشهطلائي بروند. اما نقش ديگري كه در اين داستان براي او در نظر گرفته شده است، دوستي با دورفها است. كه كينهاي قديمي از الفها در سينه دارند.
6- گيملي دورف، كه گروه را به موريا راهنمائي كند. تقابل او لگولاس كه در طول داستان كينه قديمي نسلهاي قبلي خود را فراموش ميكنند و به دوستان صميمي تبديل ميشوند، يكي از نكات زيباي داستان است كه كم و زياد رنگ و بوي اساطيري نيز دارد.
7،8- «مري» و «پيپين» دو دوست هابيت «فرودو» كه از شاير همراه او بودهاند در ادامه سفر نيز او را همراهي ميكنند. هر چند بعد از اتمام بخش اول كتاب، نقش كمي به عهده دارند.
9- كوچكترين و بياهميتترين عضو اين گروه «سام» خدمتكار هابيت «فرودو» است. اما هر خواننده نكتهسنجي از نگاههاي گندولف خاكستري به نقش مهمتر او در اين داستان پيخواهد برد.
کتاب دوم{دوبرج}:
این کتاب دومین سری کتاب ارباب حلقه ها می باشد.سه روز پس از داستان یاران حلقه گذشتهاست. در ابتدا فرودو همراه با سم در سنگلاخهای امین میول سرگردانند تا اینکه موجودی به نام گالوم که در تعقیب آنها بود را میگیرند و فرودو پس از اعتماد به او از او میخواهد که آنها را تا دروازه سیاه موردور هدایت کند.از سوی دیگر مری و پیپین توسط گرو هی از ارکها گرفته شدهاند و ارکها آنها را به آیزنگارد میبرند.آراگورن، لگولاس و گیملی هم به دنبال اکها هستند تا مری و پیپین را نجات دهند. سارومان در آیزنگارد قدرت خود را افزایش داده و میخواهد با سایرون متحد شود تا دنیای انسانها را نابود کنند و قدرت دو برج یعنی ارتانک و باراد دور را بر آنها اعمال کند...
کتاب سوم:{بازگشت پادشاه}
بازگشت پادشاه سومین کتاب ارباب حلقه هاست.
داستان قسمت سوم درست از جایی شروع میشود که قسمت دوم(ارباب حلقهها: دو برج) تمام شده بود.
اِنتها(به انگلیسی: Ent) از برج آیزنگارد محافظت میکنند و فرودو و سام که توسط گالوم هدایت میشوند در بیابان داگورلد(میدان نبرد) هستند، و این در حالی است که حلقه از گردن فرودو آویزان است. او با سام راه کوه هلاکت را در پیش گرفته و سنگینی حاصل از مسئولیتی را که حلقه روی دوشش گذاشتهاست را احساس میکند. آنها باید به کوه هلاکت بروند چرا که حلقه در آنجا به وجود آمده ودر آنجا هم باید از بین برود. که ناگهان با تاریکی هوا مواجه میشوند و باید از گالوم که یکی ار حمل کنندههای سابق حلقه بودهاست و اکنون چهرهاش تغییر یافته کمک بگیرند.
پایان خطر لوثشدن
|
|
2013/04/08 08:45 PM |
|