زمان کنونی: 2024/06/26, 01:12 PM درود مهمان گرامی! (ورودثبت نام)


زمان کنونی: 2024/06/26, 01:12 PM



ارسال پاسخ 
 
امتیاز موضوع:
  • 9 رأی - میانگین امتیازات: 5
  • 1
  • 2
  • 3
  • 4
  • 5

معماهای نابغه پسند

نویسنده پیام
dot.
ex-SOLIDER



ارسال‌ها: 7,494
تاریخ عضویت: Mar 2016
اعتبار: 592.0
ارسال: #11
RE: معماهای نابغه پسند
منم همینطورتصویر: richedit/smileys/yahoo_Big/17.gif با جدول کار خیلی راحت تر میشه! 
2016/08/01 07:47 PM
یافتن تمامی ارسال‌های این کاربر نقل قول این ارسال در یک پاسخ
dot.
ex-SOLIDER



ارسال‌ها: 7,494
تاریخ عضویت: Mar 2016
اعتبار: 592.0
ارسال: #12
RE: معماهای نابغه پسند
فقط نابغه ها اینو جواب میدن: روزی شرلوک همراه واتسون( ببخشید آقا براش نذاشتم. ) در خیابان های لندن گشت میزدند که خبری به دستشان رسید: زن در خیابانی به قتل رسیده است. وقتی به محل حادثه میرسند جیب ها و کیف زن را میگردنند و یک کارت تلفن پیدا میکنند. به شوهر مقتول زنگ میزنند و ماجرا را توضیح میدهند اما شوهر مقتول باور نمیکند. وقتی شرلوک مشخصات زن را می گوید شو هرش به محل حادثه می آید و به محض دیدن جنازه شروع به گریه میکند. شرلوک میگوید: قاتل اوست! دستگیرش کنید! سوال: چرا شوهر مقتول قاتل است؟ 
2016/08/01 07:52 PM
یافتن تمامی ارسال‌های این کاربر نقل قول این ارسال در یک پاسخ
asma123
sherlock holmes



ارسال‌ها: 242
تاریخ عضویت: Aug 2015
ارسال: #13
RE: معماهای نابغه پسند
در جواب سوال قبل به نظر من چون محل حادثه رو بلد بود میشه گفت قاتله . چطور ممکنه محل قتل رو دونسته باشه ؟ مگر اینکه خودش قاتل باشه 
2016/08/01 08:11 PM
یافتن تمامی ارسال‌های این کاربر نقل قول این ارسال در یک پاسخ
tennf12
اتک ان تایتانی انیمه پارک



ارسال‌ها: 757
تاریخ عضویت: Jun 2016
اعتبار: 48.0
ارسال: #14
RE: معماهای نابغه پسند
چون شوهر مقطول بدون پرسيدن ادرس به جايى كه مقطول كشته شده اومد
2016/08/01 09:11 PM
یافتن تمامی ارسال‌های این کاربر نقل قول این ارسال در یک پاسخ
.Nona.
Korean love



