زمان کنونی: 2024/11/06, 12:05 PM درود مهمان گرامی! (ورودثبت نام)


زمان کنونی: 2024/11/06, 12:05 PM



نظرسنجی: نظر شما
خوب
بد
[نمایش نتایج]
توضیح: این یک نظرسنجی عمومی‌است. کاربران می‌توانند گزینه‌ی انتخابی شما را مشاهده کنند.
ارسال پاسخ 
 
امتیاز موضوع:
  • 12 رأی - میانگین امتیازات: 4.92
  • 1
  • 2
  • 3
  • 4
  • 5

نفس

نویسنده پیام
Aisan
isun



ارسال‌ها: 5,853
تاریخ عضویت: Jul 2013
ارسال: #15
RE: نفس
فصل دوم - قسمت چهارم 
*******************
مادر بزرگ با لحن شیرین و مهربانش یکی از ضرب المثل های قدیمی و بومی را تعریف می کند.عمو فرهاد از مادربزرگ می خواهد تا ماجرای ضرب المثل را برای من بگوید.مادربزرگ هم شروع می کند.به دلیل بیماری ای که داشت نمی تواند خیلی واضح صحبت کند اما نمی دانم چرا با تمام وجود به حرف هایش گوش می سپارم.آرامش خاصی میان این جمع حاکم است که تا به حال آن را احساس نکرده ام ! مادر بزرگ تعریف می کند و ما با لبخند بر لب می شنویم.

در این میان عمو ها هم شیطنت هایی می کنند که به خنده هایمان می افزاید.تا اینکه فرهاد با نگاهی بر ساعت تلفنش عزم رفتن می کند:
- آقا مهیار بریم؟
به جای عمو مهیار،مامان جواب می دهد:
- کجا ؟ شما که تازه اومدین
- دیگه رفع زحمت کنیم زن داداش.اون دوتا بچه ها هم تو خونه تنهان
و از جا بلند می شود.مهیار هم بی هیچ حرفی،از جا بلند شده و با یک حرکت مادربزرگ را روی ویلچر می نشاند.بابا به سمت برادران خود می رود تا آن ها را بدرقه کند.
مامان را می بینم که کنار مادربزرگ زانو زده و به حرف هایش گوش می کند،برق اشک هایشان هم دور از چشم هایم نیست.
بعد از چند لحظه مامان ویلچر را به سمت در خروجی،جایی که سه برادر ایستاده اند هدایت می کند تا اولین بازدید بعد از 17 سال به پایان برسد.

فرهاد و مادربزرگ وارد آس**نس*ر می شوند و به طبقه پایین می روند.قوطی حلبی که دوباره به طبقه ما بر می گردد،ما چهار نفر سوار می شویم و به طبقه همکف می رویم.
صبر می کنم تا همه از آس**نس*ر خارج شوند،اما بعد از مامان و بابا،عمو مهیار پیاده نمی شود و در را برای من نگه می دارد تا من اول از در خارج شوم اما وقتی ممانعتم را می بیند،دستش را دراز می کند و «بفرمایید» می گوید.اما باز هم قبول نمی کنم که زود تر از او از آس**نس*ر خارج شوم.
- بفرمایید خانوم!
+ اختیار دارید!
- گفتم بفرمایید
+ غیر ممکنه!
- لا اله الا الله!دخترجون برو دیگه!
+ ابدا ! تو این یه مورد هیچ راهی نیست!
- بابا بیا برو بیرون دیگه !
+ نمی رم
- همین جا وایمیسما !
- ... (دست به سینه می ایستم) من که با اینجا وایسادن مشکلی ندارم!
+ از دست تو !
و من پیروز می شوم!

بالاخره اول مهیار از در خارج شده و به سمت محوطه پارکینگ می رود.وقتی به ماشین تیمسار می رسیم که مادربزرگ در ماشین نشانده شده و فرهاد هم درحال سوار شدن است.
با دیدن من،پایش را که برای سوار شدن،در ماشین گذاشته بود،خارج می کند و به سمتم می آید:
- زحمت کشیدی خانوم!
لبخند می زنم
- تشریف بیارید از اون طرفا
+ چشم عموجان
گونه ام را می بوسد و بعد دست می دهد و خداحافظی می کند.مهیار در این مدت خود را با تنظیم جای مادربزرگ سرگرم کرده است - حداقل من این احساس را دارم که خود را سرگرم کرده ! چرایش را نمی دانم ! - انگار مادربزرگ چیزی به من می گوید که نمی شنوم،برای همین مهیار رو به من می گوید :
- با شما هستن !
به سمت مادربزرگ می روم :
- بله ؟
+ زحمت کشیدی ننه جان
- خواهش می کنم چه زحمتی،خیلی خوش اومدین
+ خداحافظت مادر
- خداحافظ ..

