دانشکده میدگار قسمت سوم.
سفیروث در بین راهرو های دانشکده در حال قدم زدن بود و دنبال کلاس درس زبان خارجه بود.
سفیروث، شمشیرش رو با یک چرخ انداخت پشتش و شمشیر چوبی که جنسیس بهش داده بود رو در دستش چندبار چرخوند، با عصبانیت یک چندتا ضربه به دشمن فرضیش توی هوا زد و زیر لب گفت:
- تق، تق، بگیر...... اینم بگیر، گیلاس! ازت کمپوت گیلاس درست میکنم! مطالب مخصوص انیمه، مانگا، کارتون و کمیک مخصوص پارک انیمه ( منظورش جنسیسه! )
ناگهان دیوار کلاس منفجر شد و تیداس پرت شد بیرون!
تیداس که پخش زمین شده بود، ایجوری = مطالب مخصوص انیمه، مانگا، کارتون و کمیک مخصوص پارک انیمه
بعد از مدتی با کشیدن نفس عمیقی از روی زمین بلند شد و در حالی که سرش پایین بود با صدای بلند گفت:
- برای همینه که از دانشکده متنفرم! مطالب مخصوص انیمه، مانگا، کارتون و کمیک مخصوص پارک انیمه
تیداس سرش رو بالا اورد تا چندتا فحش مطالب مخصوص انیمه، مانگا، کارتون و کمیک مخصوص پارک انیمه ، به اولین کسی که دید نثار کنه، که قدوقامت سفیروث رو دید که جلوش مثل یک درخت چنار ایستاده بود، تیداس اب دهنشو قورت داد و درحالی که کلشو نود درجه به سمت بالا برده بود تا صورت سفیروث رو ببینه مطالب مخصوص انیمه، مانگا، کارتون و کمیک مخصوص پارک انیمه گفت:
- من عاشق این دانشکدم، ای جان ای جان، شما معلم زبان خارجه هستید؟ میدونستید من عاشق شما و روش درس دادن شما هستم؟! مطالب مخصوص انیمه، مانگا، کارتون و کمیک مخصوص پارک انیمه
ناگهان در کلاس باز شد و اسگوال بیرون امد و درحالی که از شدت خنده سعی میکرد نفس بکشد و اشک روی چشماش جاری مطالب مخصوص انیمه، مانگا، کارتون و کمیک مخصوص پارک انیمه بود، گفت:
- خیلی باحال بود تیداس، خعلی! بیا دوباره بزنیمت! اصلا زدن تو یک چیز دیگست! مطالب مخصوص انیمه، مانگا، کارتون و کمیک مخصوص پارک انیمه
در همین حال اسگوال چهره خشمناک سفیروث رو دید مطالب مخصوص انیمه، مانگا، کارتون و کمیک مخصوص پارک انیمه . سفیروث بدنه شمشیر چوبی را محکم به کف دستش کوباند مطالب مخصوص انیمه، مانگا، کارتون و کمیک مخصوص پارک انیمه ، با بلند شدن صدای تق در راه رو، اسگوال موهاش سفید شد، بعد ابی شد بعد زرد شد، بعد سیاه مایل به سفید، بعد طوسی چمنی، کلا مثل یک افتاب پرست داشت رنگ عوض میکرد مطالب مخصوص انیمه، مانگا، کارتون و کمیک مخصوص پارک انیمه !
اسگوال برای اینکه کار دست خودش نده، کلشو کرد توی کلاس و با صدای بلند گفت:
- صل الا محمد، بوی سفی جون اومد
مطالب مخصوص انیمه، مانگا، کارتون و کمیک مخصوص پارک انیمه !
ناگهان صدایی از داخل کلاس بلند شد که همه یک صدا میگفتند:
- مرگ بر ازمایشگاه، مرگ بر ازمایشگاه، مرگ بر هوجو، درود بر سفی جون! مطالب مخصوص انیمه، مانگا، کارتون و کمیک مخصوص پارک انیمه سفی شماره یکه، تو دل ما تکه! ( در اینجا از ازمایشگاه منظور جاییه که سفیروث متولد شده )
تیداس و اسگوال سریع پریدن توی کلاس. سفیروث شانه هاش رو بالا انداخت و در حینی که وارد کلاس میشد توی دلش صدتا فحش به راوی داد!
راوی کیه؟!
مطالب مخصوص انیمه، مانگا، کارتون و کمیک مخصوص پارک انیمه
سر کلاس درس:
صندلی های تکی مرتب چیده شده بودند، دو ردیف پنج تایی با سه صندلی کنار پنجره.