ارسال‌ها: 323
تاریخ عضویت: Nov 2015
اعتبار: 129.0
ارسال: #15
RE: معماهای نابغه پسند
ببخشید که خیلی طولانیه، ساعت 10 صبح دوشنبه 19 آوريل بود. كميسر استاك در دفتر كارش بود كه در جريان مرگ مشكوك يك كارگر جوان ساختماني به نام گريس كاري قرار گرفت. ظاهرا گريس در هنگام كار روي داربست در يك ساختمان نيمه‌كاره به پايين پرتاب شده و به طرز دلخراشي جان سپرده بود. ساختمان در حال ساخت كه حادثه در‌ آن رخ داده بود در منطقه بيسيمر در غرب شهر قرار داشت؛ يك منطقه كاملا مسكوني. كميسر با سرعت به طرف محل حادثه حركت كرد و 25 دقيقه بعد در مقابل يك ساختمان 5 طبقه در حال ساخت در خيابان و اين از خودرويش پياده شد. در مقابل ساختمان در حال ساخت كه پر از لوازم ساختماني بود، 2 دستگاه خودروي پليس، يك آمبولانس و تعدادي رهگذر ديده مي‌شدند. سقف ساختمان تا طبقه 4 بنا شده بود، ولي طبقه 5 آن هنوز فاقد سقف بود. ضمن اين كه داربست بزرگي در ضلع شرقي ساختمان نصب شده بود كه سقوط مقتول روي همان داربست رخ داده بود. سروان سيمون رئيس كلانتري منطقه با ديدن كميسر جلو آمد و بعد از احترام نظامي گزارشي از چگونگي حادثه ارائه داد. وي در قسمتي از گزارش خود نوشت: «حدود 8 صبح مرد جواني كه خودش را بيل معرفي كرد با مركز پليس تماس گرفته و اعلام كرد كه دوست و همكارش گريس در حين كار روي داربست طبقه 5 به پايين سقوط كرده و جان سپرده است. مراتب بلافاصله به كلانتري اعلام شد و گشتي‌ها خود را به اينجا رسانده و با صحنه دلخراش مرگ كارگر جوان روبه‌رو شدند. وقتي در جريان اين حادثه قرار گرفتيم در محل حاضر شديم و تحقيقات پيرامون مرگ مشكوك كارگر جوان را آغاز كرديم. جسد گريس بيچاره در حالي كه سر و صورتش در برخورد با لوله‌هاي داربست و همچنين زمين كاملا متلاشي شده بود، روي زمين افتاده بود و اين در حالي بود كه شكستگي در دست و پا و ستون فقرات مرد بيچاره كاملا مشهود بود. آنچه در بررسي‌هاي اوليه مي‌شد حدس زد اين بود كه كارگر جوان از بالاي ساختمان به پايين سقوط كرده است، اما اين كه سقوط او يك تصادف بوده يا به پايين پرتاب شده مستلزم تحقيقات بيشتري است. كارگر مقتول به نام گريس 27 ساله حدود 6ماه است كه در اين ساختمان مشغول به كار است. او از اولين روز شروع ساخت ساختمان در اينجا حضور داشته. ضمن اين كه قبلا هم با جوزف فورد مهندس ساختمان همكاري داشته است. در تحقيقاتي كه انجام داديم جوزف فورد عنوان کرد كه 3 سالي است گريس براي او كار مي‌كند. بنابه اظهارات وي، مقتول پركار، صادق و در عين حال در كارش بسيار ماهر و دقيق بوده است. از اين رو براي وي اين سقوط تعجب برانگيز بود. سروان سيمون افزود: گريس شب‌ها در اتاقكي در طبقه اول با 2 نفر ديگر از كارگران به نام‌هاي بيل و جان زندگي مي‌كرده است. بيل و جان نيز از هم‌محلي‌هاي گريس هستند و توسط مقتول حدود 6 ماه پيش مشغول به كار شدند و آن دو بودند كه خبر سقوط گريس را به پليس اطلاع دادند. ظاهرا شب گذشته يك نفر ديگر به نام ديويد كه از دوستان بيل و جان بوده، در همين مكان شب را با آنها سپري كرده و البته صبح زود نيز اينجا را ترك كرده است. وي يادآور شد: متاسفانه كسي شاهد سقوط مقتول نبوده است و تنها بيل و جان پس از سر و صداي ناشي از برخورد جسم مقتول با ميله‌هاي داربست متوجه سقوط او شده‌اند. وي افزود: البته يكي از كارگرها كه در حال استفاده از سرويس بهداشتي بوده فقط صداي برخورد چيزي را با لوله‌هاي داربست شنيده، اما متوجه صداي فريادي نشده است. كميسر پس از شنيدن گزارش سروان سيمون چند سوال از او كرد و سپس به اتفاق به بالاي سر جسد كارگر مقتول كه روي زمين در كنار مصالح ساختماني افتاده بود، رفت. جسد گريس بيچاره غرق در خون بود. صورتش كاملا متلاشي شده و صحنه دلخراشي را به وجود آورده بود. وي شلوار گرمكن سرمه‌اي و تي‌شرت آبي به تن داشت كه رنگ خون به خود گرفته بود. جوراب به پا نداشت و در چند قدمي او نيز كفش‌هايش كه به شكل نيم‌چكمه و مخصوص كار بود، ديده مي‌شد. كميسر وقتي به دقت جسد را معاينه كرد متوجه شد كه تمام بدن مقتول هنگام سقوط و در برخورد با لوله‌هاي داربست، آسيب‌ديده و استخوان‌هاي فك، ستون