زمان کنونی: 2024/07/01, 04:27 PM درود مهمان گرامی! (ورودثبت نام)


زمان کنونی: 2024/07/01, 04:27 PM



ارسال پاسخ 
 
امتیاز موضوع:
  • 20 رأی - میانگین امتیازات: 4.95
  • 1
  • 2
  • 3
  • 4
  • 5

شعر های زیبا

نویسنده پیام
پاییز
فنا ناپذیر



ارسال‌ها: 228
تاریخ عضویت: Sep 2011
اعتبار: 185.0
ارسال: #71
RE: شعر های زیبا
وقتي گريبان عدم با دست خلقت مي دريد
[font=Tahoma]
وقتي ابد چشم تو را پیش از ازل مي آفريد



وقتي زمين ناز تو را در آسمانها مي كشيد

وقتي عطش طعم تو را با اشكهايم مي چشيد



من عاشق چشمت شدم، نه عقل بود و نه دلي

چيزي نمي دانم از اين ديوانگي و عاقلي



يك آن شد اين عاشق شدن، دنيا همان يك لحظه بود

آن دم كه چشمانت مرا از عمق چشمانم ربود




وقتي كه من عاشق شدم، شيطان به نامم سجده كرد

آدم زميني تر شد و عالم به آدم سجده كرد



من بودم و چشمان تو، نه آتشي و نه گلي

چيزي نمي دانم از اين ديوانگي و عاقلي



شاعر: افشین یدالهی
(آخرین ویرایش در این ارسال: 2012/07/14 10:02 AM، توسط پاییز.)
2012/07/14 09:49 AM
یافتن تمامی ارسال‌های این کاربر نقل قول این ارسال در یک پاسخ
Mohabat69
we carry the future



ارسال‌ها: 1,044
تاریخ عضویت: Feb 2011
اعتبار: 760.0
ارسال: #72
RE: شعر های زیبا
رفتی و بی تو مرا مونس و غمخواری نیست
در بر این همه اغیار مرا باری نیست
تا تو بودی گهر دیده خریداری داشت
چه کنم بی تو مرا رونق بازاری نیست
چاه داند که به من عمر چسان می گذرد
که به جز چاه مرا محرم اسراری نیست
همچو پروانه پرسوخته از آتش شمع
من دلسوخته می سوزم و دلداری نیست
بی تو ای مونس جان،جان به لبم آمده است
می فروشم گهر جان وخریداری نیست
یادگاری ز تو ای همسفر مظلومه ی من
غیر دیوار و در خانه و مسماری نیست
شادمانی اگر آید به سراغم گویم
برو از خانه ی ما باتو مرا کاری نیست
دل ژولیده زسوز دل من می گوید
رفتی و بی تو مرا مونس و غمخواری نیست


ژولیده ی نیشابوری
(آخرین ویرایش در این ارسال: 2012/07/19 07:22 PM، توسط Mohabat69.)
2012/07/19 02:34 PM
یافتن تمامی ارسال‌های این کاربر نقل قول این ارسال در یک پاسخ
sahele_sheni
黎明

*


ارسال‌ها: 595
تاریخ عضویت: Dec 2010
اعتبار: 157.0
ارسال: #73
RE: شعر های زیبا
می دانی؟







یک وقت هایی باید



رویِ یک تکه کاغذ بنویسی


تعطیل است



و بچسبانی پشتِ شیشه‌یِ افکارت



...

... باید به خودت استراحت بدهی




دراز بکشی




دست هایت را زیر سرت بگذاری


به آسمان خیره شوی


و بی خیال سوت بزنی


در دلت بخندی به تمام افکاری که


پشت شیشه‌یِ ذهنت صف کشیده اند


آن وقت با خودت بگویی:


بگذار منتظر بمانند.

حسين پناهي
2012/07/29 11:16 AM
یافتن تمامی ارسال‌های این کاربر نقل قول این ارسال در یک پاسخ
Mohabat69
we carry the future



ارسال‌ها: 1,044
تاریخ عضویت: Feb 2011
اعتبار: 760.0
ارسال: #74
RE: شعر های زیبا
چقدر دست تو با دست من محبت کرد . . . . . و انحنای لبت بوسه را رعایت کرد

من از تو با شب و باران و بیشه ها گفتم . . . . . و هر که از تو شنید از بهار صحبت کرد

کتابِ چشم مرا خط به خط بخوان ، خانم ! . . . . که تابِ موی تو را مو به مو روایت کرد

سرودن از تو شبیه نوشتن وحی است . . . . . . و آیه آیه تو را می شود تلاوت کرد :

اَلَم تَری ... که غزل کیف می کند با تو !؟ . . . . . تنت ارم شد ومن را به باغ دعوت کرد

وَ تن ، تنت ، که وطن شد غزل مطنطن شد ! . . . . وَ رقص شد ... وَ تَتَن تَن تَنانه حرکت کرد –

- به سمت عطر تو تا قبله ها عوض بشوند . . . . و بعد رو به تو قامت که بست ، نیت کرد :

منم مسافر چشمت ! مرا شکسته نخواه ! . . . . . . و نیت غزلی در 4 رکعت کرد !

