![]() |
همه چیز درباره ارباب حلقه ها - نسخهی قابل چاپ +- پارک انیمه (https://animpark.icu) +-- انجمن: مباحث مفید (/forum-59.html) +--- انجمن: کتابخانه (/forum-56.html) +--- موضوع: همه چیز درباره ارباب حلقه ها (/thread-8551.html) |
همه چیز درباره ارباب حلقه ها - زاواره - 2013/04/08 07:52 PM باسلام، دوستان عزیز. دراین تایپک به همه چیز درمورد کتابهای ارباب حلقه ها پرداخته میشه.از بررسی کتابها تا معرفی دنیای خلق شده رونالد تالکین. اگه خواستین میتونین اینجا مطلب بذارین ودرموردش نظر بدین. باتشکر. RE: همه چیز درباره ارباب حلقه ها - Rufus Shinra - 2013/04/08 08:41 PM تاپیک توپیه. نمی دونم چرا هر عزیزی یه تاپیک جالبی میزاره دلم می خواد نظری بدم؟ مطالب مخصوص انیمه، مانگا، کارتون و کمیک مخصوص پارک انیمه نام کتاب: مجموعه کتابهای ارباب حلقه ها ( ۶ جلد ) جلد یکم و دوم: یاران حلقه جلد سوم و چهارم: دو برج جلد پنجم و ششم: بازگشت پادشاه نویسنده: جی.ر.ر تالکین برگرداننده: رضا علیزاده شمار برگ ها: ج۱: ۲۸۰ – ج۲: ۲۳۶ – ج۳: ۲۰۵ – ج۴: ۱۵۰ – ج۵: ۲۶۲ – ج۶: ۲۲۳ برگ حجم فایل: ۱۹٫۳ مگابایت پسوند کتاب: پی دی اف PDF آبشخور الکترونیکی: تاریخ فـا نگارنده: علیرضا کیانی
کتابشناسی: ارباب حلقهها رمانی خیالپردازی حماسی (High fantasy) به قلم ج.ر.ر. تالکین واژه شناس و استاد دانشگاه آکسفورد نگارش شده است. این داستان ادامهای بر اثر پیشین تالکین با نام هابیت است که داستانی فاتنزی می باشد. این کتاب طی ۱۲ سال از سال ۱۹۳۷ تا ۱۹۴۹ که بیشتر آن در زمان جنگ جهانی دومبوده نگارش شده است. اگر چه این کتاب در بین خوانندگان به شکل یک سه گانه جا افتاده است، اما در ابتدا بنا بود تا این اثر جلد اول کتاب سیلماریلیون باشد که نویسنده بخاطر دلایل اقتصادی تصمیم گرفت تا جلد دوم را حذف کند، و کتاب ارباب حلقهها را در سال ۱۹۵۴ تا ۱۹۵۵ در سه جلد منتشر کند.از آن زمان تا کنون کتاب ارباب حلقهها بارها تجدید چاپ شده و به زبانهای زیادی ترجمه شده است، و هم اکنون یکی از مشهورترین و تاثیرگذارترین کتابهای ادبیات در قرن ۲۱ می باشد. ارباب حلقهها در سال ۱۹۵۴ و ۱۹۵۵ در سه جلد – با عناوین یاران حلقه، دو برج و بازگشت پادشاه – چاپ شدهاست. لینک دانلود: http://ebook.tarikhfa.com/wp-content/uploads/2012/12/The_Lord_Of_The_Rings-ebook.tarikhfa.com_.rar مطالب مخصوص انیمه، مانگا، کارتون و کمیک مخصوص پارک انیمه RE: همه چیز درباره ارباب حلقه ها - زاواره - 2013/04/08 08:45 PM درجهان امروز کمتر کسی هست که اسم ارباب حلقه ها به گوشش نخورده باشه وسری فیلمهای سه گانه اونو تدیده باشه . دراینجا به معرفی کتابهای ارباب حلقها،سیلماریون وهابیت پرداخته میشه. ارباب حلقهها رمانی خیالپردازی حماسی (High fantasy) به قلم ج.ر.ر. تالکین واژه شناس و استاد دانشگاه آکسفورد نگارش شده است. این داستان ادامهای بر اثر پیشین تالکین با نام هابیت است که داستانی فاتنزی می باشد. این کتاب طی ۱۲ سال از سال ۱۹۳۷ تا ۱۹۴۹ که بیشتر آن در زمان جنگ جهانی دوم بوده نگارش شده است. اگر چه این کتاب در بین خوانندگان به شکل یک سه گانه جا افتاده است، اما در ابتدا بنا بود تا این اثر جلد اول کتاب سیلماریلیون باشد که نویسنده بخاطر دلایل اقتصادی تصمیم گرفت تا جلد دوم را حذف کند، و کتاب ارباب حلقهها را در سال ۱۹۵۴ تا ۱۹۵۵ در سه جلد منتشر کند. از آن زمان تا کنون کتاب ارباب حلقهها بارها تجدید چاپ شده و به زبانهای زیادی ترجمه شده است، و هم اکنون یکی از مشهورترین و تاثیرگذارترین کتابهای ادبیات در قرن ۲۱ می باشد. ارباب حلقهها در سال ۱۹۵۴ و ۱۹۵۵ در سه جلد - با عناوین یاران حلقه، دو برج و بازگشت پادشاه - چاپ شدهاست. تا امروز دو تولید سینمایی بر مبنای این داستان انجام شدهاست که از میان آن دو، فیلمهای سهگانهای به کارگردانی پیتر جکسون شاخصتر هستند. این فیلمها در سالهای ۲۰۰۱، ۲۰۰۲ و ۲۰۰۳ به نمایش درآمدند. هابیت: کتاب هابیت قبل از سه گانه ارباب حلقه ها نوشته شده وبه هدف از نوشتن آن آماده کردن ذهن مخاطب با دنیای آردا،سرزمین میانه، هابیتها وماجرهای ارباب حلقه ها است.