زمان کنونی: 2024/11/06, 05:29 AM درود مهمان گرامی! (ورودثبت نام)


زمان کنونی: 2024/11/06, 05:29 AM



نظرسنجی: داستان مورد پسند شما بود؟
بله
خیر
[نمایش نتایج]
توضیح: این یک نظرسنجی عمومی‌است. کاربران می‌توانند گزینه‌ی انتخابی شما را مشاهده کنند.
ارسال پاسخ 
 
امتیاز موضوع:
  • 10 رأی - میانگین امتیازات: 4.9
  • 1
  • 2
  • 3
  • 4
  • 5

نگهبانان صلح

نویسنده پیام
Aisan
isun



ارسال‌ها: 5,853
تاریخ عضویت: Jul 2013
ارسال: #9
RE: نگهبانان صلح
قسمت هشتم - داستان از زبان هارو

10دقیقه از مهلت "اسکات"گذشته و من آماده آماده ام!
روی یکی از مبل ها نشسته و ساعد دست های در هم گره خورده ام را روی پاهایم گذاشته ام.غرق در افکار خود و اتفاقاتی که قرار است بیفتد،صدای زجه گوش خراش مردی را می شنوم.به سمت پنجره خیز بر می دارم و بیرون را نگاه می کنم،پسری20-25ساله وسط خیابان خالی از هر موجود زنده ای،در حالی که به طرز فجیعی صورتش تکه تکه شده و لباس هایش پاره پاره شده اند،خود را به جلو می کشد.پسر هر چند ثانیه از شدت عجز و درد نعره می زند،اما به خاطر ترسی که مردم پیدا کرده اند،هیچ کس به فریادش نمی رسد.

به سرعت از خانه خارج می شوم و به سمتش می دوم.کسی از ساختمان رو به رو صدا می زند:«برگرد تو خونه ات!مگه اخبار رو نشنیدی؟از جونت سیر شدی؟»اما من بی توجه به هشدار هایش،کنار پسر بیچاره زانو می زنم و سرش را با دستانم بالا می آورم.

حال بهم زن است!چشم هایش از حدقه در آمده و صورتش عمیق برش های مختلف خورده.وقتی دست هایم را احساس می کند،قسمتی که دیگر برای او نمی شود نامش را «دهن» گذاشت،به التماس باز می کند و کلمات را نا مفهوم خارج می کند:
«لُـــ...شـَن اُمَهَم هُن... لُـــ...شـَن نَار ویوس اُ بــــــِعِم واعِد کـــــُ...»(لطفا کمکم کن...لطفا کمکم کن نذار ویروس رو بهم وارد کنن)

با هر کلمه ای که می گفت خونه از تکه های بریده صورتش بیرون می زند.زیر کتفش را می گیرم و کمکش می کنم تا حرکت کند که ناگهان صدای خرد شدن استخوان هایش را می شنوم.نگاه متعجبم را به سر و کمرش می دوزم که حالا استخوان هایش از آن ها بیرون زده اند.
-تو...مطمئنی که هنوز آلوده نشدی؟!
آرام شده،به طوری که انگار هیچ دردی نمی کشد.سرش را با آرامش به سمتم می چرخاند و من به جای خالی چشمانش خیره می شوم که حالا با دو گوی پر از خون پر شده اند!

به سرعت روی زمین پرتابش می کنم و از او فاصله می گیرم.نمونه های این ویروس را در هند دیده بودم اما چیزی که حالا می بینم خیلی خیلی خیلی خطرناک تر و پیشرفته تر است.پسر که حالا سرپا شده،با صدای یک حیوان وحشی یا هرچیزی غیر از انسان می غرد و انگار که مرا به چشم طعمه ببیند به سمتم حمله ور می شود...
2016/09/07 01:25 PM
یافتن تمامی ارسال‌های این کاربر نقل قول این ارسال در یک پاسخ
ارسال پاسخ 


پیام‌های داخل این موضوع
نگهبانان صلح - Aisan - 2016/06/11, 01:37 PM
RE: گاردین - white knight - 2016/06/11, 02:08 PM
RE: نگهبانان صلح - Aisan - 2016/06/14, 01:04 AM
RE: نگهبانان صلح - white knight - 2016/06/20, 07:37 PM
RE: نگهبانان صلح - Aisan - 2016/08/19, 06:27 PM
RE: نگهبانان صلح - white knight - 2016/08/21, 09:22 AM
RE: نگهبانان صلح - Aisan - 2016/09/06, 10:56 AM
RE: نگهبانان صلح - white knight - 2016/09/06, 11:52 AM
RE: نگهبانان صلح - Aisan - 2016/09/07 01:25 PM
RE: نگهبانان صلح - white knight - 2016/09/08, 12:43 PM
RE: نگهبانان صلح - Aisan - 2016/09/08, 09:22 PM
RE: نگهبانان صلح - white knight - 2016/09/08, 10:13 PM
RE: نگهبانان صلح - Aisan - 2016/09/09, 01:50 PM
RE: نگهبانان صلح - white knight - 2016/09/17, 12:06 AM
RE: نگهبانان صلح - Aisan - 2016/09/19, 12:00 AM
RE: نگهبانان صلح - white knight - 2016/09/22, 11:40 PM
RE: نگهبانان صلح - Aisan - 2017/02/08, 09:24 PM
RE: نگهبانان صلح - white knight - 2017/02/11, 07:51 PM
RE: نگهبانان صلح - Aisan - 2017/05/22, 12:25 PM
RE: نگهبانان صلح - white knight - 2017/05/22, 05:40 PM
RE: نگهبانان صلح - Aisan - 2017/05/23, 01:55 PM
RE: نگهبانان صلح - white knight - 2017/06/14, 12:57 PM
RE: نگهبانان صلح - Aisan - 2017/06/16, 09:05 PM
RE: نگهبانان صلح - white knight - 2017/06/21, 02:48 PM
RE: نگهبانان صلح - Aisan - 2017/06/21, 07:41 PM
RE: نگهبانان صلح - white knight - 2017/07/10, 12:14 PM
RE: نگهبانان صلح - Aisan - 2018/03/11, 10:46 PM
RE: نگهبانان صلح - white knight - 2018/07/30, 02:10 PM



کاربرانِ درحال بازدید از این موضوع: 6 مهمان