فقرات و دست و پاهايش شكسته است. ضمن اين كه آثار شكاف‌هاي متعدد در جمجمه و گردنش ديده مي‌شد. كميسر پس از اين كه به دقت جسد را وارسي كرد توسط يك آس**نس*ر كوچك فلزي به طبقات بالاي ساختمان رفت و محل سقوط را مورد بررسي قرار داد. وي سپس سري به اتاقك طبقه اول- جايي كه مقتول و دوستانش زندگي مي‌كردند- رفت و به بازرسي از آنجا پرداخت. در داخل اتاق يك تلويزيون كوچك، يخچال و گاز خوراك‌پزي و مقداري پتو و يك كمد فلزي ديده مي‌شد. در داخل كمد فلزي لباس كار و چمدان مقتول ديده مي‌شد. اثري از به‌هم ريختگي در داخل اتاق مشاهده نمي‌شد و ظاهرا همه چيز به نظر طبيعي بود. كميسر پس از اين كه تمام زواياي اتاق را از نظر گذراند به سراغ بيل و جان رفت و به بازجويي از آنها پرداخت. 2 مرد جوان كه بشدت مضطرب و وحشت‌زده بودند، به سختي به سوالات كميسر پاسخ دادند. بيل درخصوص چگونگي ماجرا گفت: گريس از ديروز بخصوص ديشب وضعيت مطلوبي نداشت. او روز گذشته كه تعطيل بود، تمام مدت را خوابيد و بعد هم شروع به نوشيدن نوشابه الكلي كرد و در اين كار هم خيلي زياده‌روي كرد. طوري كه باعث اعتراض ما شد، اما توجهي نكرد. امروز صبح هم كه از خواب بيدار شد بدون اين كه حرفي بزند يك ليوان قهوه خورد و رفت سر كار. من و جان هم كه از اين رفتار او متعجب شده بوديم توجهي نكرديم و مشغول صرف صبحانه بوديم كه ناگهان صداهاي وحشتناكي را شنيديم. وقتي بيرون دويديم متوجه سقوط گريس بيچاره شديم. بعد هم خودمان را به بالاي سر او رسانديم، اما گريس ديگر نفس نمي‌كشيد. او مرده بود و كاري از دست هيچ كس ساخته نبود. بيچاره گريس مرگ دردناكي را تحمل كرد. بيل افزود: البته اين اواخر گريس با دختري كه به او علاقه داشت و قرار بود با او ازدواج كند به هم زده بود و به اين دليل اصلا حال خوشي نداشت. وي در پاسخ به سوال كميسر كه پرسيد مهمان شب گذشته چه كسي بود، جواب داد: ديروز غروب ديويد از دوستان مشترك من و جان نزد ما آمد. او شب هم پيش ما بوده، اما صبح زود براي رفتن سر كار و قبل از اين حادثه، اينجا را ترك كرد. كميسر ساعتي از بيل بازجويي كرد، آنگاه پاي صحبت‌هاي جان نشست. او نيز عين اظهارات بيل را بيان كرد و گفت كه گريس يك دوست و همكار خوب بود. او ما را براي اين كار معرفي كرد و حالا قطعا بدون او براي ما كاركردن در اينجا بسيار سخت و در واقع غيرممكن است و حتما من و بيل از اينجا مي‌رويم چون نمي‌توانيم جاي خالي گريس را ببينيم. كميسر پس از اين كه به دقت از آن دو نفر بازجويي كرد اين‌بار به سراغ جوزف فورد، مهندس و پيمانكار ساختمان رفت. جوزف كه ظاهرا مرد كاركشته و با تجربه‌اي بود، در حالي كه از اتفاقات رخ داده كاملا شوكه شده بود به كميسر گفت: باور كردنش برايم سخت است. گريس جواني بسيار محتاط بود. سابقه نداشت بدون وسايل ايمني مشغول به كار شود. او قبل از كار حتما طناب ايمني را به خود نصب مي‌كرد و تمام جوانب ايمني را در نظر مي‌گرفت. وي افزود: 3 سال است كه با گريس كار مي‌كنم. او بسيار پرتلاش، محتاط و در كارش حرفه‌اي بود. هميشه سر ساعت 30‌/‌8 كار را شروع مي‌كرد و سر ساعت 30‌/‌17 دست از كار مي‌كشيد. در كارش جدي بود. 2 روز قبل عنوان كرد كه چند روزي مرخصي مي‌خواهد تا سري به خانواده‌اش بزند.پول هم خواست كه به او دادم. گفت تا دو سه روز آينده برمي‌گردد. اين را هم بگويم كه مرد جواني كه خودش را ديويد معرفي كرد مهمان آنها بود. ديگر خبري از آنها نداشتم تا اين كه ساعتي پيش در جريان سقوط گريس قرار گرفتم و با عجله خودم را به اينجا رساندم. واقعا حادثه دردناكي بود. كميسر از او هم دقايقي بازجويي كرد و آنگاه يكبار ديگر آنچه را كه اتفاق افتاده بود به دقت مرور كرد، سپس رو به سروان سيمون گفت: مقتول سقوط نكرده، بلكه توسط دوستانش به قتل رسيده و بعد به پايين پرتاب شده است.كميسر سپس دستور دستگيري بيل و جان و همچنين ديويد دوست آنها را به جرم قتل عمد گريس كاري صادر كرد. كميسر حداقل 3 دليل براي اين كه گريس سقوط نكرده، بلكه توسط دوستان و همكارانش به قتل رسيده است، داشت.شما خواننده عزيز حدس بزنيد آن سه دليل چه بود. اگر ماجرا را به دقت مطالعه كنيد، حتما متوجه خواهيد شد.