رکوع کرد ... وَ تسبیح هاش پاره شدند ! . . . . . و مُهر را به سجودی هزار قسمت کرد !
(آخرین ویرایش در این ارسال: 2012/08/13 07:52 AM، توسط Mohabat69.)
2012/08/13 07:50 AM
یافتن تمامی ارسال‌های این کاربر نقل قول این ارسال در یک پاسخ
Mohabat69
we carry the future



ارسال‌ها: 1,044
تاریخ عضویت: Feb 2011
اعتبار: 760.0
ارسال: #75
RE: شعر های زیبا
از محبت تلخها شیرین شود
. . . وز محبت مسها زرین شود
از محبت دردها صافی شود
. . . وز محبت دردها شافی شود
از محبت خارها گل میشود
. . . وز محبت سرکه ها مل میشود
از محبت دار تختی میشود
. . . وز محبت بار تختی میشود
از محبت سجن گلشن میشود
. . . بی محبت روضه گلخن میشود
از محبت نار نوری میشود
. . . وز محبت دیو حوری میشود
از محبت سنگ روغن میشود
. . . بی محبت موم آهن میشود
از محبت حزن شادی میشود
. . . وز محبت غول هادی میشود
از محبت نیش نوشی میشود
. . . وز محبت شیر موشی میشود
از محبت سقم صحت میشود
. . . وز محبت قهر رحمت میشود
از محبت مرده زنده میشود
. . . وز محبت شاه بنده می شود
از محبت گردد او محبوب حق
. . . گرچه طالب بود شد مطلوب حق
حضرت مولانا
(آخرین ویرایش در این ارسال: 2012/08/13 07:58 AM، توسط Mohabat69.)
2012/08/13 07:55 AM
یافتن تمامی ارسال‌های این کاربر نقل قول این ارسال در یک پاسخ
Mohabat69
we carry the future



ارسال‌ها: 1,044
تاریخ عضویت: Feb 2011
اعتبار: 760.0
ارسال: #76
RE: شعر های زیبا
گاهی گر از ملال محبت برانمت
دوری چنان مکن که به شیون بخوانمت

چون آه من به راه کدورت مرو که اشک
پیک شفاعتی است که از پی دوانمت

سرو بلند من که بدادم نمی رسی
دستم اگر رسد به خدا می رسانمت

پیوند جان جدا شدنی نیست ماه من
تن نیستی که جان دهم و وارهانمت

ماتمسرای عشق به آتش چه میکشی
فردا به خاک سوختگان می کشانمت

ای غنچه ی گلی که لب از خنده بسته ای
باز آ که چون صبا به دمی بشکفانمت

یک شب برغم صبح به زندان من بتاب
تا من برغم شمع سر و جان فشانمت

لبخند کن معاوضه با جان شهریار
تا من به شوق این دهم و آن ستانمت
(آخرین ویرایش در این ارسال: 2012/08/13 08:01 AM، توسط Mohabat69.)
2012/08/13 08:00 AM
یافتن تمامی ارسال‌های این کاربر نقل قول این ارسال در یک پاسخ
Mohabat69
we carry the future



ارسال‌ها: 1,044
تاریخ عضویت: Feb 2011
اعتبار: 760.0
ارسال: #77
RE: شعر های زیبا
گفتم دل بی قرار دارم چه کنم
یک یار در این دیار دارم چه کنم


...................................... تو ناله نکن که کار آسان نبود
...................................... دل را بدهی به یار آسان نبود

کی ناله کنم درد تو بیمارم کرد
رسوا را دیدم پیش اغیارم کرد

...................................... عشقی که به جان خریدی بیمار شوی
...................................... شاید به ره عشق سردار شوی

ای یار برو ناله و زاری تا کی
دیوانه نشو گله گزاری تا کی

...................................... دیوانه نیستم بر من به من جان آورد
...................................... فریاد که دلبرم پشیمان آمد

