زمان کنونی: 2024/11/06, 02:56 AM درود مهمان گرامی! (ورودثبت نام)


زمان کنونی: 2024/11/06, 02:56 AM



نظرسنجی: به نظرتون رمانم خوبه؟
این نظرسنجی بسته شده است.
عالی 75.00% 3 75.00%
بد 25.00% 1 25.00%
نظری ندارم 0% 0 0%
در کل 4 رأی 100%
*شما به این گزینه‌ی رأی داده‌اید. [نمایش نتایج]

موضوع بسته شده است 
 
امتیاز موضوع:
  • 2 رأی - میانگین امتیازات: 5
  • 1
  • 2
  • 3
  • 4
  • 5

رمان خون یا آب؟

نویسنده پیام
Mi Hi
like fish in dark world



ارسال‌ها: 3,542
تاریخ عضویت: Aug 2018
اعتبار: 441.0
ارسال: #12
zجدید RE: رمان خون یا آب؟
پارت یازدهم:


تونل وحشت

ــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ​ــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ​ـــ

سیاهی...تاریکی...کثیفی...چرکی...دوست ندارم...هیچکی دوست نداره...اما الان همه ی

آدمها...شدن از همون جنس...شدن تاریک...شدن کثیف...شدن چرک... .

به زحمت از جام بلند میشم...پاهام...سرامیک های سرد رو لمس میکنه...حس میکنه...

سرامیک های سفید...بدون هیچ کثیفی... .

سرامیک ها حتی اگه کثیف هم بشن...ما میسابیمشون...حتی اگه سیاه بشن...انقدر میسابیمشون

تا سفید بشن...سرامیک ها...تقاص سیاه شدنشون رو پس میدن اما انسانها نه... .

به راهرویی که مثل تونل وحشت،ترسناکه،نگاه می کنم....

بهم چشمک میزنه...دعوتم میکنه به رد شدن ازش...

قدم اول رو برمیدارم و به تونل وحشت نزدیک میشم...

بابا فردا بهم میگه؟

قدم دوم...

اون فردی که بابا ازش حرف میزد کی بود؟

قدم سوم...

یعنی فردا قضیه رو میفهمم؟

قدم چهارم...

اصلا فردا بابا بهم میگه؟

قدم پنجم...

سرگیجه و سردرد هام شروع میشن...دستمو به دیوار راهرو می رسونم...چشم بسته...راه اتاقم رو

در پیش میگیرم...

اتاقی که یه روزی چشم بسته بهش راهنمایی شدم...

**ـ :مستقیم ...مستقیم...مستقیم...آها...دیوار رو بچسبی ها...

+ :بابا؟اینه؟احساس می کنم دستگیره اس...

ـ :آره دستگیره اس اما این نیس....

+ :کی میرسم بهش؟

ـ :صبر داشته باش...مستقیم...برو برو برو ....اِه ترنم؟

+ :چیشد بابا؟

ـ :یادت رفت دیوار رو بچسبی؟چرا ولش کردی؟دوباره بگیرش...

+ :باشه...بابا این دستگیره اولی مال کجا بود؟

ـ :توالت بود بابا...برو برو برو...آهان همونطور...برو برو...

+ :بابا اینه؟

ـ :نه این حمومه...برو برو برو...

+ :این چی؟

ـ :این اتاق منه...برو برو برو...

+ :اینه؟بابا حوصلم سر رفت...

ـ :همینه...حالا روبروی در وایسا...دستگیره رو بکش پایین...در رو باز کن...برو تو...حالا اون پارچه رو

از رو چشمت بردار...

+ :واااای خدای من...بابا اینجا فوق العاده اس...همه چی سبز...همه جا سبز...وای تختو...

واااای تخت کاهویی رنگ....مال من...بالشتک های روشو...بابا عاشقتم...**

به اتاقم میرسم...

همونطور که چراغ خاموشه...همونطور با لباس بیرون...رو تختم می خوابم...

***


2018/08/15 11:31 AM
یافتن تمامی ارسال‌های این کاربر
موضوع بسته شده است 


پیام‌های داخل این موضوع
رمان خون یا آب؟ - Mi Hi - 2018/08/14, 11:15 AM
RE: رمان خون یا آب؟ - Mi Hi - 2018/08/14, 11:19 AM
RE: رمان خون یا آب؟ - Mi Hi - 2018/08/14, 11:22 AM
RE: رمان خون یا آب؟ - Mi Hi - 2018/08/14, 11:23 AM
RE: رمان خون یا آب؟ - Mi Hi - 2018/08/14, 11:24 AM
RE: رمان خون یا آب؟ - Mi Hi - 2018/08/14, 11:25 AM
RE: رمان خون یا آب؟ - Mi Hi - 2018/08/14, 11:26 AM
RE: رمان خون یا آب؟ - Mi Hi - 2018/08/14, 01:00 PM
RE: رمان خون یا آب؟ - Mi Hi - 2018/08/14, 02:22 PM
RE: رمان خون یا آب؟ - Mi Hi - 2018/08/14, 08:28 PM
RE: رمان خون یا آب؟ - Mi Hi - 2018/08/14, 09:09 PM
RE: رمان خون یا آب؟ - Mi Hi - 2018/08/15 11:31 AM
RE: رمان خون یا آب؟ - Mi Hi - 2018/08/15, 08:03 PM
RE: رمان خون یا آب؟ - Mi Hi - 2018/08/19, 01:11 PM

موضوع‌های مرتبط با این موضوع...
موضوع: نویسنده پاسخ: بازدید: آخرین ارسال
پاییز و زمستان داستان خون اشامی ( تونل) parsap 14 5,394 2019/01/18 03:09 PM
آخرین ارسال: parsap
Rainbow رمان نفرین ابدی من ymir 16 3,486 2018/09/27 04:14 PM
آخرین ارسال: ymir
zجدید رمان دوباره دیدار #Chocolate Girl* 4 1,303 2018/08/14 08:38 PM
آخرین ارسال: abaneh
  نظرسنجی: رمان دوباره دیدار #Chocolate Girl* 3 1,741 2017/07/22 08:05 PM
آخرین ارسال: #Chocolate Girl*
  معرفی رمان تقدیر یک فرشته sararima1 2 1,645 2017/03/18 01:02 PM
آخرین ارسال: sararima1



کاربرانِ درحال بازدید از این موضوع: 6 مهمان