زاواره
ارسالها: 2,327
تاریخ عضویت: Nov 2012
اعتبار: 419.0
|
RE: ورق پاره های تنهایی من!
می گذرد.....روزهای روشن بهاری......
می گذرد .....روزهای گرم تابستان.....
می گذرد....روزهای نارنجی ،طلایی و بارانی خزان ....
و می گذرد....روزهای سرد زمستان........
ولی نمی گذرند خاطرات دردناک بهار.....
نمی گذرند زجرهای مه گرفته تابستان .....
نمی گذرند افسوس های غریب پاییز.....
ونمی گذرند عذاب های خسته زمستان.......
نمی گذرند مگر به خوبی های خاطرات شکوفه های گیلاس بهاری،نمی گذرند مگر به خاطرات بازی های تابستان،نمی گذرند مگر به چای بعذاز ظهر پاییز و زمستان های پر از آدم برفی های چشم مشکی!
وگذران عمر ما همین است ....ترکیبی از خوشی و رنج،درد و درمان و مهربانی و نا مهربانی........ولی در نهایت امید....معجره ای است که باعث می شودخوشی ،درمان و مهربانی دنیا را به نامهربانی و درد آن ببخشیم.و امید زنده کننده ی آدمی است.
|
|
2017/01/26 09:49 PM |
|