از ماشین فاصله می گیرم.مهیار و فرهاد برای آخرین با رخداحافظی می کنند و در ماشین می نشینند.
فرهاد ماشین را روشن کرده و حرکت می کند.من و بابا و مامان هم تا جایی که ماشین تیمسار در خم کوچه ناپدید شود،از آن چشم بر نمی داریم.
بعد از رفتن آن ها،هرسه بدون اینکه از حالت خود خارج شویم،به همان راه خیره مانده ایم.چند لحظه کش داری می گذرد که مامان سکوت را با صدای آرامش می شکند:
- گفت حلالم کن ... گفت بچه هامو دست تو می سپارم ...
***
ادامه دارد ...
(آخرین ویرایش در این ارسال: 2020/08/14 04:03 PM، توسط Aisan.)
2017/04/24 07:57 PM
یافتن تمامی ارسال‌های این کاربر نقل قول این ارسال در یک پاسخ
ارسال پاسخ 


پیام‌های داخل این موضوع
نفس - Aisan - 2017/02/28, 08:47 PM
RE: نفس - Aisan - 2017/02/28, 10:08 PM
RE: نفس - Aisan - 2017/03/03, 10:56 PM
RE: نفس - Aisan - 2017/03/06, 02:18 PM
RE: نفس - Aisan - 2017/03/08, 10:52 PM
RE: نفس - Aisan - 2017/03/09, 04:46 PM
RE: نفس - Aisan - 2017/03/10, 02:48 PM
RE: نفس - Aisan - 2017/03/25, 11:03 AM
RE: نفس - Aisan - 2017/03/25, 11:08 AM
RE: نفس - Aisan - 2017/03/27, 06:29 PM
RE: نفس - Aisan - 2017/04/05, 11:19 PM
RE: نفس - Aisan - 2017/04/06, 12:30 AM
RE: نفس - Aisan - 2017/04/19, 10:31 PM
RE: نفس - Aisan - 2017/04/22, 10:08 PM
RE: نفس - Aisan - 2017/04/24 07:57 PM
RE: نفس - Aisan - 2017/06/03, 02:00 PM
RE: نفس - Aisan - 2017/06/06, 01:46 PM
RE: نفس - Aisan - 2017/06/12, 12:31 PM
RE: نفس - Aisan - 2017/06/19, 07:48 PM
RE: نفس - Aisan - 2017/06/20, 08:00 PM
RE: نفس - Aisan - 2017/07/02, 12:05 AM
RE: نفس - Aisan - 2017/07/03, 11:53 PM
RE: نفس - Aisan - 2017/07/04, 03:59 PM
RE: نفس - Aisan - 2017/07/05, 10:13 PM
RE: نفس - Aisan - 2017/07/07, 01:20 PM
RE: نفس - Aisan - 2017/07/22, 09:50 PM
RE: نفس - Aisan - 2017/07/27, 02:11 PM
RE: نفس - Aisan - 2017/08/19, 11:25 PM
RE: نفس - Aisan - 2017/08/23, 03:47 PM
RE: نفس - Aisan - 2017/08/25, 01:30 AM
RE: نفس - Aisan - 2017/08/30, 08:32 PM
RE: نفس - Aisan - 2017/09/03, 10:30 PM
RE: نفس - Aisan - 2017/09/04, 12:40 PM
RE: نفس - Aisan - 2017/09/13, 11:36 PM
RE: نفس - Aisan - 2017/09/15, 02:32 PM
RE: نفس - Aisan - 2017/09/17, 10:09 PM
RE: نفس - Aisan - 2017/11/02, 08:17 PM
RE: نفس - Aisan - 2017/12/13, 07:53 PM
RE: نفس - Aisan - 2017/12/13, 07:53 PM
RE: نفس - !Web Prince - 2020/08/17, 01:01 AM



کاربرانِ درحال بازدید از این موضوع: 4 مهمان