یک نامه...

[suisen]

کسی که خیلی دوستش دارم یک شخصیت کارتونیه.
به نام او که آرامش بخش قلب ها است
سلام سفیروث؛
میخواستم واقعیتی را برایت بگویم ، لوکرسیا کرسنت اسم مادرته ، صورتت مثل مادرت زیبا و مهربان بودالبته قبل از اینکه از همه متنفر بشی و شهر را به آتش بکشی و مردم را قتل عام کنی، پدرت هوجو یه ذره عاطفه نداشت اون حاضر بود بچشو زیر پاش له کنه تا به چیز هایی که میخواست برسه .او باعث مرگ مادرت بود ؛ مادرت بخاطر فراغ تو مرد.فکر نکنم بتونی حس یه مادر را در فراغ فرزند چند روزه اش را درک کنی . امیدوارم حرفایی که زدم مقدارزیادی از خشم و نفرتت را کم کند .
درضمن دنبال فرستنده نامه نگردچون هیچ وقت پیدایش نمیکنی .پایان و خداحافظ
دوست دارت یک دوست ناشناس