زمان کنونی: 2024/11/06, 02:49 AM درود مهمان گرامی! (ورودثبت نام)


زمان کنونی: 2024/11/06, 02:49 AM



نظرسنجی: به نظرتون رمانم خوبه؟
این نظرسنجی بسته شده است.
عالی 75.00% 3 75.00%
بد 25.00% 1 25.00%
نظری ندارم 0% 0 0%
در کل 4 رأی 100%
*شما به این گزینه‌ی رأی داده‌اید. [نمایش نتایج]

موضوع بسته شده است 
 
امتیاز موضوع:
  • 2 رأی - میانگین امتیازات: 5
  • 1
  • 2
  • 3
  • 4
  • 5

رمان خون یا آب؟

نویسنده پیام
Mi Hi
like fish in dark world



ارسال‌ها: 3,542
تاریخ عضویت: Aug 2018
اعتبار: 441.0
ارسال: #9
RE: رمان خون یا آب؟
پارت نهم:
مورد مشکوک؟
رمان خون یا آب نوشته ی ترانه



دکتر رفت بیرون...بابا بلندم کرد و بهم کمک کرد تا روی زمین وایسم:



بابا:عزیزم من برم بیرون،میتونی لباساتو عوض کنی؟



ولی من انگار نشنیدم بابا چی گفت...شایدم نخواستم بشنوم...و شاید هم داشتم فکر میکردم.نمی دونم. بابا آروم تکونم داد و گفت:



ـ :ترنم؟بابایی؟نمیخوای چیزی بگی؟به بابا بگو عزیزم... چی شده؟



و واکنش من فقط برگردوندن صورتم به سمتش و زل زدن تو چشاش بود...نمی تونستم حرف بزنم...فقط می خواستم بدونم حرفی که دکتر زد چه معنی داره؟ آیا واقعا من بیماری خاصی دارم؟اصن چه بیماری دارم؟



انگار بابا هم اینا رو از تو چشام خوند که گفت:



ـ :چیزی نیس عزیزم...اگه نگران حرف دکتری،باید بهت بگم که... .



و سکوت....چه واژه ی خوفناکی بود برای من. سرشو انداخت پایین.همونطور بهش زل زدم...یک دقیقه ...دو دقیقه...سه دقیقه...چهار...پنج... .



سرش رو بلند کرد و مثل من زل زد تو چشام. با دستاش دو طرف صورتمو قاب گرفت:



ـ :ترنم؟



+ :هوم؟


ـ :از وقتی اومدیم ایران...اتفاقی افتاده که من باید بدونم؟



تو چشاش دنبال معنی بودم...معنی تک تک حروفی که تو جمله اش بود. یعنی چی؟



ـ :مثلا مورد مشکوکی ندیدی؟توی خیابون؟توی کوچه؟ دانشگاه؟دَم خونه؟حتی تو بدن خودت؟هان؟



مورد مشکوک یعنی چی؟اگه مورد مشکوک،دیدن یه پرستار ترسناک با چشای قرمزه که وقتی بابا اومد تو رنگ چشاش عوض شد...یا دیدن یه فرد توی کوچه ی خلوت که همین مشخصات پرستاره ترسناک رو داشت، میشه مورد مشکوک،آره...من مورد مشکوک دیدم.



بالاخره لبم رو باز کردم: :منظورت از مورد مشکوک چیه بابا؟



بابا کلافه دست توی موهاش کشید.انگار یه چیزی رو میخواست بگه که نمی دونست من باید بدونم یا ندونم. این دفعه من بودم که با دستام صورتشو قاب گرفتم.



+ :چیزی هست که باید بدونم؟



ـ :فعلا نه...برسیم خونه بعد با هم حرف می زنیم. و از جاش بلند شد و به سمت در رفت.در رو باز کرد و توی ورودی ایستاد و گفت:


ـ :لباساتو بپوش و بیا بیرون.



و رفت و در رو بست... .



