دلنوشته های Shi

[shizuko yagami]

اینجا دلنوشته هامو میزارم...
دیگه همین دیگه...
 

[shizuko yagami]

آسمانی به زیبایی چشمان تو ,
و چشمانی به زیبایی آسمان.
بعد این تشبیه,دیگر هرگز باران را دوست ندارم...


بی تو,حتی نفس کشیدن هم سخت است
اما در عجبم که در کنارت,مرگ هم به آسانی و دلنشینیِ خیره شدن به چشمانت میشود...

[shizuko yagami]

اینا دیالوگن:

-چرا آدما میمیرن؟
+چون زندگی وقتی شروع میشه باید پایانی هم داشته باشه...چون مرگ بخشی از زندگیه...چون آدما میمیرن...چون باید بمیرن...!!
-اگه از همون اول میدونیم کسایی که دوسشون داریم میمیرن,چرا نمی تونیم جلوی ناراحتیمونو بگیریم؟چرا نمی تونیم جلوی اشکامونو بگیریم؟چرا زره زره میسوزیم؟چرا سزای وابستگی درده؟
+چمیدونم!این دنیای مسخره واسه همچین سوالای مسخره ای جوابی نداره!
 

[shizuko yagami]

-من قوی نیستم.من فقط تظاهر می کنم.من نمی تونم مث تو قوی باشم.چون تنهام.من قلبی ندارم که بهم زندگی ببخشه,چون تیکه تیکشو همراه کسایی که دوسشون داشتم به خاک سپردم.دیگه قلبی ندارم که باهاش بتونم کسی رو دوست داشته باشم.
 

[shizuko yagami]

اگه یه روز بمیرم
یا بمیری
یا دیگه دوستم نداشته باشی
اگه روزی برسه که دیگه نتونیم کنار هم باشیم
اگه مجبور بشم ازت دور شم...
یه تیکه از قلبم برای توئه...
این یه تیکه از اول اولش برای تو بود.

[shizuko yagami]

آدما دو دستن؛
کسایی که دنبال یه دلیل برای زندگی کردن می گردن,
کسایی که دنبال یه دلیل برای مردن می گردن!

[shizuko yagami]

من سالهاست مرده ام
از آن زمان که فهمیدم زندگی هدفی دارد...
هدفی که هرگز به آن نرسیدم!
این مردن ظاهری را "مرگ" مینامی؟