اوزوماکی ناروتو(うずまきナルト، اوزوماکی ناروتو)نینجایی از Konohagakure است.اوجینچوریکی کوراما از روز تولدش میباشد که این باعث شد که او در دوران کودکی توسط بسیاری از مردم کونوها طرد شود و سپس عضوتیم کاکاشی میشودوناروتو سعی میکنه که احترام اهالی روستا رو بدست بیاره تا به رویاش یعنی هوکاگه شدن برسه و در سالهای بعد ناروتو یه نینجای عالی میشه و در نهایت قهرمان روستا میشه و در نظر دنیا یه نینجای بزرگ میشه.
زمینه
ناروتو پسر هوکاگه چهارم نامیکازه میناتو واوزوماکی کوشینا جینچوریکی دوم کوراما متولد شد.پدرومادر اوناماو را از کتاب اول چیرایا شخصیت اصلی کتاب انتخاب کردند که در نتیجه جیرایا پدرخوانده اوشدقبل از تولد او پدر ومادرش وهوکاگه ساروتوبی هاروزن سوم نگران بودند که تولد باعث شکسته شدن مهر کوراما شود به همین دلیل کوشینا رو به یه جای محرمانه در خارج از روستا به همراه Biwako Sarutobi ویک ماما میبرن و چند انبو برای محافظت از محیط اطراف و میناتو برای نگه داشتن مهر اونجا بود با این حال بعد از تولد یه نینجای نقاب دار ظاهر میشه که انبو و ماما روکشته بود وناروتو رو گروگان گرفت میناتو ناروتو روگرفت اما نینجا کوشینا رو بردبه یه جای دور تا مهر وموم رو ازاد کنه.
اگرچه حالا ناروتو تو یه جای امن بود
مطالب مخصوص انیمه، مانگا، کارتون و کمیک مخصوص پارک انیمه
ولی نینجای ماسک دار موفق به ازاد کردن کوراما و استفاده برای نابودی روستا شده بود وقتی میناتو کوشینا وناروتو رو نجات داد رفت تا دهکده رو نجات بده نینجای ماسک دار کوراما رو کنترل میکرد و میناتو تنها راه متوقف کردنشو تو این میدید که بیجو رو درون ناروتو مهر کنه و باور داشت که فرزندش از قدرت بیجوی نه دم کوراما استفاده میکنه تا نه دم رو شکست بده اما چاکرای بیجو بسیار برای ناروتو زیاد بو بنابراین پس میناتو با استفاده از شیطان مرگ چاکرای کوراما رو نصف(تقسیم به یین و یانگ) وضعیف کرد و سپس درون خود وناروتو کرداین تلاش به قیمت جان میناتو و فدا کردن روحش تمام شد و سپس کوشینا و منیاتو بر اثر ضربه چنگال کوراما مردند
مطالب مخصوص انیمه، مانگا، کارتون و کمیک مخصوص پارک انیمه
و ناروتو یتیم شدو بدون اینکه از پدر و مادر خودش بدونه بزرگ شد ساروتوبی هاروزن گفت که بهتر نام خانوادگی مادرش رو داشته باشه تاکسی نفهمه به هوکاگه چهارم مربوطه.
باوجود اینکه اخرین درخواست میناتو از هاروزن این بود که روستاییان ناروتو رو به عنوان یه قهرمان ببینند که نشد و تنها هاروزن و تعدادکمی از روستاییان این کاروکردند وهمه اونو بجای دیو بیجو میدیدند که خونشونو از بین برده برخی حتی او روروباه صدا میزدند علاوه براین هاروزن ممنوع کرده بود که به ماهیت جینچوریکی بودن ناروتو اسمی برده بشه به امید اینکه بچه ها باهاش دوست شن با این حال کودکان پیرو خانواده خود بودند و ناروتو رومیروندن که باعث میشد که ناروتو منزوی و دردسر ساز بشه.
