زمان کنونی: 2024/11/06, 12:21 PM درود مهمان گرامی! (ورودثبت نام)


زمان کنونی: 2024/11/06, 12:21 PM



نظرسنجی: نظر شما
خوب
بد
[نمایش نتایج]
توضیح: این یک نظرسنجی عمومی‌است. کاربران می‌توانند گزینه‌ی انتخابی شما را مشاهده کنند.
ارسال پاسخ 
 
امتیاز موضوع:
  • 12 رأی - میانگین امتیازات: 4.92
  • 1
  • 2
  • 3
  • 4
  • 5

نفس

نویسنده پیام
Aisan
isun



ارسال‌ها: 5,853
تاریخ عضویت: Jul 2013
ارسال: #39
RE: نفس
مکمل 1 ... سالگرد مادربزرگ
**********************
از ماشین پیاده می شویم و به سمت محوطه امامزاده حرکت میکنیم. باز آن استرس لعنتی جانم را می لرزاند. آن حس عجیبی که تا مغز استخوانم را می شکافد...
امروز اولین سالگرد مادربزرگ است.خوشحال از دیدن مهیار و غمگین از حضور در این مراسم؛ با این حس تردید به حیاط امامزاده پا میگذارم.
چشم هایم مهیار را طلب میکنند و همچون تشنه ای که به دنبال آب میگردد، قامت بلندش را جستجو میکند. دیری نمیگذرد که پیراهن آسمانی رنگش چشمم را جذب میکند.
به سمت ما می آید و سلام میکند و شمعدانی هایی که دست باباست را از او میگیرد و سریعا به سمت داخل امامزاده بر میگردد. آنچنان ذوقم کور میشود که وا میروم! خود را لعنت میکنم از این حس وابستگی! حتی مهلت سلام کردن هم به من داده نشد!
مدتی پیش که مادربزرگ دوستم مرده بود، اگر کسی اورا می دید نمی توانست بفهمد کسی از بستگانش مرده، از بس که غرق در درس و زندگی خودش بود.اما من! آنقدر ضعیف بودم که ...

وارد قسمت زنانه شدیم. فضا همان فضای مراسم هفته و چهلم بود. همه همانقدر آشنا و ما همانقدر غریبه برای آنها...
نیم ساعتی که نشستم نتوانستم جو آنجا را تحمل کنم.گوش هایم هم خسته از شنیدن صدای مداح بودند.از کنار مامان بلند شدم و بیرون رفتم.نفسم به شماره افتاده بود و سرم گیج میرفت.چقدر ضعیف شدم! آرام آرام به سمت در ورودی مردانه حرکت کردم تا کلید ماشین را از بابا بگیرم و در سکوتش غرق شوم. برای ورود به قسمت مردانه که ورودی اصلی امامزاده بود، باید از چند پله بالا میرفتم اما همان پایین پله ها کنار یک درخت ایستادم تا بابا بیاید اما جز دایی عباس و عموها کسی آنجا نبود. طبق عادتم به مهیار نگاه کردم و نگاه خیره او را روی خودم یافتم که با لبخند خفیفی مزین شده بود! خودمانیم اما فاز عموهم معلوم نیست!( نویسنده: همون ماذا فاذا یا سیدی خودمونمطالب مخصوص انیمه، مانگا، کارتون و کمیک مخصوص پارک انیمه) با اشاره از او خواستم که بابا را صدا کند و از آنجایی که شیطنتش گل کرده بود، خود را به کوچه علی چپ زد و با اشاره به خودش گفت:«میخوای من بیام؟» اشاره کردم:«نه» چند ثانیه ای به همین منوال گذشت که وقتی کلافگی ام را دید، بابا را صدا زد. بابا آمد دم در و از همان جا پرسید که چکار دارم و وقتی گفتم که حالم بد است، سوییچ را به دستم داد و دوباره داخل رفت.

سوییچ را گرفتم و به سمت پارکینگ حرکت کردم اما میان راه، مسیرم را تغییر دادم و به سمت مزار مادربزرگ حرکت کردم.مزارش آرام و خلوت بود. دقیقا آنچه من میخواستم.رفتم و روی یکی از سکوهای ایوان امامزاده نشستم. همه چیز در چند ثانیه از جلوی چشمانم گذشت. کاش مادربزرگ بود. آن وقت شاید زندگی از دست رفته مان را باز می ساختیم.