نام دیگر این کتاب{هابیت} آنجا است که درفضایی تخیل گونه ترسیم شده است. این رمان یکی از جذاب ترین کارهای تالکین می باشد این کتاب روایتگر داستانی در مورد بیل بو بگینز هابیتی است که به دنبال سهم گنجی می گردد که دردست اژدهایی به نام اسماگ است. این کتاب هنوز هم یکی از پرطرفدارترین کتابهای دنیاست. سیلماریون: سیلماریون نخستین و آخرین کتاب تالکین است داستان دوران نخست جهان او درام کهنی که شخصیت های ارباب حلقه ها رگ و ریشه ی خود را در آن می یابند و برخی دیگر هم چون الروند و گالادریل قهرمان داستانند تالیف سیلماریون در سال 1917 آغاز شد و تالکین پیوسته رو ی ان کار کرد و تغییراتی در آن داد کتاب سرانجام 4 سال پس از مرگ نویسنده و به کوشش پسرش کریستوفر تالکین منتشر شد یاران حلقه: نخستین کتاب از سه گانه ارباب حلقه هاست.کتاب هابیتها با برگشت بیلبو بگینز به خانه خود در شایر به پایان میرسد و کتاب یاران حلقه شصت سال بعد (هابیت ها عمری طولانیتر از انسانها دارند) با تصمیم به سفر جدید بیلبو از شایر آغاز میشود. اما قهرمان این داستان دیگر بیلبو نیست، بلکه فرودو پسرخوانده بیلبو که حلقه را از بیلبو به ارث برده است، کسی است که در کتاب «یاران حلقه» محور داستان میشود. «فرودو» در همان ابتدای کار توسط «گندالف» از راز مخوف حلقه و چگونکی ساخت آن آگاه میشود. اما گندالف با چند توصیه مبهم مجدداً به سفر میرود تا مطالب بیشتری در مورد حلقه و روش نابود کردن آن به دست بیاورد. در این میان فرودو تصمیم میگیرد که برای دور نگه داشتن خطر از شایر و هابیتهای دوست داشتنیش، دست به سفر بزند. اما خطر خیلی زودتر از آنکه فکر میکرد به سراغش میآید و او را در نیمههای راهش در دل شایر غافلگیر میکند. بقیه داستان به دو بخش تقسیم شده است، نخست سفر هابیتها در زیر سایه وحشت سواران سیاه پوش به خانه الروند است. الروند در کتاب «هابیت ها» نیز هم در سفر رفت و هم در سفر برگشت از بیلبو پذیرائی کرده بود. اما پذیرائی اینبارش متفاوت است. در آن کتاب شما او را بیشتر به صورت یک «ارباب جنگلی» تصور میکردید. اما اینبار او پادشاهی است که سفرای مختلف به دربارش آمدهاند، گروهی برای مشاوره، گروهی برای درخواست کمک، و گروهی برای یاری رساندن. در نهایت شورائی تشکیل میشود و وظیفه دشوار را بر دوش فرودو «حامل حلقه» میگذارد. حلقه میبایست در آتش کوه هلاکت (یا اورودروین) نابود شود. در این راه افرادی نیز خود خواسته و یا به دستور شورا همراهیش میکنند. اين افراد عبارتند از: 1- فرودو «حامل حلقه» 2- گندالف خاکستری، كسي كه بعد از سائورون «ارباب حلقه» و سارومان «جادوگر خيانت پيشه» بيش از همه در مورد حلقه اطلاعات دارد. 3- آراگورن پسر آراتورن يا همان استرايدر وارث پادشاهي ايزيلدور - آراگورن از نخستين ظهورش در ميهمانخانه، انساني اسرار آميز جلوه ميكند. اما به مرور اين اسرار كنار ميرود و با اين شخصيت بيشتر آشنا ميشويم. مشخص است كه آرگورن نقش مهمي در اين ماجرا دارد. نقشي كه در پيشگوئيهاي گذشتهگان به وضوح پيشبيني شده است. 4- بورومير در اين داستان شاهزادهاي از سرزمين گوندور معرفي ميشود. سرزمين گوندور سرزميني هم مرز سرزمين تاريكي «موردور» است و مردمانش سالهاي سال است كه در حال مبارزه با پليدي هستند. او نقش اساسي در قسمت نهائي اين كتاب (ياران حلقه) دارد و باعث جدائي «فرودو» از گروه ميشود. هر چند نيتي خوبي داشت. 5- لگولاس از ميان الفها برگزيده ميشود تا اين گروه را همراهي كند. وجود او باعث ميشود تا گروه پس از نبرد در موريا بتوانند به بيشهطلائي بروند. اما نقش ديگري كه در اين داستان براي او در نظر گرفته شده است، دوستي با دورفها است. كه كينهاي قديمي از الفها در سينه دارند. 