زمان کنونی: 2024/06/26, 01:11 PM درود مهمان گرامی! (ورودثبت نام)


زمان کنونی: 2024/06/26, 01:11 PM



ارسال پاسخ 
 
امتیاز موضوع:
  • 19 رأی - میانگین امتیازات: 5
  • 1
  • 2
  • 3
  • 4
  • 5

کتاب در جستجوی دلتورا

نویسنده پیام
LARTEN CREPSLEY
Mahshad



ارسال‌ها: 254
تاریخ عضویت: Feb 2012
اعتبار: 69.0
ارسال: #21
RE: کتاب بسیار زیبای در جستجوی دلتورا
آره قشنگه کلا همه ی دلتورا ها قشنگن.
2012/08/13 01:26 PM
یافتن تمامی ارسال‌های این کاربر نقل قول این ارسال در یک پاسخ
aleria
تازه وارد

*


ارسال‌ها: 30
تاریخ عضویت: Apr 2012
اعتبار: 21.0
ارسال: #22
RE: کتاب بسیار زیبای در جستجوی دلتورا
خیلی خیلی ممنون از این که این هارو واسه دانلود گذاشتی!

فقط امید وارم واقعا قشنگ باشهمطالب مخصوص انیمه، مانگا، کارتون و کمیک مخصوص پارک انیمه
2012/08/21 06:36 PM
یافتن تمامی ارسال‌های این کاربر نقل قول این ارسال در یک پاسخ
sahele_sheni
黎明

*


ارسال‌ها: 595
تاریخ عضویت: Dec 2010
اعتبار: 157.0
ارسال: #23
RE: کتاب بسیار زیبای در جستجوی دلتورا
دلتورا همون 4 تا بود دیگه؟! اگه اره خیلی قشنگن حتما بخونین!
من به کمبود کتاب رسیدم دیگه!
2012/08/21 06:53 PM
یافتن تمامی ارسال‌های این کاربر نقل قول این ارسال در یک پاسخ
♥Jun Misugi♥
****MR.KP****



ارسال‌ها: 1,649
تاریخ عضویت: Sep 2011
ارسال: #24
RE: کتاب بسیار زیبای در جستجوی دلتورا
(2012/08/21 06:36 PM)aleria نوشته شده توسط:  خیلی خیلی ممنون از این که این هارو واسه دانلود گذاشتی!

فقط امید وارم واقعا قشنگ باشهمطالب مخصوص انیمه، مانگا، کارتون و کمیک مخصوص پارک انیمه
زکی معلومه که قشنگه امیلی رودا معرکس کتاباش
اونا رو هم که مهشاد گذاشته لطفا دانلود کنینمطالب مخصوص انیمه، مانگا، کارتون و کمیک مخصوص پارک انیمه
2012/08/21 07:27 PM
یافتن تمامی ارسال‌های این کاربر نقل قول این ارسال در یک پاسخ
Ano
rofagha110



ارسال‌ها: 1,506
تاریخ عضویت: Feb 2011
اعتبار: 186.0
ارسال: #25
RE: کتاب بسیار زیبای در جستجوی دلتورا
(2012/08/21 06:53 PM)sahele_sheni نوشته شده توسط:  دلتورا همون 4 تا بود دیگه؟! اگه اره خیلی قشنگن حتما بخونین!
من به کمبود کتاب رسیدم دیگه!
البته دلتورا همون 4 تایه نبودها! دلتورا هشت تا بود ، سه تا بود ، 4 تا هم بود .
شما دقیقا کدوم چهارتا رو میگین ؟مطالب مخصوص انیمه، مانگا، کارتون و کمیک مخصوص پارک انیمه
2012/08/28 12:47 PM
یافتن تمامی ارسال‌های این کاربر نقل قول این ارسال در یک پاسخ
HWOARANG
تازه وارد