ای عاشق بی قرار دردت را بخور
پوشیده بنال بسیار دردت را بخور

...................................... شوریده هوای نو بهاری در من
...................................... پاشیده این تخم بیقراری در من

در کم کن که پدرم خبر دار شود
از عاشقی دخترش گله کار شود

دیوار شود بر سر راه منو تو
کی بگزرد مادر از گناه منو تو

...................................... جانم چقدر بهانه تراشی داری
...................................... با بهانه و حیله دلخراشی داری

...................................... برگرد و نرو بیا دم سازم شو
...................................... بنشین دمکی همدم و همسازم شو
2012/09/26 06:42 AM
یافتن تمامی ارسال‌های این کاربر نقل قول این ارسال در یک پاسخ
Mohabat69
we carry the future



ارسال‌ها: 1,044
تاریخ عضویت: Feb 2011
اعتبار: 760.0
ارسال: #78
RE: شعر های زیبا
می سوزد از خیال تو باغ جوانی ام
...................... ...... ......... .... رحمي ! که مُردم ای نفست زندگانی ام
در سینه دارم از غم عشق تو داغ ها
........................ ......... .........آبی بریز بر دل آتشفشانی ام
روحم کبوتری است پر و بالش از خیال
.......................................... ای از تو هر خیال ! کجا می کشانی ام؟
تا یک نفس به حال دل خسته بنگری
.......................................... عمری است بیقرار تبی ناگهانی ام!
بیچاره عاشقی که ندارد نشانه ای
.......................................... از یار غار خویش و من آن بی نشانی ام
ای جان جان! به ساعت دیدارمان قسم
.......................................... دیوانه ی مکاشفه ای آنچنانی ام!
گیرم که محرم غم عشق تو نیستم
.......................................... این شرط لطف نیست که از دربرانی ام
لطف تو شامل قلم طبع من شده است
.......................................... ور نه لباس لفظ نپوشد معانی ام
یارا ! رهین عشق توام تا که می کشی
.......................................... دست نوازشی به سر ناتوانی ام
2012/10/24 10:55 AM
یافتن تمامی ارسال‌های این کاربر نقل قول این ارسال در یک پاسخ
sonic x
تازه وارد

*


ارسال‌ها: 30
تاریخ عضویت: Oct 2012
اعتبار: 4.0
ارسال: #79
RE: شعر های زیبا
باز باران با ترانه با گهر های فراوان می بارد بربام خانه یادم اورد روز باران ....

گردش یکروز دیرین خوب وشیرین توی جنگل های گیلان کودکی...

10 ساله بودم شادو خرم نرم ونازوک چست وچابک با دوپای کودکانه می دویدم

هم چون اهو می شنیدم از پرنده از لب باد وزنده...
(آخرین ویرایش در این ارسال: 2012/10/24 10:18 PM، توسط sonic x.)
2012/10/24 12:48 PM
یافتن تمامی ارسال‌های این کاربر نقل قول این ارسال در یک پاسخ
sonic x
تازه وارد

*


ارسال‌ها: 30
تاریخ عضویت: Oct 2012
اعتبار: 4.0
ارسال: #80
RE: شعر های زیبا
رازهای نهنب پند های جودانی برق چون شمشیر غران پاره می کرد ابرها را ...

تندر دیوانه غران مشت میزد ابرهارا جنگل از باد گریزان چرخ ها گشت چودری...
(آخرین ویرایش در این ارسال: 2012/10/25 11:08 AM، توسط sonic x.)
2012/10/25 11:07 AM
یافتن تمامی ارسال‌های این کاربر نقل قول این ارسال در یک پاسخ
ارسال پاسخ 


موضوع‌های مرتبط با این موضوع...
موضوع: نویسنده پاسخ: بازدید: آخرین ارسال
zجدید جملات حکمت آمیز و زیبا! 2rsa 406 18,150 2021/03/14 12:04 AM
آخرین ارسال: آتیش پاره
smile نظرات درباره کتاب ها و شعر حسنی Phantom Phoenix 6 2,146 2019/12/22 09:33 PM
آخرین ارسال: Hal7283
  شعر انگلیسی و ترجمه .:prince jun misugi:. 12 4,649 2019/12/22 05:25 PM
آخرین ارسال: Hal7283
One Piece-1 پیشنهاد رمان خارجی و زیبا Mi Hi 3 776 2018/08/28 04:33 PM
آخرین ارسال: Mi Hi
smile شعر های دانشجویی! M@hdi 4 904 2018/03/02 11:44 AM
آخرین ارسال: suisen



کاربرانِ درحال بازدید از این موضوع: 16 مهمان