6- گيملي دورف، كه گروه را به موريا راهنمائي كند. تقابل او لگولاس كه در طول داستان كينه قديمي نسلهاي قبلي خود را فراموش ميكنند و به دوستان صميمي تبديل ميشوند، يكي از نكات زيباي داستان است كه كم و زياد رنگ و بوي اساطيري نيز دارد. 7،8- «مري» و «پيپين» دو دوست هابيت «فرودو» كه از شاير همراه او بودهاند در ادامه سفر نيز او را همراهي ميكنند. هر چند بعد از اتمام بخش اول كتاب، نقش كمي به عهده دارند. 9- كوچكترين و بياهميتترين عضو اين گروه «سام» خدمتكار هابيت «فرودو» است. اما هر خواننده نكتهسنجي از نگاههاي گندولف خاكستري به نقش مهمتر او در اين داستان پيخواهد برد. کتاب دوم{دوبرج}: این کتاب دومین سری کتاب ارباب حلقه ها می باشد.سه روز پس از داستان یاران حلقه گذشتهاست. در ابتدا فرودو همراه با سم در سنگلاخهای امین میول سرگردانند تا اینکه موجودی به نام گالوم که در تعقیب آنها بود را میگیرند و فرودو پس از اعتماد به او از او میخواهد که آنها را تا دروازه سیاه موردور هدایت کند.از سوی دیگر مری و پیپین توسط گرو هی از ارکها گرفته شدهاند و ارکها آنها را به آیزنگارد میبرند.آراگورن، لگولاس و گیملی هم به دنبال اکها هستند تا مری و پیپین را نجات دهند. سارومان در آیزنگارد قدرت خود را افزایش داده و میخواهد با سایرون متحد شود تا دنیای انسانها را نابود کنند و قدرت دو برج یعنی ارتانک و باراد دور را بر آنها اعمال کند... کتاب سوم:{بازگشت پادشاه} بازگشت پادشاه سومین کتاب ارباب حلقه هاست. داستان قسمت سوم درست از جایی شروع میشود که قسمت دوم(ارباب حلقهها: دو برج) تمام شده بود. اِنتها(به انگلیسی: Ent) از برج آیزنگارد محافظت میکنند و فرودو و سام که توسط گالوم هدایت میشوند در بیابان داگورلد(میدان نبرد) هستند، و این در حالی است که حلقه از گردن فرودو آویزان است. او با سام راه کوه هلاکت را در پیش گرفته و سنگینی حاصل از مسئولیتی را که حلقه روی دوشش گذاشتهاست را احساس میکند. آنها باید به کوه هلاکت بروند چرا که حلقه در آنجا به وجود آمده ودر آنجا هم باید از بین برود. که ناگهان با تاریکی هوا مواجه میشوند و باید از گالوم که یکی ار حمل کنندههای سابق حلقه بودهاست و اکنون چهرهاش تغییر یافته کمک بگیرند. پایان خطر لوثشدن RE: همه چیز درباره ارباب حلقه ها - ramin 99 - 2013/04/08 11:30 PM من کتاب هاشو خیلی دوست دارم خیلی دقیق و کامل نوشته شده مطالب مخصوص انیمه، مانگا، کارتون و کمیک مخصوص پارک انیمه RE: همه چیز درباره ارباب حلقه ها - زاواره - 2013/04/09 01:38 PM من میخوام فعلا درمورد برخی از اصطلاحاتی که خیلی درکتاب بااونها مواجه میشیم صحبت کنم. 1.آردا: آردا جهان آفریدهٔ تالکین در داستانهای ارباب حلقهها، سیلماریلیون و... است. آردا در زبان کوئنیایی به کل جهان (زمین) اطلاق میشود. آردا در طول موسیقی آینور بوجود آمد، به منظور مکانی برای زندگی فرزندان ایلوواتار (الفها و آدمها). در سیلماریلیون فصل آینولینداله آمده: ایلوواتار منزلگاهی برای آنان در اعماق زمان و در میان ستارگان بیشمار برگزید. آینور آنگاه پس از دیدن این منزلگاه در مکاشفه و برآمدن فرزندان ایلوواتار در درون آن، بسیاری از تواناترینها، جمله اندیشه و آرزوی خود را معطوف آنجا کردند. آردا قبل از ورود آینور به آن، شکل و شمایل بخصوصی نداشت و عناصر به صورت خروشان و خشمگین درهم بودند. آنان در پی شکل دادن به جهان و کنترل آن برآمدند و جغرافیای آردا را بوجود آوردند. بعد از شکل دادن جهان آن دسته از آینور که بسیار توانا بودند در آن مسکن گزیدند و والار نامیده شدند. دوران فانوسها والار به عنوان منبع نور دو فانوس ساختند و در دو سمت از آردا قرار دادند. اولی فانوسی با نور آبی به نام ایلوئین که در شمال قرار دادند و دیگری در جنوب آردا که نوری طلایی داشت و نامش اورمال بود. این فانوسها بر پایههای عظیمی ساختهٔ آئوله قرار گرفتند، پایهٔ شمالی هلکار و جنوبی رینگیل نام داشت. بعد از انجام این کارها والار جزیرهٔ آلمارن در دریاچهٔ بزرگ را به عنوان منزلگه