هنوز امیدی هست.... - نسخهی قابل چاپ +- پارک انیمه (https://animpark.icu) +-- انجمن: فعالیت های گروهی (/forum-30.html) +--- انجمن: نویسندگی (/forum-34.html) +---- انجمن: نویسندگان جوان (/forum-265.html) +---- موضوع: هنوز امیدی هست.... (/thread-11392.html) |
RE: هنوز امیدی هست.... - Nanami Misaki - 2014/02/13 01:04 PM اجي داستانت خيلي قشنگه هر دفعه با هر قسمت من بايد تعرف كنم عالييييييييييييه RE: هنوز امیدی هست.... - Uchiha Matin - 2014/02/13 01:13 PM از قسمت اول به بعدو خوندم خوبه داستانت هر چی شخصیت اصلی داستان غمگین تر و بدبخت تر باشه بهتره!!!!!!!!!! RE: هنوز امیدی هست.... - Manaka - 2014/02/13 01:40 PM وایییییییییییییییییییییییییییی خیلی قشنگ مینویسی عاشقه داستانش شدم زود بقیشو بزار خیلی قشنگه RE: هنوز امیدی هست.... - Uchiha shady - 2014/02/13 01:52 PM نقل قول: هر چی شخصیت اصلی داستان غمگین تر و بدبخت تر باشه بهتره!!!!!!!!!!
ههههه ممنون که نظر دادین قسمت بعد رو همین الان مینویسم و میزارم RE: هنوز امیدی هست.... - kabuto yakushi - 2014/02/13 01:54 PM شادی جان سعی کن بیشتر به جزییات بپردازی و فضا سازی کنی با امید تلاش روز افزون مطالب مخصوص انیمه، مانگا، کارتون و کمیک مخصوص پارک انیمه RE: هنوز امیدی هست.... - Uchiha shady - 2014/02/13 02:03 PM چشم مهیار اقا RE: هنوز امیدی هست.... - Uchiha shady - 2014/02/13 04:53 PM این جا کجاست؟؟؟چرا همه جا تاریکه؟؟؟صدای خفاش ها و هوهوی باد ترس رو تو تمام اندامش پخش کرده بود دخترک درمانده تو اون تاریکی به امید دیدن یه نور قدم برمیداشت حرکت باد باعث ایجاد یه فضای خفقان و ترسناک شده بود جز تاریکی و سکوت خفه چیزه دیگه ای نبود امید ریما داشت کم کم تموم میشد که دوباره اون صدا اومد و گفت به راهت ادامه بده شادی اونور منتظرت ناامید نشو ریما دختر باز همون صدا رو شنید برای یه مدت کوتاه مکث کرد و بعد به راهش ادامه داد یکم که رفت جلو تر و کم کم روشنایی رو دید با خوش حالی میدوه طرف نور ولی انگار هی ازش دور و دور تر میشد تا جایی که نور غیب میشه ریما ناامید میشینه رو زمین و گریه میکنه که یه چهره ی زشت و تاریک میاد جلوش و با صدای کلفت و بدش میخنده و میگه تو هیچ وقت شادی رو نمیبینی من عاشق این چهره ی دردمندتم همیشه این جوری بمون دختر بیچاره با این حرف ریما خونش به جوش میاد و بلند میشه و به راهش ادامه میده اون قیافه ی زشت نا پدید میشه و دوباره اون نور میاد دخترک با دیدن نور یکم خوش حال میشه و قدم هاش رو تند تر میکنه و میره سمتش تا ببینه چی پشت اون نور قایم شده ولی تا به نور میرسه از خواب میپره اون برای اولین بار بود که احساس خوبی تو زندگیش داشت و امیدوار بود که بازم اون حس رو پیدا کنه ادامه داره..... RE: هنوز امیدی هست.... - shdx47 - 2014/02/13 05:00 PM یه انتقاد میکنم ناراحت نشیاااااااا انتقاده . هیچ وقت نویسنده ی خوبی نمیشی RE: هنوز امیدی هست.... - zari.f - 2014/02/13 09:27 PM خیلی قشنگه خسته نباشی RE: هنوز امیدی هست.... - ★Uzumaki Stella Hime★ - 2014/02/13 10:33 PM (2014/02/13 05:00 PM)shdx47 نوشته شده توسط: یه انتقاد میکنم ناراحت نشیاااااااا انتقاده بد بخت مطالب مخصوص انیمه، مانگا، کارتون و کمیک مخصوص پارک انیمه ___________ هر چی جلو تر میره دوست دارم بیشتر بخونممطالب مخصوص انیمه، مانگا، کارتون و کمیک مخصوص پارک انیمه |