*


ارسال‌ها: 17
تاریخ عضویت: Sep 2012
اعتبار: 4.0
ارسال: #26
RE: کتاب بسیار زیبای در جستجوی دلتورا
ایول چقد قشنگن این کتابها
2012/09/02 08:41 AM
یافتن تمامی ارسال‌های این کاربر نقل قول این ارسال در یک پاسخ
هرمیون
کاربر معمولی

*


ارسال‌ها: 73
تاریخ عضویت: Aug 2012
اعتبار: 14.0
ارسال: #27
zتوجه RE: کتاب بسیار زیبای در جستجوی دلتورا
مصاحبه با امیلی رودا

-

چطور شد که نویسنده شدید و چه کسی یا چه چیزی در نویسنده شدن شما تاثیر فراوانی داشت؟
من از کودکی همیشه عاشق کتاب بودم و زیاد کتاب می‌خواندم، به‌طوری که در سن نه سالگی داستان می‌نوشتم و مطمئن بودم که در بزرگسالی نویسنده خواهم شد.
در مدرسه، درس مورد علاقه‌ام ادبیات انگلیسی بود. در منزل نیز اغلب برای برادرهایم نمایشنامه می نوشتم تا اجرا کنند. وقتی شانزده ساله شدم، به این نتیجه رسیدم که نوشته‌هایم زیاد خوب نیستند و از نوشتن دست کشیدم بعد، در سن سی‌سالگی شروع کردم به قصه گویی برای بچه هایم و تازه آن وقت بود که به‌خاطر آوردم چقدر از نوشتن لذت می‌بردم. پس، دوباره شروع به نوشتن کردم. یکی دو داستان نوشتم و متوجه شدم که دیگران هم از آن داستان‌ها خوششان آمده. پس به نوشتن ادامه دادم و طولی نکشید که نوشتن دوباره بهترین سرگرمی و حرفه اصلی‌ام شد.
2-

نام اولین کتابتان چیست؟
نام اولین کتابم"چیزی استثنایی"بود که در سال 1984 منتشر شد. این کتاب را مثل تمام کتاب‌های اولیه‌ام، در اوقات فراغتم نوشتم. چون در آن موقع در موسسه‌ای انتشاراتی ویراستار بودم و نوشتن برایم هنوز به منزله سرگرمی بود. از سال 1994 نویسنده تمام وقت شدم و خیلی خوشحالم که کاری دارم که به آن عشق می‌ورزم.


منبع:تازه های امروز
(آخرین ویرایش در این ارسال: 2012/09/14 04:49 PM، توسط هرمیون.)
2012/09/14 04:47 PM
یافتن تمامی ارسال‌های این کاربر نقل قول این ارسال در یک پاسخ
هرمیون
کاربر معمولی

*


ارسال‌ها: 73
تاریخ عضویت: Aug 2012
اعتبار: 14.0
ارسال: #28
RE: کتاب بسیار زیبای در جستجوی دلتورا
راستی نام اصلی خانوم امیلی جنیفر رو است ایشان چون اولین کتابشان را دادن و خجالت میکشیدند اسم دختری شان را گذاشتند. ولی بعدا هم تصمیم گرفتند همین کار را کنندنه برای خجالت بلکه برای....
2012/09/14 04:53 PM
یافتن تمامی ارسال‌های این کاربر نقل قول این ارسال در یک پاسخ
LARTEN CREPSLEY
Mahshad



ارسال‌ها: 254
تاریخ عضویت: Feb 2012
اعتبار: 69.0
ارسال: #29
RE: کتاب بسیار زیبای در جستجوی دلتورا
آره اون اسم مادر بزرگشه که همیشه باهاش کتاب مینویسه.ولی کتاب بزرگ سال هم نوشته با اسم خودش
2012/09/20 01:07 PM
یافتن تمامی ارسال‌های این کاربر نقل قول این ارسال در یک پاسخ
زاواره
کاربر حرفه ای