خود برگزیدند جایی که در بخشهای میانی زمین واقع بود و نور دو چراغ با هم در میآمیخت. در زمان آسودگی والار بود که ملکور نخستین فعالیتهای خود را آغاز کرد و با سپاه خود به سرزمین میانه پا گذاشت؛ اما والار از آمدن او آگاه نبودند. ملکور حفر دژی بزرگ را در ژرفای زمین آغاز کرد، زیر کوههای تیره، آنجا که پرتوهای ایلوئین سرد و کم سو بود. این دژ اوتومنو نام گرفت و پلیدی ملکور و فساد او از آنجا به بیرون جاری شد و بهار آردا را تباه ساخت. آنگاه والار پی بردند که ملکور به راستی بر سر کار خویش برآمده و در جستجوی او برآمدند ولی ملکور به اتکای استحکام اوتومنو و قدرت خادمانش قبل از اینکه والار مهیا شوند پا پیش نهاد و ضربت نخست را وارد کرد. او بر ستونهای گران ایلوئین و اورمال تاخت آنها را نابود کرد و فانوسها را شکست. از سقوط ستونها دریاها خروشان شدند و زمینها ترک برداشتند و از سرریز شدن فانوشها شعلههای ویرانگر بر روی زمین سرازیر شد. تقارن زمین و طرحهای اولیه والار در آن جنگ از بین رفت و هیچگاه ترمیم نشد. این دوره از زمانهای آردا به سالهای فانوسها معروف است. دوران اول بعد از دوران فانوسها فرم آردا تغییر کرد، والار آن را مسطح و همچون یک بشقاب شکل داده بودند که توسط دریایی عظیم به نام اکایا احاطه شده بود. در غربیترین قسمت آن سرزمین آمان قرار داشت و در شرق آمان دریای بزرگ بلهگایر قرار داشت (بین سرزمین میانه و آمان) و در شرق آن دریا سرزمین میانه (اندور) واقع بود. در جنوب، سرزمینهای هیتر و در شرقیترین قسمت سرزمینهای خورشید قرار دارند. بعد از دریای شرقی در جنوب شرق سرزمینهای تیره واقع اند و هیچکس در این سرزمینها از الف یا دورف زندگی نمیکند مگر احتمال وجود تعدای انسانهای وحشی. دوران دوم بعد از جنگ خشم والار آردا را شکستند و دوباره سازی کردند، عمده تغییر آردا در دوران دوم به زیر آب رفتن قسمت بزرگی از بلریاند بود، و جهان نیز به شکل کروی در آمد. تغییر بزرگ دوم از زیر آب درآمدن نومهنور بود و همچنین در پایان دوران دوم آمان از مدار جهان جدا شد. .سرزمین میانه:سرزمین میانی یا سرزمین میانه (به انگلیسی: Middle-earth) نام سرزمینهایی تخیلی است که بعضی از داستانهای ج.ر.ر. تالکین در آن اتفاق میافتند؛ در مقابلِ آمان یا سرزمینهای نامیرا که والاهای فرشتهسان به همراه بیشتر الفهای برین در آنجا زندگی میکنند. این واژه ترجمهٔ لغت انگلیسی میانه middel-erde است (در آلمانی مدرن، mittelerde)؛ که خودِ آن هم از واژهٔ انگلیسی قدیم Middangeard مشتق شدهاست. سرزمین میانه بخشی از دنیای بزرگتری است که آردا نامیده میشود. تالکین گفتهاست که سرزمین میانی او، همان زمین ما است، ولی در زمانی تخیلی پیش از این؛ به طوری که پایان دوران سوم تقریباً به ۶۰۰۰ سال پیش از زمان خودِ او بر میگردد. تاریخ سرزمین میانیِ تالکین به دورههایِ متعددی تقسیم میشود. کتاب هابیت و ارباب حلقهها منحصراً با رویدادهای پایانِ دورانِ سوم سروکار دارند و در آغاز دورانِ چهارم به پایان میرسند؛ حال آنکه سیلماریلیون بیشتر با دوران نخست سروکار دارد. محتویات مفاهیم تاریخی در اسطورههای باستانی ژرمن و اسکاندیناوی اعتقاد بر این بود که جهان از نُه «دنیای» مادی ساخته شده که به هم وصلاند. ترتیبِ دقیقِ قرار گرفتنِ این دنیاها معلوم نیست، ولی بعضی میگویند که هفت دنیا در دریای حائل قرار دارند: سرزمینهای الفها، کوتولهها، خدایان و غولها. بقیهٔ ادیبانِ اسکاندیناویایی، این هفت دنیا را در آسمان، در میانِ شاخههایِ ایگدراسیل (درخت خاکسترِ جهان) قرار میدهند. در هر حال، دنیای انسانها -که به نامهای مختلفی شناخته میشود- در مرکز این جهان قرار میگیرد، در حالی که بیفروست، پلِ رنگین کمان از سرزمینِ میانه به سرزمین خدایان کشیده شده. دوزخ، سرزمین مردگان، زیر سرزمین میانه قرار دارد. استفاده به وسیلهٔ تالکین تالکین مفهومِ middangeard را معادلِ کاربردِ خاصِ واژهٔ یونانی οἰκουμένη -تلفظ: oikoumenē- فرض