NoboraHaru
ارسالها: 2,370
تاریخ عضویت: Jun 2015
اعتبار: 483.0
|
RE: The emergence of monsters
انگار گرگ کفتاری از جانب کسی مذدور شده بود.گوی سیاه رنگی در دست ظاهر کردم و به سمت حیوان پرتاب کردم... حیوان عقب نشینی کرد... ابروهایم را درهم گره کردم و فریادی زدم ولی جسمی در هوا ظاهر شد. یک اژدها یخی و سپید.ایس.
|
|
2016/11/04 06:40 PM |
|
NoboraHaru
ارسالها: 2,370
تاریخ عضویت: Jun 2015
اعتبار: 483.0
|
RE: The emergence of monsters
عزیزان ایفاگر ما چندتا شخصیت رو خالی داریم وهم اکنون جا برای
شخصیت جدید هم داریم.شخصیت جدید مرتبط با فینال فانتزی پذیرفته میشود.
....
شمشیرم را به سمت گرگ کفتاری گرفتم وخیلی موقرانه گفتم:
حیوان خرناس کش احمق.ازتو قویتر نداشتن که بفرستن واسه مبارزه.
شمشیر را با حالت خاصی در دست چرخاندم و سنک مرمرین یخی
کف سالن را با ان شکستم.
صدایی توجهم را جلب کرد.مثل صدای گریه های خواهرم اسکارلت
ولرزش صدای برادرم هوپیتال که از درد فریاد میکشید.
|
|
2017/04/27 05:40 PM |
|
Noctis_P
ارسالها: 5,627
تاریخ عضویت: Jul 2015
اعتبار: 604.0
|
RE: The emergence of monsters
اعصابم خورد ميشه ،اين لعنتى چرا اينجورى مى کنه؟من بايد از اينجا برم لعنتى!!!
|
|
2017/04/27 07:56 PM |
|
NoboraHaru
ارسالها: 2,370
تاریخ عضویت: Jun 2015
اعتبار: 483.0
|
RE: The emergence of monsters
با شنیدن صدای ترک خوردن سقف.هیولا ترسان به عقب جهید وسعی کرد تا از درب بزرگ فرار کنه.
|
|
2017/04/27 10:25 PM |
|