مطالب مخصوص انیمه، مانگا، کارتون و کمیک مخصوص پارک انیمه
مطالب مخصوص انیمه، مانگا، کارتون و کمیک مخصوص پارک انیمه
سیمپسونز (the simpsons)یا سیمپسون ها کارتون پویانمایی امریکایی است که نخستین بار در دسامبر 1989 از شبکه تلوزیونی فاکس به صورت مجموعه تلوزیونی پخش شد که این انیمشن به صورت هفتگی پخش میشد.خالق سیمپسون ها مت گرونیک میباشد که با تولید بیش از 500 قسمت رکوردار تولید سریال تلوزیونی هست
داستان ها در شهری به نام اسپرینگ فیلد اتفاق میفته که بیشتر ادماش زرد رنگ هستن به غیر از بعضیهاشون (سیاه پوست و...)وجالب اینه که ادمای این انیمشن فقط 4 انگشت دارن
یه خبر جالب
تو یک نظر سنجی مشخص شده که خانواده های امریکایی درباره سیمپسون ها بیشتراز متمم اول قانون اساسی امریکه میدونن
اغاز سیمپسون ها در برنامه تریسی اولمن در 19 اوریل 1957 بود که با استقبال نسبی مواجه شد و بعدش شبکه فاکس تو سال1989 پخش سریالش رو شروع کرد و این سریال هماولین سریال موفق کانال فاکس شد و باعث شد که شبکه قرار دادش رو با گرونیک تمدید کنه که تا حالا فک کنم25 فصله که داره پخش میشه
که میشه حدود525 قسمت این برنامه پربیننده ترین برنامه کارتونی تاریخ امریکاست.
و حالا نقش ها:
هومر سیمپسون:
(Homer) پدر خانوادهاست. ۳۶ سال سن دارد، سرش طاس است و وزن او نزدیک به ۱۰۰ کیلوگرم (۲۱۶ پوند) است. کم مسوًولیت است، که البته علت اصلی دومی، به کمهوش بودنش و رفتارهای بچهگانهاش برمیگردد. هومر در یک نیروگاه اتمی میکند(با این عقلش همه رومنفجر نکرده خیلیه). هومر بسیار به بطریهای آبجویش که مارک داف هستند علاقه دارد و دونات و شکلات هم زیاد دوست دارد و هیچ گاه، حتی در شرایط بد، خوردن چیزهای مورد علاقه اش را قطع نمیکند. در مقابل بعضی کارهای پسرش بارت بسیار عصبانی میشود و دستانش راروی گلوی او میگذارد و تا مرز خفه شدنش فشار میدهد(واقعا بد جور گلو بارت رومیگیره). با مارج همسرش بسیار مهربان هست و هیچگاه محبتش را از او دریغ نمیکند، تنها مشکلی که هومر دارد این است که هیجان زیادی دارد که آن را تخلیه میکند. در فصل ۱۲ در اپیزود(homr) برنامه سیمپسونها بیان شد که علت کم هوش بودن او به خاطر وجود یک یک عدد مداد شمعی کرایولا است که از شش سالگی در مغز او مانده.شخصیت هومر خیلی خنده داره
مارچ سیمپسون:
مارچ (Marge) مادر خانواده و خانهدار است. او همچنین مدیر اصلی خانهاست و بیشترین نقش را در خانواده بازی میکند اگه یه لحضه مارچ این اقتصاد خونه رو دست هومر بده ورشکست شدن . وی بر عکس هومر، بسیار علاقهمند به فرهنگ و هنر و حتی علم در بعضی مواقع است.مارچ خیلی به تمیز کاری اهمیت میده برعکس هومر .مارچ خیلی مهربونه
بارت سیمپسون:
بارت،اسم کامل او بارفلمیو جو جو سیمپسون (به انگلیسی: Bartholomew JoJo "Bart" Simpson) یا به طور خلاصه بارت (bart) است. (Bart) پسر شرور خانوادهاست. او به کلاس چهارم میرود و به دلقک کلاسش تبدیل شدهاست. بارت بسیار پررو و دردسرآفرین است. دشمن اصلی بارت، اِسکینِر مدیر مدرسهاست.بارت همشه حال این اسکینر رومیگیره ومسخرش میکنه وی اولین شخصیت از سیمپسونها بود که مت گرونینگ خلق کرد. در فصل اول سیمپسونها او نقش اول را داشت، اما در فصلهای دیگر هومر جایگاه او را گرفت، او تنها فرزند پسر هومر(homer) و مارج(marge) و برادر لیسا(lisa) و مگی(maggie) است.مایکل جکسون که طرفدار شخصیت بارت بود یک آهنگ به نام «دو د بارتمن» (do the bartman) را برای این مجموعه نوشت.بارت و لیسا همیشه باهم درگیری دارن ولی با این وجود بهترین خواهر و برادر دنیا هستن و همیشه از هم حمایت میکنن.