من چی رو باید بدونم؟یه چیزِ خیلی مهم که باعث کلافه شدن بابا شده؟کدوم یکی از معادلات من غلطه؟ میخواستم راه برم که یکهو چشام سیاهی رفت.



دستمو به دیوار رسوندم و آروم آروم قدم برداشتم. حالا دیدَم بهتر شده بود.لباسامو تن کردم و رفتم بیرون.



بابا روی صندلی ها نشسته بود و دستاش رو روی زانو هاش تکیه داده بود و ناخنهاش،نرمی موهاش رو حس میکرد.



با صدای در سرش رو بالا آورد و به من نگاه کرد. به سمتم اومد و منو محکم چسبید.



اوووف...چی شده که بابا اینقدر کلافه است؟اون حرف مهم چیه؟ توی کل راه...نه من حرف زدم و نه بابا...سکوت خفقان آوری که به راه بود،داشت خفه ام میکرد.


بالاخره به خونه رسیدیم...در سمت من رو باز کرد و کمک کرد تا پیاده بشم. در رو با کلید باز کرد و وارد خونه شدیم...و باز هم سکوت.



بابا من رو روی مبل گذاشت و به سمت اتاقش رفت. و من...همونطور منتظر...همونطور چشم براه...و همونطور درمانده منتظر بابا و توضیحاتش بودم.
(آخرین ویرایش در این ارسال: 2018/08/14 02:25 PM، توسط Mi Hi.)
2018/08/14 02:22 PM
یافتن تمامی ارسال‌های این کاربر
موضوع بسته شده است 


پیام‌های داخل این موضوع
رمان خون یا آب؟ - Mi Hi - 2018/08/14, 11:15 AM
RE: رمان خون یا آب؟ - Mi Hi - 2018/08/14, 11:19 AM
RE: رمان خون یا آب؟ - Mi Hi - 2018/08/14, 11:22 AM
RE: رمان خون یا آب؟ - Mi Hi - 2018/08/14, 11:23 AM
RE: رمان خون یا آب؟ - Mi Hi - 2018/08/14, 11:24 AM
RE: رمان خون یا آب؟ - Mi Hi - 2018/08/14, 11:25 AM
RE: رمان خون یا آب؟ - Mi Hi - 2018/08/14, 11:26 AM
RE: رمان خون یا آب؟ - Mi Hi - 2018/08/14, 01:00 PM
RE: رمان خون یا آب؟ - Mi Hi - 2018/08/14 02:22 PM
RE: رمان خون یا آب؟ - Mi Hi - 2018/08/14, 08:28 PM
RE: رمان خون یا آب؟ - Mi Hi - 2018/08/14, 09:09 PM
RE: رمان خون یا آب؟ - Mi Hi - 2018/08/15, 11:31 AM
RE: رمان خون یا آب؟ - Mi Hi - 2018/08/15, 08:03 PM
RE: رمان خون یا آب؟ - Mi Hi - 2018/08/19, 01:11 PM

موضوع‌های مرتبط با این موضوع...
موضوع: نویسنده پاسخ: بازدید: آخرین ارسال
پاییز و زمستان داستان خون اشامی ( تونل) parsap 14 5,391 2019/01/18 03:09 PM
آخرین ارسال: parsap
Rainbow رمان نفرین ابدی من ymir 16 3,486 2018/09/27 04:14 PM
آخرین ارسال: ymir
zجدید رمان دوباره دیدار #Chocolate Girl* 4 1,303 2018/08/14 08:38 PM
آخرین ارسال: abaneh
  نظرسنجی: رمان دوباره دیدار #Chocolate Girl* 3 1,741 2017/07/22 08:05 PM
آخرین ارسال: #Chocolate Girl*
  معرفی رمان تقدیر یک فرشته sararima1 2 1,645 2017/03/18 01:02 PM
آخرین ارسال: sararima1



کاربرانِ درحال بازدید از این موضوع: 7 مهمان