 
2016/08/02 12:35 PM
یافتن تمامی ارسال‌های این کاربر نقل قول این ارسال در یک پاسخ
Sherlock Holmes
کارآگاه پارک انیمه



ارسال‌ها: 2,205
تاریخ عضویت: Jul 2016
اعتبار: 1481.0
ارسال: #16
RE: معماهای نابغه پسند
احساس میکنم دلیل اول اینه : گریس از جوزف پول قرض گرفته بود . بیل و جان طمع کردن و با دیوید که دوست مشترکشون بوده ، گریسو به قتل  رسوندن و پولاشو برداشتن . بعد از ساختمان پرتش کردن پایین . چون روی گردنشم یه سری بریدگی وجود داشت .
یه چیز دیگه : جوزف گفت اون مرد منظمیه و همیشه ساعت هشت و نیم میره سر کار . پس چطور ممکنه ساعت هشت رفته باشه و افتاده باشه ؟
دلیل آخر : تیشرت آبی و شلوار گرمکن ؟! خیلی مسخره ست ! جوزف گفت گریس هیچ وقت بدون لباس کار و ایمن سرکار نمیره ! و اگه جوراب پاش نبود پس اون کفشا پیشش چیکار میکردن ؟ مشخصه که صحنه سازی بوده .

قضیه نوشابه الکی و دوستی گریس با یه دختره هم همش دروغ بوده .

درسته ؟
2016/08/02 02:34 PM
یافتن تمامی ارسال‌های این کاربر نقل قول این ارسال در یک پاسخ
.Nona.
Korean love



ارسال‌ها: 323
تاریخ عضویت: Nov 2015
اعتبار: 129.0
ارسال: #17
RE: معماهای نابغه پسند
(2016/08/02 02:34 PM)Sherlock Holmes نوشته شده توسط:  احساس میکنم دلیل اول اینه : گریس از جوزف پول قرض گرفته بود . بیل و جان طمع کردن و با دیوید که دوست مشترکشون بوده ، گریسو به قتل  رسوندن و پولاشو برداشتن . بعد از ساختمان پرتش کردن پایین . چون روی گردنشم یه سری بریدگی وجود داشت .
یه چیز دیگه : جوزف گفت اون مرد منظمیه و همیشه ساعت هشت و نیم میره سر کار . پس چطور ممکنه ساعت هشت رفته باشه و افتاده باشه ؟
دلیل آخر : تیشرت آبی و شلوار گرمکن ؟! خیلی مسخره ست ! جوزف گفت گریس هیچ وقت بدون لباس کار و ایمن سرکار نمیره ! و اگه جوراب پاش نبود پس اون کفشا پیشش چیکار میکردن ؟ مشخصه که صحنه سازی بوده .

قضیه نوشابه الکی و دوستی گریس با یه دختره هم همش دروغ بوده .

