تاثیر انیمه در زندگیه شما

[Hyori Ackerman]

چند چیز که از انیمه و شخصیت های انیمه ای یاد گرفتم:
صبر و تحمل هنگام سختی ها
اراده قوی
داشتن هدف
تنهایی(این مورد آخر واقعا قشنگه)
یکی این که دوستانم نمی تونن با حرف هاشون ناراحتم کنند.
من از وقتی که علاقه ام به انیمه رو علنی کردم دیگران به جای سرزنش به تصمیم احترام گذاشتند.حتی چند نفر رو هم به انیمه علاقه مند کردم(البته خیلی کم).

[Tamaro]

One piece به معنی واقعی کلمه روی من تاثیر گذاشته به طوری که تم تولدم وان‌پیس بود. لوفی ۱۹ سالشه و منم عاشق سن ۱۹

 

[ⓨⓔ ⓢⓞⓨⓐ]

فیلم ها و سریال ها به خصوص انیمه ها تاثیر زیادی روی من میذارن...!

[ملیکا ایچیزن]

انیمه ها حتی یک درصد هم بر روی رفتار من تاثیر نمی گذارند . سرخط

[ciel phantomhive]

خوب..........................

دیوونه شدماگه چنتا انیمه ی دیگه ببینم مخم میپوکه. مامان و بابام میگن اینا چیه. ولی اونا نمیدونن 

بعد تموم شدن یه قسمت از هر انیمه توی دل من چی میگذره.غریزه های خود آگاهیم فوران میکنه و کلی هم از انیمه ها 

درس میگیرم.

[ryona-kuroko]

من با بسکتبال بیشتر اشنا شدم و خیلی هم خوشحالم

 

[yuchan]

انیمه اسرافیل پایانی باعث شده وقتی تنها خونه ام چهل بار برم تو اتاق های خونمون ببینم خون اشامی چیزی توش نباشه


اسگلم کرده

[ciel]

انیمه رو زندگی من خیلی تاثیر گذاشته
مثلا
بعد دیدن انیمه Aoharu x kikanjuu دلم میخواد پینت بال(بازی بقا-شکار انسان)انجام بدم بابامو کچل کردم واسم یه تفنگی جور کنه که کاراییشو داشته باشه باهم بازی کنیم
بعد دیدن شاهزاده تنیس به تنیس علاقه مند شدم باز بابامو کچل کردم منو بزاره کلاس تنیس که واسه بعد عید برنامش جورشده
بعد دیدن برندگان کوچک یه مدت به این ماشینا علاقه مند شده بودم 
بعد دیدن gundam00 به رباط و چیزای مثل اون علاقه مند شدم
بعد دیدن خادم سیاه و ویولن زدن سیل به ویولن علاقه مند شدم و کلاس گیتارو کنار گذاشتم...البته واسه این یه مورد کار خاصی نکردم
بعد دیدن همه ی انیمه ها به نقاشی انیمه ای علاقه مند شدم
و همینطور کلی راجب ژاپن تحقیق کردم و به ژاپن علاقه مند شدم
وکلی تاثیر دیگه تو زندگیم به وجود اومد که هم یادم نمیاد هم حسش نیست

[Emma Hunter]

 باعث شده وحشی و روانی و خون آشام شم

[aika_chan]

من که کلا بچه آرومی بودم(نه دیگه اون قدر!)ولی یهو بعد از دیدن انیمه zetsuen no tempest احساساتم فوران کرد و شر تر گشتم
بعد از دیدن پرنس تنیس به ژاپن و تیس علاقه مند شدم
بعد از دیدن عاشقان شیطانی و آخین اسرافیل عاشق خون آشاما شدم و به وسیله همین با بیتا آشنا شدم و این بود سر آغاز بدبختی
بعد از دیدن کلاس درس ترور تصمیم به ترور جهان گرفتم
بعد از دیدن مهمانی جنازه ها هم می خوام با قیچی به همه حمله کنم و بکشمشون
و اکنون نیز خیلی وحشی شدم