کردهاست. با این کاربرد، تالکین میگوید که اویکومنه «جایگاه ابدی انسانها» است؛ منظور او این است که سرزمین میانه دنیایی مادیست که انسان زندگی خود را در آن میگذراند، در مقابلِ دنیاهای نادیدنی مثلِ بهشت و دوزخ. «سرزمینِ میانی اختراع خودِ من... نیست؛ یک نوسازی یا دگرگونی... از یک واژهٔ قدیمی برای دنیای مسکون انسانها است: به این جهت میانی که به گونهای مبهم تصور میشود در میانِ دریاهای حائل قرار گرفته است؛ و (در پندارهای مردمِ شمالی) بینِ یخ در شمال و آتش در جنوب (انگلیسیِ قدیم middan-geard، انگلیسی قرون وسطا midden-erd، middle-erd). به نظر میرسد که بسیاری از منتقدان گمان میکنند سرزمینِ میانی سیارهٔ دیگریست!» تالکین در یک قطعهٔ انگلیسی قدیم که در سالِ ۱۹۱۴ خواند، به عبارتِ middangeard بر خورد: éala éarendel engla beorhtast / ofer middangeard monnum sended. درود بر ائارندل، تابناکترین فرشته / فرو فرستاده بر انسانها، بر فرازِ سرزمینِ میانی این نقلِ قول از دومین قسمتِ باقیمانده از اشعارِ کریست، سرودهٔ Cynewulf است. نامِ ائارندل الهام بخشِ تالکین برای انتخابِ نامِ ائارندیل دریانورد بودهاست. در داستانهای تالکین دربارهٔ دورانِ اولِ دنیای او، ائارندیل از سرزمینِ میانی رهسپارِ دریا شد تا از نیروهای آسمانیِ، والاها، درخواستِ کمک کند. والاها او را بعدها به آسمان بردند و او سوار بر کشتیاش وینگیلوت آسمانها را مانندِ ستاره و یک چراغِ درخشان میپیمود تا انسانها و الفها در سرزمینِ میانی امیدوار بمانند. قدیمیترین شعرِ تالکین دربارهٔ ائارندیل، «کنارهٔ سرزمین میانی» است که در سالِ ۱۹۱۴، سالی که تالکین اشعارِ کریست را خواند، سروده شدهاست. به هر حال، عبارتِ سرزمینِ میانی نه در نوشتههایِ اولیهٔ تالکین دربارهٔ دنیایِ مخلوقاش، یعنی نوشتههای قبل از دههٔ ۱۹۲۰ -که بعدها در «کتاب داستانهای گمشده» منتشر شدند- دیده میشود و نه در کتاب هابیت. تالکین کاربردِ عبارتِ سرزمینِ میانی را در اواخرِ دههٔ ۱۹۳۰ آغاز کرد، به جای عبارتهای قدیمیترِ «سرزمینهای بزرگ»، «سرزمینهای بیرونی» و «سرزمینهای اینطرفی» که از آنها برای توصیفِ این منطقه در داستانهایش استفاده میکرد. عبارتِ سرزمینِ میانی در دست-نوشتههای «اربابِ حلقهها» پدیدار شد و نخستین موردِ انتشارِ عبارتِ «سرزمینِ میانی» در کارهای تالکین، در مقدمهٔ همان کتاب است: «در واقع هابیتها سالهای سال در آرامش و سکوت در سرزمینِ میانی زندگی کردند، پیش از آن که دیگر مردمان حتی از وجودِ آنها آگاه باشند» کاربرد و سوءتفاهمها : همچنین عبارتِ سرزمینِ میانی را میتوان به عنوانِ اسمِ مستعار برای تمامِ جهانی که تالکین ساختهاست، به جای عبارتِ صحیحتر، اما کمتر شناختهٔ آردا به کار برد. این موضوع همچنین در عنوانِ کتابهایی مثلِ «راهنمایِ کامل سرزمینِ میانی»، «راهِ سرزمینِ میانی»، «اطلس سرزمینِ میانی» و بهویژه مجموعهٔ «تاریخ سرزمین میانی» دیده میشود که همگی مناطقی را خارج از محدودهٔ جغرافیایی صریحِ سرزمین میانی میپوشانند. یک دلیلِ احتمالی برای این موضوع آن است که واژهٔ آردا هیچگاه در معروفترین نوشتهٔ تالکین -اربابِ حلقهها- نیامده. این واژه اولین بار در سیلماریلیون، آن هم پس از سالِ ۱۹۷۷ شناخته شد. جغرافیا: آردا در سرتاسرِ «منظومهٔ افسانه»ی تالکین، سرزمینِ میانیِ قسمتی از دنیای مخلوقِ او آرداست، که خودِ آن هم بخشی از دنیای بزرگتریست که ائا نامیده میشود. منظور از سرزمینِ میانی، به طورِ خاص، خشکیهایِ شرقِ دریای بزرگ (بلگائر) است؛ بنابر این آمان جزوِ آن نیست، اما هاراد و بقیهٔ سرزمینهایِ میرا که در داستانهای تالکین سخنی از آنها به میان نیامده جزوِ سرزمینِ میانی به شمار میآیند. به هر حال، تالکین هیچگاه جغرافیایِ دنیای مربوط به کتاب هابیت و ارباب حلقهها را کامل نکرد. در طراحی سرزمینِ میانی، جلدِ چهارمِ تاریخِ سرزمینِ میانی کریستوفر تالکین نقشههای قابلِ توجهِ متعددی را، هم از دنیای تخت اولیه و هم دنیای گرد منتشر کرد که پدرش در اواخرِ دههٔ ۱۹۳۰ خلق کرده بود. کارِن وین فونستاد از رویِ این نقشهها، نقاشیهایی شاملِ جزئیات، اما غیرِ متعارف کشید با نامِ «نقشههایِ کاملِ دنیا» که دنیایی را نشان میدهد که در طولِ دورههایِ تاریخی شرح داده شده در کتابهایِ «سیلماریلیون»، «هابیت» و «اربابِ حلقهها» ثابت و پایدار ماندهاست. نقشههایی که کریستوفر تالکین و جی.