ارسال‌ها: 2,327
تاریخ عضویت: Nov 2012
اعتبار: 419.0
ارسال: #30
دلتورا
نقد مجموعه درجست وجوی دلتورا
در جست و جوی دلتورا
در مجموعه ی اوّل، لیف، پسر آهنگری علیل در شهر دل -پایتخت دلتورا- در روز تولد 16 سالگی اش توسط والدینش برای پیدا کردن هفت گوهر گمشده کمربند دلتورا به سفری طولانی دور تا دور دلتورا فرستاده می شود. یکی از نگهبانان سابق قصر دل به نام باردا نیز همراه او در این ماجرا است. در بین راه آن ها با جاسمین آشنا می شوند: دختری وحشی با موهای سیاه و بلند و چشمانی به رنگ سبز زمردین. او می تواند با درخت ها ارتباط برقرار کند و دو حیوان نیز همیشه همراه او هستند: کلاغ سیاهی به نام کری و موجود خاکستری، کوچک و پشمالویی به نام فیلی. این سه همسفر باید هفت گوهر گمشده کمربند دلتورا را پیدا کرده و به کمربند بازگردانند. هر یک از این گوهر ها که شامل یاقوت زرد، یاقوت قرمز، اپال، سنگ لاجورد، زمرد، آمتسیت یا لعل بنفش و الماس هستند نیروی ویژه ی مخصوص به خود را دارند و در محل های مخوف و هولناکی در سرتاسر دلتورا مخفی شده اند. سه دوست در طول سفر مخاطره آمیزشان باید بر وحشت هایشان غلبه کنند و با عوامل مرگباری که پیش رویشان ظاهر می شود مبارزه کنند. زمانی که کمربند دلتورا کامل شود، وارث حقیقی اولین شاه دلتورا یعنی آدین باید آن را به کمر ببندد و فقط آن زمان است که ظلم و ستم اهریمنی ارباب سایه ها به آنطرف مرزهای دلتورا می رود و دلتورا آزاد می شود.
سرزمین سایه های دلتورا
لیف، باردا و جاسمین سفری را از زیر سرزمین دلتورا آغاز می کنند و با قبایل ناشناخته ای روبرو می شوند. این سه قبیله مردمان سابق سرزمین سایه ها، کشور زیبایی به نام پیرا بوده اند که نهرهای زلال از آن عبور می کرده و سرشار از باغ ها و گلستان های شگفت انگیز بوده است. در زمان های دور این سرزمین توسط نیروی جادوئی فلوت پیران از نفوذ ارباب سایه ها خفاظت می شده. سه همسفر از مردم هر یک از این قبایل می خواهند تا فلوت پیران را که بر اثر جنگ قبایل پیرایی به سه قیمت تقسیم شده را برای مدت کوتاهی به آن ها قرض بدهند تا در سرزمین سایه ها زمان کافی را برای فرار برده های دلتورایی به وجود آورد.
اژدهایان دلتورا
در اژدهایان دلتورا، سه دوست یکبار دیگر باید دلتورا را نجات دهند، آن هم از دست چهار خواهر که در زمان های دور به وسیله ی خادمان ارباب سایه ها در دلتورا جاگذاری شده اند. این چهار خواهر آواز های سرشار از ناامیدیشان را سالیان سال بر سرزمین دلتورا می خواندند که باعث پژمرده شدن غلات و محصولات زراعی و در نهایت قحطی می شده است. به کمک نقشه ای پاره شده و ناقص که توسط دوران اژدهادوست کشیده شده است، لیف، باردا و جاسمین باید این چهار خواهر را پیدا و نابود کنند و این کار تنها با کمک موجودات کهن دلتورا یعنی اژدهایان صورت می گیرد. وقتی هر خواهر و محافظش از بین بروند، تکه بعدی نقشه پیدا می شود. و همسفران در آخر متوجه می شوند که خواهر ها در شمالی ترین، جنوبی ترین، شرقی ترین و غربی ترین نقطه دلتورا پنهان شده اند و این موضوع زمانی مطرح می شود که چهار خواهر از بین رفته اند و نهانی ترین بخش ماجرا معلوم می شود: این که در هر صورت، چه خواهر ها از بین بروند چه نروند، دلتورا متعلق به ارباب سایه ها خواهد شد. اما دشمن اژدهایان دلتورا را در نظر نگرفته بود.

