ورق پاره های تنهایی من!

[زاواره]

می دوی...تا از گذر روزهای زندگی جلو بزنی....
نفس نفس می زنی تا هر چه زودتر بزرگ شوی....و فکر می کنی هرچه زمان بیشتر بگذرد،تو به خوشبختی نزدیک تر می شوی....
غافل از اینکه خوشبختی همین جاست....در همین لحظات ساده و آرام زندگی...لحظاتی که برای ما امروزی ساده است و فردا حسرتی سخت....ویکی از دردناک ترین احساسات دنیا حسرت خوشبختی است.

[زاواره]

آرامش معجون غریبی است...معجونی که کلید خوشبختی،آسایش روحی و درمانگر درد های زندگی است....
کلیدی که اکثر مردم جهان آن را با نام های دیگر می شناسند....گاهی از آن به پول یاد می کنند،گاهی شانس،گاهی ماشین،گاهی رفاه و هرچه فطرت مادی بشر خواهان آن باشد را آرامش می خوانند ولی چطور است که تعداد زیادی از انسان ها همه ی این کلید ها را دارند ولی کمتر کسی به آرامش و خوشبختی رسیده؟

[زاواره]

درک کردن همان درد کشیدن است....و از آنجا که حقیقت بسیار بی رحم است هر چه بیشتر بدانی بیشتر درد خواهی کشید...و دردسر از جایی شروع می شود که وقتی انسان چشمانش باز شد و شروع به فهمیدن کرد،نمی تواند چشمانش را بزند و خود را به نفهمیدن بزند......و البته از از آنجایی که تجربه هم معلم بسیار سخت گیری است ....اول امتحان می گیرد و بعد درس می دهد....هرچه به تجربه های انسان های دانا افزوده می شود دردشان بیشتر می شود....

[زاواره]

جهالت مرض بدی است ....چون آن اگر بزرگ ترین رنج نباشد یکی از بزرگ ترین دردهای آدم های دردشناس است.
درست از جهالت و بی خبری لذت فراوانی برده می شود ،و مسلما سر خود را لای برف فرو کردن بسیار راحت تر از درد کشیدن و فهمیدن است ولی بهایی که برای نادانی پرداخته می شود،فاجعه ای به اندازه عمر یا حداقل جوانی انسان را باعث می شود.

[زاواره]

بهار را دوست دارم ......به خاطر زیبایی های فراوانش
تابستان را دوست دارم.....به خاطر گرما و زنده شدن زمین
پاییز را دوست دارم....به خاطر هزار رنگ بودنش
و زمستان را بیشتر دوست دارم....به خاطر سادگی و بی ریایی بی نظیرش.....
وخدا را بیشتر از همه چیز و همه کس دوست دارم....چرا که او خدای فصل ها و انسان ها و زمین و آسمان است.

[زاواره]

همین نزدیکی است......
فقط کافی است به دور و برمان نگاهی کوتاه بیندازیم.....او را در همه جا می بینیم ولی باز هم دنبالش می گردیم.....
غافل از اینکه خدا از رگ گردن به ما نزدک تر است.

[زاواره]

فروردین......آغاز سال است.....ماه شکوفه ها،نوروز و شادمانی.....ماه زنده شدن دوباره زمین
اردیبهشت......دومین ماه بهار است....به راستی بهشت زمین است و عروس ماه ها......
خرداد.....آخرین برگ بهار است.....گرم و تپنده،لبریز از اشتیاق و طراوت......
به این سه سمفنونی بی نظیر بهار می گویند.....بهار یعنی شکفتن،زنده شدن و روییدن و چقدر راحت می توان عظمت خدا را میان زیبایی های بی نظیر بهار یافت.......
 

[زاواره]

نخستین برگ دفتر تابستان را تیر می گویند.....ماهی که در آن همه گرمای تابستان را تجربه می کنند و زندگی به خوبی در آن جریان دارد......ماهی که هیاهوی دانش آموزان تعطیل شده تمام 31 روزش را پر می کند......

پنجمین ماه سال را مرداد نهاده اند......مرداد به معنای جاودانگی است.....و واقعا هم همین طور است.....چون مرداد اوج پرتو افشانی های خورشید،شادابی میوه ها و جریان زندگی است......و مهری که درون گرمایش است همانند نامش جاودانه است.

آخرین برگ دفتر تابستان شهریور است.....آخرین گام های دومین فصل سال....مهربان،طلایی و معتدل.....

به این سه نعمت خدادادی تابستان گویند و به راستی می توان مهربانی خدا را در بین مناظر زیبای تابستان دید....

[زاواره]

و سومین فصل سال ......خزان......
نخستین ماه پاییز و هفتمین ماه سال مهر است.....خوشبحال سال که چون مهری دارد و خوشبحال پاییز که معتدل ترین و بهترین ماه سال را در دامان دارد...ماهی که هوا نه گرم است و نه سرد....معتدل،آرام و خنک است....روح تابستان و خنکای خزان در آن با هم جریان دارد.....خش خش برگ ها،غروب های آتشین،باران های دل انگیز و زیبایی شفق همه در این ماه چون معجزه ای می درخشند .....همان طور که مهر نیز یک معجزه است.....

دومین برگ پاییز آبان است....غمگین،سر به زیر و بارانی.....ولی هیچ ماهی همانند آبان این همه سایه رو شن زیبا ندارد.....غروب های گاه ابری،گاه آفتابی.....و مردمی که به چکاچک باران گوش می سپارند و معجزه ی پاییز را در آبان لمس می کنند

و آخرین ماه پاییز آذر است....ماه متولدین احساساتی،رک و عاشق آزادی اش.....ماه ترین ها....نارنجی ترین غروب ها،سرد ترین آسمان ها،پر باران ترین ابر ها و زیباترین میوه ها......

و خزان اینگونه است که معجزه خدا را در خود متبلور می کند.

[زاواره]

چهارمین فصل سال زمستان است.....

اولین ماه آن دی ماه است....ماه متولدین جدی،آرام و خونسردش....ماه شروع سرما،بوی برف،نفیر باد،کریستال شکل شدن یخ ها.....
ماه قهوه ها و چای های خانگی،ماه لم دادن کنار بخاری .......و ماه تلاش و امتحانات ......و چه زیبا اولین ماه زمستان ترسیم شده است.

یازدهمین ماه سال بهمن است....ماه متولدین بی نظیر،آزاد و مهربانش....ماه برف....زمستان واقعی....ماه تعطیلی های گه گاه ......ماه میانی زمستان بهمن است....ماه زیبایی و مهر....

و آخرین ماه سال اسفند است...ماه بوی عید....ماه خرید...ماه بی توجهی دانش آموزان به درس....ماه بوی ماهی و هفت سین...وماه خانه تکانی.....والحق که سال چه زیبا با اسفند تمام میشود.....

و این چنین خدا عظمتش را تکمیل می کند در زمستان....