آر.آر. تالکین برای دنیایی که «هابیت» و «اربابِ حلقهها» در آن اتفاق میافتند، تهیه کردند، به صورتِ تصاویری در کتابِ «هابیت»، «اربابِ حلقهها» و «سیلماریلیون» منتشر شدهاست. تصوراتِ اولیهٔ این نقشهها که در «سیلماریلیون» و «اربابِ حلقهها» داده شدند، در کتابهای مختلفی از جمله «نخستین نقشهٔ سیلماریلیون» در «شکلدهیِ سرزمینِ میانی»، «نخستین نقشهٔ اربابِ حلقهها» در «تاریخِ اربابِ حلقهها (خیانتِ آیزنگارد)»، «دومین نقشه (غرب)» و «دومین نقشه (شرق)» در «تاریخِ اربابِ حلقهها (جنگِ حلقه)»؛ و «دومین نقشهٔ سرزمینِ میانی غربِ کوههایِ کبود» (که «دومین نقشهٔ سیلماریلیون» هم نامیده میشود) از «جنگِ جواهرات» آمدهاند. تالکین در داستانهایش نامِ سرزمینِ میانی را در زبانهای الفی کوئنیایی و سینداری به ترتیب به اندور (یا گاهی اندوره) و انور ترجمه کردهاست. اندور در ابتدا نقشهای متقارن بود که ملکور آن را نابود کرد. تقارن با دو شبهِ قارهٔ بزرگ تعریف شده بود، یکی در شمال و یکی در جنوب، که هر کدام با دو رشته کوهِ بلند در شرق و غربشان محدود میشدند، و رشته کوهها نامِ رنگها را به خود گرفته بودند (کوههای سپید، کوههای کبود، کوههای خاکستری و کوههای سرخ). نتیجهٔ کشمکشهای مختلف با ملکور این بود که شکلِ سرزمینها پیچیده شد. در ابتدا یک دریاچهٔ تنها بود که در میانِ آن جزیرهٔ آلمارن قرار داشت که والاها در آن ساکن بودند. هنگامی که ملکور چراغهایِ والار را که به دنیا نور میدادند نابود کرد، دو دریای پهناور ساخته شد؛ اما آلارمان و دریاچهاش نابود شدند. دریای شمالی دریای هلکار شد. سرزمینهای غربِ کوههای کبود بلریاند شدند. ملکور کوههای مهآلود را بر افراشت تا مانعِ پیشرویِ والا اورومه شود که جانورانِ ملکور را در تاریکیِ پیش از بیدار شدنِ الفها شکار میکرد. درگیریهایِ خشونتبار در هنگامِ جنگِ خشم بینِ سپاهِ والاها و ارتشِ ملکور در پایانِ دورانِ نخست باعثِ نابودیِ بلریاند شد. همچنین ممکن است دریاچهٔ هلکار هم در این زمان خشک شده باشد. تالکین در بسیاری از متنها دنیا را صرفِ نظر از اجرامِ سماوی مربوط به آن، «آمبار» نامیده است؛ اما در متونِ متأخرِ پس از «اربابِ حلقهها»، آن را «ایمبار» (منزل، مسکن) هم نامیدهاست. از زمانِ نابود شدنِ دو چراغ تا سقوطِ نومهنوریها (در پایان دوران دوم)، آمبار یک «دنیای صاف» بود؛ در آن دوران خشکیهای مسکون در یک طرفِ دنیا قرار داشتند. نقشههایِ او یک دنیای بشقاب مانند را نشان میدهد که به سویِ ستارگان مینگرد. یک قارهٔ غربی، آمان، منزلِ والاها (و الداها) بود. خشکیهایِ میانی «سرزمینِ میانی» نامیده میشدند که محلِ وقوعِ بیشترِ داستانهایِ تالکین است. قارهٔ شرقی مسکون نبود. هنگامی که ملکور دو درختِ والاها را مسموم کرد و از آمان به اندور گریخت، والاها خورشید و ماه را خلق کردند که اجسامی جدا از آمبار، اما هنوز جزیی از آردا (قلمروِ فرزندان ایلوواتار) بودند. چند سال پس از انتشارِ «اربابِ حلقهها»، در حاشیهای بر یک داستانِ یکتا «آترابِت فینرود آه آندرت» (که گفته میشود در دورانِ جنگِ جواهرات اتفاق افتاده) تالکین آردا را با منظومهٔ شمسی معادل ساخته؛ زیرا در این دیدگاه آردا را بیش از یک جسمِ آسمانی تشکیل داده اند. بر اساسِ آنچه در «سیلماریلیون» و «اربابِ حلقهها» آمده، هنگامی که آر-فارازون به آمان حمله کرد تا نامیرایی را به زور از والاها بگیرد، آنها سرپرستیِ جهان را وا نهادند و ایلوواتار دخالت کرد: نومهنوریها را نابود کرد، آمان را «از قلمروهای جهان» خارج کرد و آمبار