شخصیت های اصلی

لیف
در ابتدای مجموعه ها، لیف پسر آهنگری در شهر دل است که بیشتر وقتش را صرف دویدن در کوچه پس کوچه های شهر دل می کند و از دست نگهبانان خاکستری در می رود. در روز تولد شانزده سالگی اش، او شهر دل را برای به سر گرفتن جست و جوی پدرش ترک می کند تا هفت گوهر گمشده کمربند دلتورا را پیدا کند و وارث حقیقی آدین باید آنرا به کمر ببندد. او در انتها ی مجموعه ی اول نه تنها شجاع تر و قوی تر می شود بلکه دانایی و بردباریش نیز افزایش می یابد. او بسیار با جرئت و قابل اعتماد است. در طول سفرش برای پیدا کردن گوهر ها چندین بار تصمیم گرفت تا جست و جویش را نیمه کاره رها کند، اما فکر زجر کشیدن دوستان و هم وطنانش او را وادار به اتمام جست و جو کرد و در نهایت مشخص شد که او وارث آدین بوده است. در مجموعه ی دوم، در حالی که همسفران با بی اعتمادی ها دست و پنجه نرم می کنند، لیف و دوستانش برای نجات برده های دلتورایی از سرزمین سایه ها نقشه می کشند. در مجموعه ی بعدی، لیف و همسفرانش باید اژدهایان را از خواب عمیق و جادوییشان بیدار کنند تا به لیف کمک کنند خواهر های شرق، شمال، غرب و جنوب را پیدا و نابود کند. در کتاب هشتم گفته شده که موهای لیف تیره است. و در کتاب جزیره مردگان، او هجده سالش است. در طول مجموعه ی دوم، احساس لیف و جاسمین به یکدیگر بیشتر مشخص می شود و لیف در آخر مجموعه دوم جاسمین را "عشق واقعی" می خواند. در جلد آخر، آن دو با یکدیگر و ازدواج می کنند و صاحب دختری به نام آنا و پسران دو قلویی به نام جارد و اندون می شوند.
جاسمین
جاسمین تقریبا هم سن لیف است. موهای بلند و مشکی اش، او را همچون جن کرده و چشمان سبزش همچون زمرد می درخشد. در مجموعه ی اول، او اغلب تنها و بی صبر و حوصله اما با قلبی آکنده از مهربانی توصیف شده است. در ابتدای ماجرا، او دختری یتیم و وحشی است که به تنهایی در جتگل های سکوت همراه با همدم های کوچکش یعنی کری و فیلی زندگی می کرده است تا این که او لیف و باردا را می بیند. او زبان حیوانات و درختان را می فهمد. او در تمام عمرش روی پای خود استاده و بدون کمکم کسی روزگار می گذرانده است. او همیشه از باور های خود دفاع کرده و اگر به نظرش چیزی نادرست یا ناحق است، عقیده اش را بدون هیج خجالت و ترسی بیان می کند. طرفدار حق و عدالت است؛ تنها مشکلش این است که نمی تواند انسان هایی را که به راحتی از باورهایشان سر باز می زنند درک کند. تنهایی بزرگ شدن در جنگل به جاسمین آموخت تا به طور مستقل و بدون کمک کسی نیاز هایش را برطرف کند. در مجموعه ی اول او پدرش را که مدت ها پیش از دست گم کرده بود، پیدا می کند. وقتی جاسمین فقط هفت سال داشت، گروهی از نگهبانان خاکستری پدر و مادرش را دستگیر می کنند و به استادیوم سایه ها در سرزمین سایه ها می برند. مادرش آنا کشته می شود و پدرش دووم فرار می کند. در کتاب اول، وقتی جاسمین یاقوت زرد را در دست می گیرد (یاقوت زرد توانایی برقراری ارتباط با دنیای ارواح را دارد) آنا به دخترش می گوید که به لیف و باردا بپیوندد و هر کمکی که از دستش بر می آید برای نجات دلتورا انجام دهد. احساسات او نسبت به لیف در طول ماجراهایی که در پیش داشتند، برانگیخته می شود، با آن که به روی خودش نمی آورد. آن دو سر انجام در انتهای داستان با یکدیگر ازدواج می کنند. به دلیل این که او در جنگل بزرگ شده بود، چابک تر و زرنگ تر از بقیه است و می تواند تعادل خودش را روی بسیاری از محل های باریک حفظ کند؛ همان طور که در بازی های ریت میر در کتاب چهارم گفته می شود.
باردا
