یکی از مواردی که همیشه به آن فکر میکنم، شانس دوباره است. این یک حقیقت است که انسان هرگز نمیتواند به لحظه قبلی برگردد، در زندگی واقعی چیزی به نام چکپوینت، سیو کردن یا new game وجود ندارد، شما در لحظه زندگی میکنید. همانند یک جمله که میگفت" زندگی مانند یک تئاتر است، اگر خرابش کردید دیگر فرصت جبران ندارید ولی حداقل این فرصت را دارید تا از ان لحظه به بعد بهتر بازی کنید".
از طرفی تعدادی انتخاب در زندگی انسانها وجود دارد که برای همیشه میتواند زندگی انها را تغییر دهد، اگر شما انتخاب اشتباه را انجام دهید همه چیز برای همیشه تمام میشود، شما دیگر نمیتوانید از عواقب ان انتخاب فرار کنید. حال شرکتی هست که به شما فرصت میدهد تا به نوعی گذشته خود را جبران کنید؟ شانسی که دوباره بتوانید مهارتهای اجتماعی خود را گسترش دهید و بتوانید جایگاه واقعی خود را در جامعه پس بگیرید، مطمئن انتخابش میکردید. داستان انیمه Relife نیز در همین مورد است.
داستان انیمه از یک مرد 27 ساله آغاز میشود . مردی که سربار اجتماع است. همه چیز خودرا باخته ، از کار خود استفعا داده و با کار پاره وقت زندگی خود را می چرخاند اما زندگی ـی که همیشه آرزو ـَش را داشته دیگر ندارد ! هیچ امیدی به زندگی ندارد . اما ناگهان با فردی دیدار میکند که جرقه جدیدی در زندگی خود احساس میکند .
یواکه ریو فردی از آزمایشگاهی پیشرفته به آراتا پیشنهاد میدهد که دوباره زندگی کند! پیشنهادی وسوسه انگیز که در پی ـَش به کار میرسید! کایزاکی بیکار از خدا خواسته قبول میکند تا بعد این آزمایش به نون و نوایی برای خود برسد و از کار پاره وقت خارج شود.
فکرکنید شما با ذهن و عادت های آدم 30 ساله بروید داخل دبیرستان 15 ساله ها!!! خب مشکلات فراوانی خواهید داشت
مطالب مخصوص انیمه، مانگا، کارتون و کمیک مخصوص پارک انیمه
از اماده شدن برای مدرسه تا امتحان و 7 صبح بیدار شدن .
مشکلاتی که کایزاکی که با آنها در این دوران مواجه میشود بسیار جالب هستند، به عنوان مثال او به طور اشتباهی در کیفش یک بسته سیگار میگذارد و لو رفتن ان باعث میشود در دردسر بیفتد. البته او مشکلات درسی نیز دارد و تا اخرین قسمت انیمه در گردابی از تجدیدها دست و پا میزند هیچگاه موفق نمیشود تا درست و حسابی درسهایش را پاس کند.یکی از دلایل این آزمایش هم این بود که کایزاکی یکم ذهنش را به کار بیندازد
همچنین یکی از نکات قوت داستان رابطه او با نوجوانهای مدرسه است، او مردی بالغ و 17 ساله است در حالی که دوستانش 17 ساله هستند و بسیار خام، رابطه او با انها بسیار جالب است. اینکه او به انها نصحیت میکند و به مانند یک پدر انها را در راهی که باید بروند هدایت میکند، حتی اراتا نیز با اینکه از لحاظ سنی از انها بزرگتر است از لحاظ شخصیتی و مهارتهای اجتماعی رشد میکند. همین شخصیتپردازی قدرتمند و خوب باعث میشود تا در اخر و در هنگام پایان انیمه شما دلتان برای شخصیتها تنگ شود زیرا به خوبی در 13قسمت انیمه با انها انس میگیرید.
کایزاکی در این آزمایش جدا از تاثیر هایی که بر روی خود میگذارد تاثیر فراوانی برروی دوستان خود میگذارد!
کاریو ، دختری که گیج و منگ شده است ، همیشه در رقابت ها کم میاورد و با رقیب های خود کنار نمیاید! کاریو همیشه در درس و ورزش رقیب قدرتمندی دارد که نمی تواند شکستش بدهد و همیشه از این اتفاق ناراحت است!
در طول انیمه کاریو با رقیب درسی خود یعنی هیشیرو رابطه خوبی ندارد و وی را دشمن خود میداند! اما به کمک کایزاکی خود را پیدا میکند و میفهمد یک رقیب میتواند یک دوست هم باشد!
کاریو کسی که ندانسته عاشق است ، در طول انیمه میدیدیم که به اوگا واکنش هایی نشون میدهد اما بازهم نه خودش اوکی میشود نه اوگا! اما کایزاکی که میداند از این تابستان باید نهایت استفاده را ببرند وگرنه در دانشگاه بی نصیب میمانند هردو را متوجه میکند که عشق برای همه است...
هیشیرو ، دختری فوق زرنگ که فقط سرش در درس است و هیچوقت دوستی نداشته!
در طول انیمه ما میدیدیم که هیشیرو به کسی نه ارتباطی دارد و نه صحبتی میکند ، او هیچ دوست و رفیقی ندارد و همیشه تنهاست.
کایزاکی ، بیشترین تاثیر را روی هیشیرو میگذارد ، با کمک هایی که به او میکند باعث میشود هیشیرو از خشک بودن در بیاید و به فکر دوست شدن با بقیه بیفتد. اما هیشیرو اداب ساده دوستی را هم بلد نیست! در طول انیمه کایزاکی کمک فراوانی به وی میکند تا اینکه هیشیرو میتواند با رقیب خود دوست شود و بالاخره دیگر تنهایی به میز ناهار نمیرود!
اوگا ، پسری که سرش فقط در درس است و حتی از علاقه خودش هم خبر ندارد!
اوگا پسری فوق مثبت که حتی ازینکه کنار دختری راه برود خجالت میکشد! وی یکی از زرنگ ترین دانش آموز های مدرسه است اما خیلی کم با بقیه رابطه دارد . یاور همیشگی کایزاکی در درس ها و پاس کردن امتحانا ، خودش در سن 17 سالگی نمیداند که عاشق است!
در طول انیمه دیدیم که کایزاکی روی اوگا تاثیر میگذارد و به وی میفهماند که امسال سال آخر عاشقی است و از سال بعد بدون دوست د/خ/ت/ر دوام نمیاورد. اوگا در حدی خنگ است که حتی با اینکه عاشق کاریو است این را متوجه نمیشود تا اینکه آراتا جرقه ای در ذهن او می زند و او را از عشق خود آگاه میکند.
Relife یک انیمه درام/کمدی/عاشقانه قویه که شخصیت ها قلب اون هستن و با موزیکی ساده و دلنشین از این قلب پشتیبانی میشه و احساسات رو به خوبی به بیننده انتقال میده . داستان بسیار قوی پیش میره و شاخ و برگ زیادی داره ، در طول این انیمه بارها خواهید خندید و بارها ممکنه بغض و گریه کنید . با شخصیت ها احساس نزدیکی میکنید و در آخر ... وقتی این انیمه زیبا به پایان میرسه ... احساس میکنید که دنیا به آخر رسیده .