بیوگرافی zeref

[Death]

اسم: زرف

جنس: مذکر

سن: بیشتر از 400 سال

رنگ مو: مشکی

رنگ چشم: مشکی (در حالت عادی) - قرمز




زرف قوی ترین و شیطانی ترین جادوگر در تمام تاریخ شناخته میشود کسی که جادوهای خطرناک و قدرتمندی را درست کرده است .تا الآن
به عنوان یه جوان منزوی و ازخودمتنفر ظاهر شده است که نمیتونه قدرتهاش را کنترل کنه .

زرف به شکل یه مرد جوان ظاهرشده درحالی که چندصدسال عمردارد .اون موهای مشکی دارد و چشم های تیرهبا دندان های غیرطبیعی تیز.
همچنین یه گردنبند داریرای شکل هم دارد .
ما مشاهده کردیم که رنگ چشماش قرمز میشه باحلقه ی مشکلی دور اون که معنی تهدید بیشتر را دارد .

زرف گفته شده که تاریک ترین و شیطانی ترین جادوگر تمام تاری هستش ، اون این موقعیت را در زندگیش بوسیله استادشدن روی جادوهای
سیاه و خلق هیولاهایی شیطانی همراه با قتل و قارت مردم بدست آورده است .
درعصرجدید اونخودش را منزوی کرده و به نظر میرسه که یه شخصیت مهربان و افسرده داشته باشد .اون در شرایط سخت هم آرام دیده میشود .
اون به نظر میرسه که آرزوی مرگ داره برای تمام گناهانی که تا الآن مرتکب شده و آنهایی که در آینده مرتکب خواهد شد .وقتی میفهمه که ناتسو
برای کشتن اون آماده نیستش ناگهان درهم مشکنه و داغون میشود .اون رویداد اتفاق میفته بدون اینکه خودش بدونه و یا کنترلش کنه مثل زنانی که
اون زانکرف (Zancrow)را کشت .
اگرچه وقتی عصبانی میشه بسیار ترسناک میشه و هیچچ تردیدی در مجازات کردن اونهایی رو که شیطان میدونه نمیکنه مثل Grimoire Heart .
برطبق نکات تاریخی گفته شده زرف شاهد این بوده که مردم زیادی در جنگ کشته شدند و همچنین نفرین شد و از روی بیچارگی شروع کردن به گرفتن
روح بقیه بدون اینکه این قصدرراداشته باشه .

اون از زمان های قدیم شناخته شده بوده و از قدرت غیرقابل باوری استفاده میکرده که تی قویترین جادوگران با شنیدن نامش میلرزیدند . Ultear (اولتیر) گفته
که اون توی زمین های کهن به استادی جادوی سیاه رسید و به ده ها هزار هیولا زندگی بخشید و آشوب را برای دنیا بوجود آورد .

به خاطر همین زرف برای قرن ها مهر و موم شد اگرچه یه روزی تونست خودش را آزاد کنه درحالیکه گریمور هارت همه ی کلیدها را برای آزادی اون از زندان
بدست نیاورده بودش اما تاریکی درون اون مهرشده باقی مونده است .به احتمال زیاد این خوابیدن اون را تبدیل به یه مرد مهربا ن کرده که به راحتی دیگران
اهمیت میده و آرزوش این هستش که کشته بشه .در زمانی در گذشته احتمالا درباره ی ناتو فهمیده و این که روزی به دست اون خواهد مرد . به خاطر همین اون
احتمالا آواره شده تا در نهایت جزیره ی Tenrou Island را پیدا کرده و تصمیم گرفته که در اونجا منتظر بوده در سکوت کاملا غیر مطلع از این که جزیره به دست انجمن
فیری تیل خواهد افتاد (و هیچ کسی حق نداره پاش را اونجا بزاره ) و خودش را از بقیه دنیا دور میکنه و راحت هستش .

اولتیر به Jellal Fernandes خودش را نزدیک میکنه و او را گول هم میزند برای اینکه به هدف خودش یعنی دست پیدا کردن به کلید زندان برسد .



منبع: انیم سنترال