بارت خیلی باحاله
لیسا سیمپسون:
لیسا، (Lisa) دختر و فرزند دوم خانوادهاست. به کلاس دوم میرود و شاگرد ممتاز است و خیلی باهوشه . برای همین همیشه از طرف همکلاسیهایِ دیگر مورد اذیت قرار میگیرد. نسبت به سن و سالش بسیار بافهم و استعداد است و ساکسوفون نیز میزند(یه نوع ساز بادی)و جاز دوست داره. لیسا دوست واقعی ندارد و به همین خاطر خود را همیشه تنها احساس میکند.تنها دوستی که لیسا در قسمتهای میانی پیدا میکند یک نوازندهٔ ساکسیفون است که بعدها میمیرد و ساکسیفونش را برای لیسا به جای میگذارد.همچنین از بزرگترین غمهای او دیدن فقر و بدبختی در دنیا و مشکل داشتن از نظر روحی با خانوادهٔ خود است و همچنین بعدها گیاهخوارمیشود و به بوداگری میپردازد(البته مارچ تو غذاش مخفیانه یکم گوشت میریزه). لیسا از محافظان محیط زیست نیز هست.بارت و لیسا همیشه باهم درگیری دارن ولی با این وجود بهترین خواهر و برادر دنیا هستن و همیشه از هم حمایت میکنن.لیسا خیلی محشره یه نابغس درباره همه چی میدونه
مگی سیمپسون:
مگی
(Maggie) (مارگارت)، کوچکترین عضو و نوزادِ خانوادهاست(چهار دست و پا میره). مگی نیز مانند لیسا (و بر عکس مردانِ خانوادهٔ سیمپسون) بسیار با استعداد استو بامزه). وی همچنین از هر نظر کوچک باقی میماند و هرگز حرف نمیزند.اگر چه به طور پنهانی زمانی که کسی او را نمیبیند حرف میزند(اونم چجور!!!). از فورانهای استعداد او زمانی است که مارج او را به یک خانم برای نگهداری اش میسپارد و این خانم پستونک مگی را از وی میگیرد. مگی نیز با نقشههایی که برای یک نوزاد واقعاً پیچیدهاست پستونکش را میپس میگیرد.باورتون نمیشه این مگی نابغه به تمام عیاره محشره تویه قسمت دیدمساز لیسا رومیزد!!!!مگی خیلی بامزس و اصلا نباید دست کم گرفتش چونکه زیر تختش یه وینچستر(یه اسلحه) قایم کرده یه بار مافیای ایتالیای به خونشون حمله کردن اسلحش رو از زیر تختش در اورد!!!تو فیلم سینمایی ماجرای خوکه میمون کراستی به مبارزه دعوتش کرد مگی شیشه شیرش رو شکست و سمت میمون گرفت و زیر نویس اومد که مگی میگه اگه جرات داری بیا!!!!!!!
پس از پایان فصل چهاردهم بود که انتقادات ازسیمپسونها شروع شد. هواداران معتقد بودند که سریال دیگر طنز کلاسیک را ندارد و منتقدان هم نویسندگان سریال را به کلیشه نویسی متهم کردند. کمپانی فاکس هم که از پایان فصل نهم با صداپردازان مشکل پیدا کرده بود مجدداً آنها را تهدید به اخراج کرد،اگرچه این مساله بعدها با میانجیگری مت گرونینگ به پایان رسید.با آغاز فصل شانزده سیمپسونها کم کم بینندگان خود را از دست دادند که اصلیترین دلیل آن شروع مجدد سریال مرد خانواده بود