زمان کنونی: 2024/06/29, 07:15 AM درود مهمان گرامی! (ورودثبت نام)


زمان کنونی: 2024/06/29, 07:15 AM



ارسال پاسخ 
 
امتیاز موضوع:
  • 1 رأی - میانگین امتیازات: 5
  • 1
  • 2
  • 3
  • 4
  • 5

خورخه لوئیس بورخس

نویسنده پیام
Anna Bolena
Senpai-sama



ارسال‌ها: 2,641
تاریخ عضویت: Dec 2015
اعتبار: 560.0
ارسال: #1
documents خورخه لوئیس بورخس
خورخه سوئیس بورخس در ۲۴ اوت ۱۸۹۹ در بوئنوس آیرس به دنیا آمد.

تحصیلات بورخس تا سن ۱۱ سالگی در داخل خانه انجام می‌شد و او به فراگیری دو زبان اسپانیایی و انگلیسی مشغول بود.

کل افراد خانواده در سال ۱۹۱۴ به خاطر کاهش بینایی پدر و برای درمان این مشکل به شهر ژنو در سوییس رفتند و تا پایان این دهه در اروپا ماندند. در آنجا بورخس به مدرسه رفت و زبان‌های فرانسوی و آلمانی را آموخت. در سال ۱۹۲۱ آنها به بوئنوس آیرس بازگشتند.

بورخس نخستین دفتر شعر خود با عنوان شور بوئنس آیرس، را در بیست و چهار سالگی منتشر کرد.

سال‌ها بعد به عنوان استاد ادبیات انگلیسی دانشگاه بوئنوس آیرس
منصوب شد. پیش از آن نیز رئیس کتابخانه ملی آرژانتین بود.

او سال‌های نوجوانی خود را در ژنو و بعد در اسپانیا سپری کرد.

در دوران جوانی به عنوان کارمند کتابخانه کار می‌کرد و سپس مدیر کتابخانه ملی آرژانتین شد.

تا سال ۱۹۳۰ او شش کتاب چاپ کرده بود، سه مجموعه شعر و سه مجموعه مقاله. بین سال‌های ۱۹۳۹ تا ۱۹۴۹ او تمام آثار داستانی خود را نوشت و چاپ کرد که بعدها به خاطر همین آثار به شهرت رسید.

وی هیچ رمانی ننوشت. داستان کوتاه‌های وی انقلابی در فرم داستان کوتاه کلاسیک ایجاد کرد.

بعدها منتقدین از وی به عنوان نویسنده پست مدرن نام بردند.

با اینکه بارها نامزد دریافت جایزه نوبل ادبیات شد هیچگاه برنده آن نشد. با این وجود جایزهٔ ملی ادبیات آرژانتین را از آن خود کرد.

بورخس به مرور زمان بینایی خود را از دست می‌داد و قبل از مرگ کاملاً نابینا شد. وی در زمان تصدی پست ریاست کتابخانهٔ ملی آرژانتین، تقریباً نابینا بود.

وی سرانجام در ۱۴ ژوئن ۱۹۸۶ درگذشت.

.
اگر بتوانم یک‌بار دیگر زندگی کنم
می‌کوشم بیشتر اشتباه کنم
نمی‌کوشم بی‌نقص باشم.
راحت‌تر خواهم بود
سرشارتر خواهم بود از آن‌چه حالا هستم
در واقع، چیزهای کوچک را جدی‌تر می‌گیرم
کمتر بهداشتی خواهم زیست
بیشتر ریسک‌ می‌کنم
بیشتر به سفر می‌روم
غروب‌های بیشتری را تماشا می‌کنم
از کوه‌های بیشتری صعود خواهم کرد
در رودخانه‌های بیشتری شنا خواهم کرد
جاهایی را خواهم دید که هرگز در آن‌ها نبوده‌ام
بیشتر بستنی خواهم خورد، کمتر لوبیا
مشکلات واقعی بیشتری خواهم داشت
و دشواری‌های تخیلی کمتری
من از کسانی بودم
که در هر دقیقه‌ی عمرشان
زندگی محتاط و حاصلخیزی داشتند
بی‌شک لحظات خوشی بود اما
اگر می‌توانستم برگردم
می‌کوشیدم فقط لحظات خوش داشته باشم
اگر نمی‌دانی که زندگی را چه می‌سازد
این دم را از دست مده!
از کسانی بودم که هرگز به جایی نمی‌روند
بدون دماسنج
بدون بطری آب گرم
بدون چتر و چتر نجات
اگر بتوانم دوباره زندگی کنم- سبک سفر خواهم کرد
اگر بتوانم دوباره زندگی کنم - می‌کوشم پابرهنه کار کنم
از آغاز بهار تا پایان پاییز
بیشتر دوچرخه‌سواری می‌کنم
طلوع‌های بیشتری را خواهم دید
و با بچه‌های بیشتری بازی خواهم کرد
اگر آنقدر عمر داشته باشم
- اما حالا هشتادو پنج ساله‌ام
و می‌دانم رو به موتم.

ترجمه: محسن عمادی
2017/08/24 10:48 AM
یافتن تمامی ارسال‌های این کاربر نقل قول این ارسال در یک پاسخ
ارسال پاسخ 




کاربرانِ درحال بازدید از این موضوع: 1 مهمان