را به شکلِ گردِ امروزیِ آن باز ساخت. در «آکالابت» آمده که نومهنوریهایی که از نابودی جان به در بردند، تا جایی که میتوانستند در جستوجویِ مسکنِ باستانیشان به سوی غرب کشتی راندند؛ اما سفرهایشان تنها آنها را به آن جایی باز گرداند که سفرشان را آغاز کرده بودند. بدین ترتیب، پیش از پایانِ دوران دوم تغییرِ حالتِ «زمینِ تخت» به «زمینِ گرد» کامل شده بود. مطابقت با جغرافیای زمین [ تالکین منطقهای را که هابیتها در آن زندگی میکردند، این گونه توصیف میکند: «شمالِ غربیِ دنیایِ قدیم، شرقِ دریا»؛ این نشان دهندهٔ رابطهای با انگلستان و بخشِ شمالِ غربیِ اروپا (دنیای قدیم) است. هرچند همان طور که او در نامههایِ خصوصی اشاره کرده، جغرافیایِ آنها بر هم منطبق نیستند و او قصدی برای منطبق کردنِ آنها بر هم در زمانِ نوشتن نداشتهاست. «من نگرانام که شکلِ جهان در دورانِ سوم به صورتِ دراماتیک ساخته شده باشد، نه جغرافیایی یا دیرینهشناختی.» «... اگر [اینها] تاریخ بود، مشکل میشد سرزمینها و رویدادها (یا فرهنگها) را با مدارکِ باستانشناسی و زمینشناسی که دربارهٔ قسمتهایِ نزدیکتر و دورترِ آنچه که امروز اروپا خوانده میشود در دست داریم؛ انطباق دهیم. با این همه، صریحاً گفته شده که -به عنوانِ مثال- شایر در این منطقه قرار داشتهاست.» در نامهای دیگر، او به رابطهٔ عرضِ جغرافیایی اروپا و سرزمینِ میانی اشاره کرده -و نه معادل بودنِ آنها: ماجرایِ داستان در شمالِ غربیِ 'سرزمینِ میانی' روی میدهد که عرضِ جغرافیاییِ آن با سواحلِ اروپا و کرانههایِ شمالیِ دریایِ مدیترانه معادل است... اگر عرضِ جغرافیایی هابیتون و ریوِندل را برابر با آکسفورد بگیریم، میناستیریت، ۶۰۰ مایل (تقریباً ۹۶۵ کیلومتر) به سمتِ جنوب تقریباً در عرضِ جغرافیاییِ فلورانس است. مصبّ رود آندوین و شهرِ باستانیِ پِلارگیر تقریباً در عرضِ جغرافیایی تروا قرار میگیرند. به هر حال، او تأیید میکند که شایر، سرزمینِ پهلوانانِ هابیتاش، 'نسخه'ای از انگلستان است: شایر نسخهای از انگلستانِ روستایی است، و نه هیچ کشورِ دیگری در جهان... تالکین در پیشگفتارِ اربابِ حلقهها مینویسد: «آن روزها، دورانِ سومِ سرزمینِ میانی، بسیار پیش از این بوده؛ و شکلِ همهٔ سرزمینها دگرگون شدهاست» تاریخچه تاریخچهٔ آردا در «سیلماریلیون»، تاریخچهٔ سرزمینِ میانی به چهار دوران تقسیم میشود: آینولینداله، دوران چراغها، دوران درختها و دوران خورشید. خطر لوثشدن: آنچه در زیر میآید ممکن است قضیه یا پایان ماجرا را لو دهد! در جهانِ تالکین، خدا را ارو ایلوواتار مینامند. در آغاز، ایلوواتار قدیسانی را خلق کرد که آینو نام گرفتند، و به آنها نواختنِ موسیقی را آموخت. پس از آن که آینوها در کارِ خود ماهر شدند، ایلوواتار آنان را امر کرد که آهنگ بزرگی بر اساسِ موضوعی که نقشهٔ خودِ او بود، تصنیف کنند. قویترین آینو، ملکور (که بعداً الفها او را مورگوت یا «دشمنِ تاریک» نامیدند)، آهنگ را به هم ریخت. در پاسخ او، ایلوواتار موضوعاتِ جدیدی آغاز کرد که که آهنگ را ورایِ درکِ آینوها بالا برد. فراز و فرودِ آوازِ آنها بخشِ بزرگی از تاریخِ جهانی را که هنوز ساخته نشده بود، و مردمانی را که باید در آن میزیستند، بنا نهاد. آنگاه ایلوواتار آهنگ را متوقف کرد و معنایِ آن را با یک منظره بر آینوها آشکار ساخت. بسیاری از آینوها که به هیجان آمده بودند، میلِ شدیدی داشتند که در رویدادهایِ آن دخالت کنند. پس ایلوواتار ائا (خودِ کیهان) را خلق کرد و برخی از آینوها به درونِ کیهان رفتند تا در ساختِ آن سهیم باشند. آینوها هنگامی که درونِ ائا شدند، آن را بیشکل یافتند؛ زیرا که آنها در آغازِ زمان واردِ آن شده بودند. آینوها این روزگارِ بینامِ ستارگان که کیهان را تجسم بخشیدند و آن را بسیاری چیزها ورای دسترسِ انسان انباشتند، کوششِ بسیاری کردند. به هر حال، آینوها به هنگامِ خود آردا را ساختند، جایگاهِ ابدیِ فرزندانِ ایلوواتار، االفها و انسانها. پانزده تن نیرومندترین آینوها