zari.f
anishtain`s adopted daughter
ارسالها: 725
تاریخ عضویت: Sep 2013
اعتبار: 218.0
|
RE: دختر عجیب!
عالیه!مطالب مخصوص انیمه، مانگا، کارتون و کمیک مخصوص پارک انیمهمطالب مخصوص انیمه، مانگا، کارتون و کمیک مخصوص پارک انیمهمطالب مخصوص انیمه، مانگا، کارتون و کمیک مخصوص پارک انیمه
|
|
2013/10/10 10:34 PM |
|
invierno
ارسالها: 691
تاریخ عضویت: Sep 2013
اعتبار: 150.0
|
RE: دختر عجیب!
قشنگ بود شخصیتای دختری که گذاشته بودی. ادم بودن یا چیز دیگه خیلی قیافه هاشون ناجور بود چشما و لباشون حالت عادی نداشت.ولی ایول
|
|
2013/10/11 12:28 PM |
|
kira_yamato
ارسالها: 142
تاریخ عضویت: Oct 2013
اعتبار: 21.0
|
RE: دختر عجیب!
پ ادامش چی شد؟
یادت نره. اگه خواستی بفرست. مشکلات ویراستاری و نوشتاری زیاد داره. مخصوصا از لحاظ دستوری.
|
|
2013/10/12 05:45 PM |
|
افسون
ارسالها: 402
تاریخ عضویت: Jan 2013
اعتبار: 236.0
|
RE: دختر عجیب!
عالیه ولی الیون کیه؟؟؟؟؟
|
|
2013/10/12 08:10 PM |
|
❣sдℜдℋ ℬℜλдηṱ❣
ارسالها: 676
تاریخ عضویت: Sep 2013
|
RE: دختر عجیب!
الیون نام دوم شاه آلبرن هست
|
|
2013/10/13 08:34 PM |
|
Roya
ارسالها: 2,057
تاریخ عضویت: Jan 2013
اعتبار: 1204.0
|
RE: دختر عجیب!
آفرین افرین ...
داستان خیلی خوبیه به نظرم !
استعداد نوسیندگیت خیلی خوبه ! واقعا خوشم اومد !
فقط یه چیزی مطالب مخصوص انیمه، مانگا، کارتون و کمیک مخصوص پارک انیمه :
اینا که این همه روی رنگ مو حساسن ... چرا نامزد جیمی موهاش قهوه ایه ؟؟؟ مطالب مخصوص انیمه، مانگا، کارتون و کمیک مخصوص پارک انیمه
(آخرین ویرایش در این ارسال: 2013/10/15 06:41 PM، توسط Roya.)
|
|
2013/10/15 06:41 PM |
|
❣sдℜдℋ ℬℜλдηṱ❣
ارسالها: 676
تاریخ عضویت: Sep 2013
|
RE: دختر عجیب!
مرسی رویا خانوم
اره خوب قبلا امیلیون با موهای قهوه ای مشکلی نداشت
بعدا که نسل مو قهوه ای ها مادرشو کشتن از مو قهوه ای ها متنفر شد ولی مجبوره باهاش کنار بیاد و تا پسر و دخترش ناراحت نشن
بعد الان مو قهوه ای های خانواده رو به بیرون ششهر فرستادن
|
|
2013/10/15 06:45 PM |
|
❣sдℜдℋ ℬℜλдηṱ❣
ارسالها: 676
تاریخ عضویت: Sep 2013
|
RE: دختر عجیب!
خلاصه جشن شروع شد
الیون استرس داشت
و همش عرق میکرد
و خدمتکاراش میومدن و عرقاشو پاک میکردن
در باز شد و تمام کسایی که دعوت شده بودند با صف اومدن و ایستادن و سر خم کردن
النا و الیون هم پاشدن و خم شدن
همون موقع میلان و مورگان با غرور وارد شدن
مورگان داد زد سرباز
یکی از سربازا با ترس اومد جلو گفت
ب...ب...بله؟!
مورگان گفت:پشت لباس میلان رو بگیر
سرباز گفت:اما
مورگان گفت:همین حالا
و سرباز بدبخت پشت دامن میلان رو گرفت و میلان رفت و پیش جیمی ایستاد
سونیا و مارتا هم وارد شدن
بعد اریک اومد و گفت:الیون
دوست قدیمی دلم برات تنگ شده بود
الیون پاشد و گفت:اریک!