در ابتدای داستان، باردا خود را به صورت گدایی در شهر دل نشان می داد. او زمانی از نگهبانان فصر بوده که بیشتر مواقع نقش حفاظت از لیف را دارد. شمشیرباز ماهری است و اغلب اوقات خودش را به خاطر این که بین دو جوان عجول -لیف و جاسمین- گیر افتاده است مسخره می کند. در این سه مجموعه او توانایی اش را "قدرت" به نمایش گذاشت، هیچ وقت از جست وجویشان ناامید نشد. او مرد خوش قلبی است و در پایان مجموعه ی سوم، باردا خوشبختی را بعد از سال ها زجر کشیدن پیدا کرد، او و لیندال بروومی ازدواج کردند و نتیجه ی این ازدواج شش بچه ی قد و نیم قد بود.
جارد
جارد پدر جاسمین و بهترین دوست شاه اندون بود. وقتی که مشاور عالی اندون، پرانداین، او را متهم به سوء قصد جان اندون کرد، او مجبور شد از قصر فرار کند. دوران جوانی اش را در دل آهنگری می کرد، قبل از این که هویت، مکان و شغلش را در اختیار اندون و همسرش شارن بگذارد و مجبور شود همراه با همسرش به جنگل های سکوت فرار کند. آنجا، آنا، همسر محبوبش به دست نگهبانان خاکستری کشته شد، خود نیز توسط آنها دستگیر شد و این طور شد که جاسمین که کودکی بیش نبود، در جنگل به تنهایی بزرگ شد. جارد را به سرزمین سایه ها بردند، اما او اولین انسانی بود که توانست از آنجا فرار کند، اما این کار باعث شد که بر اثر آسیب شدیدی که سرش دید، خاطراتش را به کل از یاد ببرد. او اسم خود را دووم گذاشت، اسم مردی مهربان که در کوهستان وحشت او را نجات داد. او رئیس گروه مقاومت شد که با ارباب سایه ها می جنگیدند. او به لیف و دوستانش در جست وجویشان کمک کرد و نقشه ی بازگشت به دل را بعد از تکمیل کمربند کشید. و آن جا بود که به سرش ضربه ی دیگری وارد شد که خاطراتش را به او بازگرداند. بعد از آن او در دل ماند. یکی از پسرهای دوقلوی لیف و جاسمین هم به اسم او نامگذاری شد.
اندون
اندون زندگی اش را به عنوان وارث حقیقی دلتورا و دوست نزدیک جارد شروع کرد. بیشتر عمرش صرف یادگیری قواعد و آداب شاهنشاهی شد. پدر او از تب وحشتناکی مرد، باعث شد که اندون شاه شود. روز بعد مشاور اعظم پدر و خودش پرانداین به او گفت که جارد قصد جان او را کرده و اندون هم کورکورانه او را باور کرد در هر حالی که جارد از قصر داشت فرار می کرد. سال های بعد شاهنشایی اش به خوبی و خوشی گذشت تا این که دایه بچگی اش مین، به او گفت که دشمن اینجاست و امشب قصد حمله دارد. اندون حرفش را باور نکرد اما ساعتی بعد او را مرده در اتاق کارش پیدا کرد. سپس به وسیله ای سرّی از جارد کمک خواست و راه مخفی قصر را به او نشان داد. او، همسرش و جارد به بالاترین طبقه برج قصر - جایی که کمربند نگهداری می شد - رفتند و کمربند را بدون گوهر و خالی یافتند. سپس پرانداین را پیدا کردند و چند مسئله ی مهم پاسخ داده شد. این که جارد قصد جان اندون را نداشته، و خودش پدر و مادر اندون را به وسیله ی سم کشته و از خادمان ارباب سایه هاست. مشاور اهریمنی سعی کرد آن ها را بکشد، اما شارن او را از برج به پایین پرت کرد. پرانداین مرد و اندون و شارن با جارد از قصر فرار کردند. جارد و همسرش آنا به جنگل های سکوت فرار کردند و اندون و شارن هویت شان را به هویت آن ها نغییر دادند. از آن پس اندون به عنوان آهنگر مخارجشان را در می آورد. آنها صاحب پسری به نام لیف شدند و وقتی لیف شانزده ساله شد، او بدون این که هویت اصلی اش را بگوید، پسرش را به دنبال هفت گوهر گمشده فرستاد.
شارن
شارن همسر تورایی شاه اندون و مادر لیف بود. او بافنده ی بسیار ماهری بود و شنل جادویی برای لیف بافت که با تغییر رنگ های عجیبش، جان او و همسفرانش را چندین بار نجات داد. برخلاف زندگی شاهانه و بی زحمتی که داشت، زن بسیار شجاعی بود. نمونه هایی از شجاعت او را می توان به زمانی اشاره کرد که او پرانداین از برج قصر به پایین پتاب کرد و یا زمانی که فالو اُلی به شکل پرانداین از او در سیاه چال قصر بازخواست می کرد.

