ایفای نقش عید و دنیای انیمه ها

[ali#_#]

زخمو گردن ایاتو بند نمیاد


وای یویی و انگ با یه دخترا تقریبا اشنا دارن میان


اره اون ساکورا چان بود واقعا خوشحال شدم

[youi]

ساكورا:سلام بچه ها خوبيد؟من تازه با يويي اشنا شدم و اون من رو به اينجا اورد
من:هي ساكورا راحت باش ... رفتم بالا سر اياتو نشستم و گفتم ساكورا فكر مي كني كاري بتوني براش بكني؟
ساكورا:خب بزار ببينمش خيلي زخمي شده ساكورا زخماس رو بست و تا جايي كه مي تونست از خون ريزي جلوگيري كرد
منمطالب مخصوص انیمه، مانگا، کارتون و کمیک مخصوص پارک انیمهلبخندي زدم)ممنونم ساكورا خوشحالم اياتو ديگه خيلي حالش بد نيست اميدوارم خوب بشه

[tired]

 شما ساکورا رو به من ترجیح دادید پس بزارید کارشو بکنه(قعر کردمطالب مخصوص انیمه، مانگا، کارتون و کمیک مخصوص پارک انیمه)

[youi]

مطالب مخصوص انیمه، مانگا، کارتون و کمیک مخصوص پارک انیمهاي بابا

شینور قهر

نكن مثل بچه ها ديگه رفتم پيشش قهر نكن ديگهمطالب مخصوص انیمه، مانگا، کارتون و کمیک مخصوص پارک انیمه

[ali#_#]

به شینو گفتم قهر نکن تو یه نینجای حسگر با مهارتی ولی ساکورا یه نینجای پزشکه

از ساکورا تشکر کردم

داشتم گریه میکردم از خوشحالی رفتم پیش ایاتو اینقدر خوشحال بودم که میخواستم بقلش کنم اما نمی تونستم

Spoiler (Click to View)

بچه ها میشه یه مدت ایفا نکنین هم بقیه نیستن هم من باید برم مسافرت

Spoiler (Click to View)

عجب ایفای شدا

[tired]

هممم...باشه
(روفت ی جا تشست)

[youi]

يواشكي بدون اينكه كسي ببينتم خواستم از اونجا برم ولي.....

[ali#_#]

از خستگی از حال رفتم


فقط به شینو و ساکورا گفتم مواظب یویی باشید
 

[youi]

ولي تا ديدم سونيا از حال رفتم برگشتم و اومدم پيشش خيلي خسته بود معلوم بود پالتويي كه پوشيده بودم رو انداختم روش تا سردش نشه هوا خيلي سرد بود و خودم با يه پيرهن ساده كنار سونيا نشستم مي خواستم از مراقبت كنم خيتگي از چهرش معلوم بود

[tired]

 شینو از پشت دست یویی رو گرفت برش گشتوند و با همون لحن مرموزانه)
داری کجا میری؟(عینکشم داره برق میزنه)