در افکار خود بودم که دستی از پشت دور شانه هایم حلقه شد. این بوی خوب کسی جز عمو مهیار نمی توانست باشد.
- سلام!
آمد و روبه رویم ایستاد.پیشانی اش را روی پیشانی ام گذاشت و دست هایش را روی شانه هایم گذاشت:
+ جوجه ... چرا تنها نشستی؟
نفس عمیقی کشیدم و به تقلید از خودش، دستانم را روی شانه هایش گذاشتم:
- حالم خوب نیست
+ درد و بلات نفسم... چته؟
دستم را روی قفسه سینه اش گذاشتم و گفتم:
- درد میکنه... نفسم درد میکنه
+ بمیرم جوجه ...
- اونجوری که بدتر میشه...
سرم را روی سینه اش گذاشت و در آغوشم گرفت و همان طور که سرم را نوازش میکرد گفت:
+ خوب میشی... باید خوب بشی...
(آخرین ویرایش در این ارسال: 2020/08/14 04:37 PM، توسط Aisan.)
2017/12/13 07:53 PM
یافتن تمامی ارسال‌های این کاربر نقل قول این ارسال در یک پاسخ
ارسال پاسخ 


پیام‌های داخل این موضوع
نفس - Aisan - 2017/02/28, 08:47 PM
RE: نفس - Aisan - 2017/02/28, 10:08 PM
RE: نفس - Aisan - 2017/03/03, 10:56 PM
RE: نفس - Aisan - 2017/03/06, 02:18 PM
RE: نفس - Aisan - 2017/03/08, 10:52 PM
RE: نفس - Aisan - 2017/03/09, 04:46 PM
RE: نفس - Aisan - 2017/03/10, 02:48 PM
RE: نفس - Aisan - 2017/03/25, 11:03 AM
RE: نفس - Aisan - 2017/03/25, 11:08 AM
RE: نفس - Aisan - 2017/03/27, 06:29 PM
RE: نفس - Aisan - 2017/04/05, 11:19 PM
RE: نفس - Aisan - 2017/04/06, 12:30 AM
RE: نفس - Aisan - 2017/04/19, 10:31 PM
RE: نفس - Aisan - 2017/04/22, 10:08 PM
RE: نفس - Aisan - 2017/04/24, 07:57 PM
RE: نفس - Aisan - 2017/06/03, 02:00 PM
RE: نفس - Aisan - 2017/06/06, 01:46 PM
RE: نفس - Aisan - 2017/06/12, 12:31 PM
RE: نفس - Aisan - 2017/06/19, 07:48 PM
RE: نفس - Aisan - 2017/06/20, 08:00 PM
RE: نفس - Aisan - 2017/07/02, 12:05 AM
RE: نفس - Aisan - 2017/07/03, 11:53 PM
RE: نفس - Aisan - 2017/07/04, 03:59 PM
RE: نفس - Aisan - 2017/07/05, 10:13 PM
RE: نفس - Aisan - 2017/07/07, 01:20 PM
RE: نفس - Aisan - 2017/07/22, 09:50 PM
RE: نفس - Aisan - 2017/07/27, 02:11 PM
RE: نفس - Aisan - 2017/08/19, 11:25 PM
RE: نفس - Aisan - 2017/08/23, 03:47 PM
RE: نفس - Aisan - 2017/08/25, 01:30 AM
RE: نفس - Aisan - 2017/08/30, 08:32 PM
RE: نفس - Aisan - 2017/09/03, 10:30 PM
RE: نفس - Aisan - 2017/09/04, 12:40 PM
RE: نفس - Aisan - 2017/09/13, 11:36 PM
RE: نفس - Aisan - 2017/09/15, 02:32 PM
RE: نفس - Aisan - 2017/09/17, 10:09 PM
RE: نفس - Aisan - 2017/11/02, 08:17 PM
RE: نفس - Aisan - 2017/12/13, 07:53 PM
RE: نفس - Aisan - 2017/12/13 07:53 PM
RE: نفس - !Web Prince - 2020/08/17, 01:01 AM



کاربرانِ درحال بازدید از این موضوع: 7 مهمان