رفت و باهاش دست داد
سلوفی هم اومد و گفت:سلام پادشاه الیون
الیون گفت:خوش اومدی سلوفی
ملودی و گریسیا هم باهم اومدن
گریسیا سریع دوید بغل النا
و النا گفت:گریسیا؟!خودتی؟عزیزم چقدر بزرگ شدی
گریسیا گفت:ممنون خاله
ملودی یه لباس صورتی روشن که پشتش دنباله داشت پوشیده بود و سر شونه هاش خالی ولی آستین داشت و خیلی زیبا شده بود
موهاش رو هم بسته بود
همه به ملودی زل زده بودن
رندی پرید جلوی گریسیا و گفت:به به خواهر چقدر خوشگل شدی
ملودی لبخند زد و گفت:ممنونم برادر
همون موقع یکی گفت:سلام جیمی
جیمی برگشت و دید اولی دوست بچگی هاش اومده
جیمی گفت:اولی!!!خودتی پسر؟باورم نمیشه دلم برات تنگ شده بود رفتن و همدیگه رو بغل کردن
همون موقع دوچهره ی ناآشنا وارد شدن
اونا امیلی و هیلاری بودن که باهم اومدن
امیلی خودشو نپوشونده بود و با لباسای زیبای مشکلی وارد شد
هیلاری هم لباسای طلایی پوشیده بود
و لباسای اون دوتا میدرخشید
هیلاری موهاشو باز ریخته بود و امیلی موهاشو بسته بود و موهاش رو تزئین کرده بود
کل سالن ساکت شدن و به اونا زل زدن
النا نگاشون کرد و لبخند زد و گفت:دوستان ما خوش اومدین امیدوارم از جشن لذت ببرین
هیلاری لبخند زد و هردو خم شدن و هیلاری یگفت:ممنون بانوی من
النا یه نگاهی به هیلاری انداخت و گفت:تو از چین اومدی؟
هیلاری سرشو به علامت مثبت تکون داد
النا گفت:باعث افتخاره
الیون که قرمز شده بود و داغ کرده بود
دوست داشت داد بکشه و بگه حمله کنین و اون دوتارو بکشین ولی نمی تونست
مجبور بود تحمل کنه
جیمی درگوش یکی از سربازا گفت:آخر جشن اون دوتا دختر ناآشنا رو بگیرین
سرباز گفت:چشم
جیمی گفت آفرین
النا گفت:موسیقی رو شروع کنید
موسیقی رو زدن و کم کم همه شروع به رقصیدن کردن
رقص های دو نفره و کلاسیک
نیکولاس رفت جلو و سرشو به نشانه ی احترام برای امیلی خم کرد و دستشو آورد جلو گفت:افتخار میدین؟
امیلی گفت:البته
نیکولاس خوش حال شد و کمر و دست امیلی و گرفت و باهم رقصیدن
ملودی به امیلی زل زده بود
گریسیا گفت:اون دختره که داره با نیکولاس میرقصه کیه؟
ملودی گفت:نمیدونم،هرکی هست خیلی زیباست
و همون موقع الیون ایستاد و گفت:دوستان یه موضوعی هست که باید بهتون بگم
موسیقی قطع شد و همه به الیون نگاه کردند و....
|
|
2013/10/18 06:00 PM |
|
invierno
ارسالها: 691
تاریخ عضویت: Sep 2013
اعتبار: 150.0
|
RE: دختر عجیب!
یکم هیجان داستانو ببر بالا جالب تر میشه داستان باید جوری باشه که ادمو جذب کنهراخر نگفتی قیافه های اینا چرا ابنجوریه؟
|
|
2013/10/18 11:54 PM |
|
❣sдℜдℋ ℬℜλдηṱ❣
ارسالها: 676
تاریخ عضویت: Sep 2013
|
RE: دختر عجیب!
هنوز داستان شروع نشدهمطالب مخصوص انیمه، مانگا، کارتون و کمیک مخصوص پارک انیمه
آخه چرا همه با قیافه هاشون مشکل دارن؟مطالب مخصوص انیمه، مانگا، کارتون و کمیک مخصوص پارک انیمه
|
|
2013/10/19 12:13 AM |
|