در صندلی های عقب :
لونث، سسیل، تررا مطالب مخصوص انیمه، مانگا، کارتون و کمیک مخصوص پارک انیمه
و در صندلی های جلو:
فیریون، بارتز، کلود، اسکوال، زیدان، رینو، رود، یازو و تیداس قرار داشت مطالب مخصوص انیمه، مانگا، کارتون و کمیک مخصوص پارک انیمه
و در انتهای کلاس جلوی در ورودی صندلی و میزی قرار داشت و پشت میز سفیروث بود. سفیروث شمشیر اصلیش رو کنار صندلیش گذاشت و شمشیر چوبیش رو روی میز قرار داد و درحال مطالعه کردن دفتر کلاسی بود مطالب مخصوص انیمه، مانگا، کارتون و کمیک مخصوص پارک انیمه ( همونی که توش اسم بچه های کلاس رو نوشته )
رود عینکش رو در اورد گذاشت روی میز، ناگهان رینو پاشو گذاشت روش!
مطالب مخصوص انیمه، مانگا، کارتون و کمیک مخصوص پارک انیمه
اسکوال یک مشت کوبید توی صورت تیداس و گفت:
- دلم خنک شد! مطالب مخصوص انیمه، مانگا، کارتون و کمیک مخصوص پارک انیمه
زیدان پرید روی میله های پنجره و درحالی که بالا و پایین میپرید گفت:
- او او اااا مطالب مخصوص انیمه، مانگا، کارتون و کمیک مخصوص پارک انیمه
کلود با گوشیش داشت بازی میکرد. مطالب مخصوص انیمه، مانگا، کارتون و کمیک مخصوص پارک انیمه
لونث در گوش تررا یک چیزی میگفت و هردو میزدن زیر خنده مطالب مخصوص انیمه، مانگا، کارتون و کمیک مخصوص پارک انیمه ، سسیل هم که توی باغ نبود، خوابش برده بود مطالب مخصوص انیمه، مانگا، کارتون و کمیک مخصوص پارک انیمه
ناگهان نور درخشانی کل کلاس رو گرفت، فیریون جادو تو یکی از دستاش جمع کرده بود و با صدای بلند خطاب به بارتز گفت:
- اناناس! مطالب مخصوص انیمه، مانگا، کارتون و کمیک مخصوص پارک انیمه
بارتز کمی در فکر فرو رفت و بعد از چند دقیقه گفت، گفت:
- بیسگویت! مطالب مخصوص انیمه، مانگا، کارتون و کمیک مخصوص پارک انیمه
- اشتباه کردی، بیسگویت پوستش خوردنیه! مطالب مخصوص انیمه، مانگا، کارتون و کمیک مخصوص پارک انیمه
- ا راست میگی، یادم نبود! مطالب مخصوص انیمه، مانگا، کارتون و کمیک مخصوص پارک انیمه
رود در حالی که با رینو زیر میزها بودند، گفت:
- حالا کار میکنه؟ مطالب مخصوص انیمه، مانگا، کارتون و کمیک مخصوص پارک انیمه
رینو خنده ای کرد و گفت:
- این اخرین تکنولوژی شینراست! مطالب مخصوص انیمه، مانگا، کارتون و کمیک مخصوص پارک انیمه
و بعد هردو بمب هاشونو چسبوندن به زمین.
ناگهان تیداس مثل اعلامیه چسبید به دیوار! ( از این اعلامیه کاغذی ها مطالب مخصوص انیمه، مانگا، کارتون و کمیک مخصوص پارک انیمه )
در همین خرتوخری بود که سفیروث شمشیر چوبیش را محکم کوبید روی میز. مطالب مخصوص انیمه، مانگا، کارتون و کمیک مخصوص پارک انیمه
سکوت خفیفی کلاس رو در بر گرفت، تنها صدای موجود، صدای سر خوردن تیداس از روی دیوار بود که داشت با صدای، قیژژژژژژژژژژژ میومد پایین.
مطالب مخصوص انیمه، مانگا، کارتون و کمیک مخصوص پارک انیمه
همینکه سفیروث از جاش بلند شد، همه برگشتن سرجاهاشون، سفیروث یک نگاه به لیست کرد و یک خودکار در اورد. و با صدای بلند گفت:
- تاحالا کلاسی به این نامرتبی ندیدم، شما از یک لشگر شکست خورده بدترین، کلود منفی! مطالب مخصوص انیمه، مانگا، کارتون و کمیک مخصوص پارک انیمه
ناگهان بخاطر تعجب زیاد کلود گوشیش ترکید! مطالب مخصوص انیمه، مانگا، کارتون و کمیک مخصوص پارک انیمه