بچگی ناروتو
مطالب مخصوص انیمه، مانگا، کارتون و کمیک مخصوص پارک انیمه
ناروتوبعد در اکادمی ثبت نام میکنه و با هنورا ساکوراو یاماناکا اینو ونارا شیکامارو و اکامیچی چوجی اشنا میشه. در روزی یک غریبه به نام یاتا در دهکده گم میشود و ناروتو رو متهم میدونن ناروتو وقتی اونا رو اینطوربی اعتماد دید عصبانی شد وفرار کردسپس او صدای یک گریه رو شنید که عجیب بود و او با این کار اب و هوا رو کنترل میکرد ناروتو زود متوجه شد که اون پسر باید یاتا باشد و بلافاصله باهم دوست شدندویاتو از ناروتو میخواد سوت زدنو یادش بده و ناروتو یادش میده
یاتا
مطالب مخصوص انیمه، مانگا، کارتون و کمیک مخصوص پارک انیمه
مطالب مخصوص انیمه، مانگا، کارتون و کمیک مخصوص پارک انیمه
وسپس انها با دیگر بچه های کونوها که اونو مشناختن بازی میکردند.یه روز موقع قایم باشک یاتا اصرار کرد که با ناروتو مخفی شه و وقتی ناروتوگفت که یه جای دیگه قایم شو یاتو اشتباهی فکر کرد که ناروتو دیگه اونو دوست نداره وبا گریه فرارکرد باران شدید باعث هشیار شدن انبو ها شد واون یاتا رو گرفتن و ناروتو وبقیه هرچی کردند تا اونا یاتا رو رها کنن اما موفق نشدند.
برای نجات اولین دوستش ناروتو و بقیه یکی شدند باوجود اینکه به راحتی پیداش کردند انبوها به اسونی نقشه اونا رو خنثی کردند ناروتو به سرعت به دوستاش میپیونده ،واجازه نمیدادکه یاتا رو زندانی کنن یاتا میدیدکه ناروتو چقدر به او اهمیت میده وتوسط انبوها زده میشه اورعد احظار کرد و انبوها روناک اوت کرد وناروتو وبقیه یاتا رو تا بیرون از دهکده بردند وتصمیمگرفتن ازادش کنن.اونا به رودخونه رسیدن نمیتونستن شنا کنن تصمیم گرفتن راه برن تلاششون بیهوده بود ونزدیک بود غرق شن یاتا اونا رونجات داد احساس خوشحالی وخوب یاتا داشت محومیشد یاتا نمیخواست که دوستانش احساس ناراحتی کنن برای این خاطره تلخ برای همین حافظه اونا از خودش رو پاک کرد.
ناروتو درنهایت شاگرد ایروکا شد و وقتی با اوچیها ساسکه هم تیمی شد با هم دعوامیکردند وناروتو اینو برای خوش شانس میدونست که اکه ساسکه محبوب رو شکست بده خودش هم محبوبیت رو بدست میاره ولی ناروتو به راحتی کتک میخورد وناروتو با نگاه کردن در چشم ساسکه پر ار نفرت میشد و وقتی ایروکا میگفت اشتی کنن اونا رد میکردند و از ان زمان به بعد ناروتو و ساسکه با هم رقیب شدند و همدیگه رو میزدند وقتی ناروتو متوجه شد که ساسکه هم یه یتیمه اون خوشحال شد که اون تنها کسی نیست که تنهاست و میخواست باهاش صحبت کنه اما به دلیل حسادتش از مهارت های ساسکه نمیتونست اما با این حال ناروتو ارزو داشت که ساسکه یه رو زی اونو با خودش برابر بدونه و تحسینش کنه.
مطالب مخصوص انیمه، مانگا، کارتون و کمیک مخصوص پارک انیمه
ناروتو ناراحت میبود چونکه پسران اونو تو بازی تست شجاعت راه نمیدادن وبرای ایروکا به اکادمی برنمیگشت.و یه روز اون پسرا ناروتو فریب میدنکه تو تپه ایی که تازه جنگ بوده یه چیزی (کونای)بیاره میتونه باهاشون دوست بشه و تو گروهشون باشه شیکامارو دیدشون وبه ایروکا گفت ایروکا کلاس رو تعطیل کرد و به دنبا ناروتو رفت از طرفی ناروتو در اون تپه ها یه کونای با یه برگه که حاوی نقشه کونوها بو رو پیدا کرد ولی دشمن هنوز اونجا بود و دنبال نقشه بودن و به دنبال ناروتو میرنکه ایروکا سر میرسه و ناروتو رو نجات میده و از طرفی هاتاکه کاکاشی از طریق شیکامارو از قضیه میفهمه و به کمکشون میره .وبلافاصله روز بعد ناروتو سر کلاس میره وایروکا سر کلاس سخنرانی میکنه که الهام بخش ناروتو برای هوکاگه شدن میشه وناروتو ایروکا هاروزن و مغازه رامن Ichiraku، Teuchiو دخترشAyame رو جزو خانواده خودش میدونه.
پست بعدی شخصیت اوزوماکی ناروتو......