جوایز و افتخارات
مجموعه های در جست و جوی دلتورا به خاطر معما ها و رمز هایی که در داستان به کار می رود، همچنین به خاطر گذر سریع داستان و اتفاقات حماسی آن جوایز زیادی برده است. از جمله جایزه YABBA 2000 و KOALA .2002
2012/12/23 11:25 PM
یافتن تمامی ارسال‌های این کاربر نقل قول این ارسال در یک پاسخ
 اعتبار داده شده توسط : Mohabat69(+2.0)
ارسال پاسخ 


موضوع‌های مرتبط با این موضوع...
موضوع: نویسنده پاسخ: بازدید: آخرین ارسال
  مجموعه کتاب‌های سرینیتی !Web Prince 26 5,597 2021/06/02 09:20 AM
آخرین ارسال: !Web Prince
  پیشنهاد کتاب به همدیگه که بخونیم kai-r2 411 99,891 2021/05/18 11:37 AM
آخرین ارسال: NoboraHaru
  کدوم شخصیت دلتورا ؟ Vampire 20 6,127 2021/03/14 10:03 AM
آخرین ارسال: NoboraHaru
  از کدوم شخصیت کتاب خاطرات یک بچه چلمن خوشتون میاد و از کدوم شخصیت بدتون میاد؟ cheryl 6 2,269 2021/03/14 09:58 AM
آخرین ارسال: NoboraHaru
  یه کتاب بگو نفر بعدی نظرشو راجبش بگه! #Chocolate Girl* 184 18,828 2021/03/14 09:51 AM
آخرین ارسال: NoboraHaru



کاربرانِ درحال بازدید از این موضوع: 2 مهمان