درسته ؟



 کاملن درسته
2016/08/02 02:44 PM
یافتن تمامی ارسال‌های این کاربر نقل قول این ارسال در یک پاسخ
diana king
The Gluey Witch



ارسال‌ها: 5,806
تاریخ عضویت: Jun 2015
اعتبار: 2076.0
ارسال: #18
RE: معماهای نابغه پسند
این معما خیلی جالبه،یه خرده ریاضی داره ولی در کل باحاله:
سه نفر برای خرید ساعتی به یک ساعت فروشی مراجعه میکنند.
قیمت ساعت ۳۰ هزار تومان بوده و هر کدام نفری ۱۰ هزار تومن پرداخت میکنند
تا آن ساعت را خریداری کنند…
بعد از رفتن آنها ، صاحب مغازه به شاگردش میگوید قیمت ساعت ۲۵ هزار تومان بوده.
این ۵ هزار تومان را بگیر و به آنها برگردان
شاگرد ۲ هزار تومان را برای خود بر میدارد
و ۳ هزار تومان باقیمانده را به آنها برمیگرداند. (نفری هزار تومان)
حال هر کدام از آنها نفری ۹ هزار تومان پرداخت کرده اند . که ۳*۹ برابر ۲۷ میشود
این مبلغ به علاوه آن ۲ هزار تومان که پیش شاگرد است میشود ۲۹ تومان
هزار تومان باقیمانده کجاست ؟
2016/08/02 04:00 PM
یافتن تمامی ارسال‌های این کاربر نقل قول این ارسال در یک پاسخ
Salmanfz
Dead



ارسال‌ها: 3,355
تاریخ عضویت: Jun 2015
ارسال: #19
RE: معماهای نابغه پسند
(2016/08/02 04:00 PM)diana king نوشته شده توسط:  
این معما خیلی جالبه،یه خرده ریاضی داره ولی در کل باحاله:
سه نفر برای خرید ساعتی به یک ساعت فروشی مراجعه میکنند.
قیمت ساعت ۳۰ هزار تومان بوده و هر کدام نفری ۱۰ هزار تومن پرداخت میکنند
تا آن ساعت را خریداری کنند…
بعد از رفتن آنها ، صاحب مغازه به شاگردش میگوید قیمت ساعت ۲۵ هزار تومان بوده.
این ۵ هزار تومان را بگیر و به آنها برگردان
شاگرد ۲ هزار تومان را برای خود بر میدارد
و ۳ هزار تومان باقیمانده را به آنها برمیگرداند. (نفری هزار تومان)
حال هر کدام از آنها نفری ۹ هزار تومان پرداخت کرده اند . که ۳*۹ برابر ۲۷ میشود
این مبلغ به علاوه آن ۲ هزار تومان که پیش شاگرد است میشود ۲۹ تومان
هزار تومان باقیمانده کجاست ؟
خب حرکت شما از اشتباسمطالب مخصوص انیمه، مانگا، کارتون و کمیک مخصوص پارک انیمه
ببینید وقتی میگیم نفری 9 هزار تومن میدند درسته ، ولی بعدش نباید اضافه کنیم باید کم کنیممطالب مخصوص انیمه، مانگا، کارتون و کمیک مخصوص پارک انیمه

سه نفر 30 تومن دادند ، 3 تومن بر میگرده پس میشه 27 تومن دادند! 2 تومنش رو شاگرد برداشت ، پس میشه 25 تومنمطالب مخصوص انیمه، مانگا، کارتون و کمیک مخصوص پارک انیمه
پس یعنی اونا 25 تومن پرداختند مطالب مخصوص انیمه، مانگا، کارتون و کمیک مخصوص پارک انیمه درسته نه؟مطالب مخصوص انیمه، مانگا، کارتون و کمیک مخصوص پارک انیمه
2016/08/02 04:05 PM
یافتن تمامی ارسال‌های این کاربر نقل قول این ارسال در یک پاسخ
diana king
The Gluey Witch



ارسال‌ها: 5,806
تاریخ عضویت: Jun 2015
اعتبار: 2076.0
ارسال: #20
RE: معماهای نابغه پسند
آفرین صدآفرین!هزار و سیصد آفرینتصویر: richedit/smileys/yahoo_Big/400.gif
حالا یکی دیگه بیاد بگهتصویر: richedit/smileys/yahoo_Big/400.gif
2016/08/02 04:07 PM
یافتن تمامی ارسال‌های این کاربر نقل قول این ارسال در یک پاسخ
ارسال پاسخ 




کاربرانِ درحال بازدید از این موضوع: 1 مهمان