والار نامیده میشدند؛ که ملکور قویترین، اما مانوه پیشواشان بود. والاها در آردا اقامت کردند تا آن را نگهبان باشند و برای برخاستنِ فرزندان آماده کنند. آردا یک دنیای تنهایِ تخت شد که والاها با دو چراغِ بسیار بزرگ نورانیاش میساختند. ملکور چراغها را منهدم کرد و تاریکی را به جهان آورد. والاها به کرانههای غربیِ آردا، عقب نشستند که در آنجا دو درخت را خلق کردند که خانهٔ تازهشان را روشن کنند. پس از عصرهایِ بسیار، والاها ملکور را هم برای تنبیه و اصلاح خودِ او و هم برایِ محافظت از فرزندانی که زمانِ برخاستنشان رسیده بود، زندانی کردند. اما هنگامی که ملکور به قیدِ التزام آزاد شد، دو درخت را مسموم کرد. والاها آخرین میوههایِ زندهٔ درختها را برداشتند و با استفاده از آنها ماه و خورشید را خلق کردند که بخشی از آردا، اما جدا از آمبار (دنیا) بودند. پیش از پایانِ دورانِ دوم، هنگامی که مردمانِ نومهنور با حیلههایِ سائورون، قویترین خدمتگزارِ مورگوت و فرماندهٔ ارشدِ او، علیهِ والاها شوریدند؛ ایلوواتار نومهنوریها را نابود کرد، والینور را از بقیهٔ آردا جدا ساخت و سرزمینهایی نو خلق کرد که باعثِ گرد شدنِ دنیا شد. دورانِ چراغها خیلی زود بعد از این که والاها کار ساختنِ دنیا را تمام کرده بودند، آغاز شد. والاها دو چراغ را برای روشن کردنِ جهان خلق کردند و والا آئوله برجهای بلندی ساخت، یکی در دوردستترین جایِ شمال و دیگری در دورافتادهترین جایِ جنوب. والاها در وسط، در جزیرهٔ آلمارن میزیستند. دورانِ چراغها با نابودی آنها به دستِ ملکور، به پایان رسید. آنگاه یاوانا دو درخت را در سرزمینِ آمان خلق کرد، نامشان تلپریون و لائورلین بود. درختها آمان را روشن میکردند، حال آن که بقیهٔ آردا در تاریکی بود و تنها با نورِ ستارگان روشن میشد. در آغازِ دورانِ اول الفها در کنارِ دریاچهٔ کوئیویهنن در شرقِ اندور برخاستند و والاها خیلی RE: همه چیز درباره ارباب حلقه ها - shezen - 2013/05/03 05:15 PM جوایز اسکار ارباب حلقه ها The Lord of the Rings: The Fellowship of the Ring 2001
مطالب مخصوص انیمه، مانگا، کارتون و کمیک مخصوص پارک انیمه The Lord of the Rings: The Two Towers 2002 مطالب مخصوص انیمه، مانگا، کارتون و کمیک مخصوص پارک انیمه The Lord of the Rings: The Return of the King 2003 مطالب مخصوص انیمه، مانگا، کارتون و کمیک مخصوص پارک انیمه RE: همه چیز درباره ارباب حلقه ها - ramin 99 - 2013/05/04 11:03 AM همه این جوایز حقش بود فیلم سوم ارباب حلقه ها رتبه 9 imdb فیلم دوم رتبه 20 و فیلم اول رتبه 12 imdb هستن RE: همه چیز درباره ارباب حلقه ها - abaneh - 2013/07/02 03:18 PM نقل قول: «روی برگهی سفیدی با خطِ بد نوشتم: «در سوراخی، در زمین، هابیتی زندگی میکرد.» نمیدانستم و نمیدانم چرا.»روایت خود تالکین از خلق واژهی «هابیت» چنین است. وقتی که در حال تصحیح اوراق امتحانی بود واژه را ساخت. تاریخی برای این ماجرا ارائه نمیکند ولی از سرنخهایی که به دست میدهد میتوان احتمال داد که در یک تابستان، اواخر دههی ۱۹۲۰ بوده است. از همین روز تابستانی، یکی از گیراترین مجموعههای داستان ادبیات امروز ما شکل میگیرد زیرا بدون این واژه، کتاب هابیت نوشته نمیشد. بدون، هابیت، ارباب حلقههایی نوشته نمیشد و بدون ارباب حلقهها، سیلماریلیونی در کار نبود منبع طرفداران تالكين RE: همه چیز درباره ارباب حلقه ها - diana king - 2017/06/11 08:35 AM این هم تعریفیه که از خود هابیت ها نوشته شده: هابیت ها موجوداتی کوتاه قامت هستند. با وجودیکه ریشه های این موجودات فانی ناشناخته است، اما در ارتباط آن با نژاد انسانها تقریبا شکی وجود ندارد. آنها مردمانی صلح طلب و عاشق آرامش و راحتی هستند. آنها پاهایی پشمالو دارند و کف پای آنها چنان ضخیم است که برای راه رفتن نیازی به کفش ندارند. آنها در دوران سوم در شایر و اطراف آن زندگی میکردند و قد بلندترین هابیت ها از ۱۲۰ سانتی متر تجاوز نمیکرد. |