بازگشت آلمان

[Schneider]

«فوتبال...فوتبال... اشنایدر هم مثل من علاقه زیادی به فوتبال داره و من مطمئنم اگه توی اتاقش براش فوتبال پخش کنین حتما خیلی زود خوب میشه.» اینها حرفهایی بود که سوباسا با هیجان خاصی به پدر اشنایدر میگفت.پدر اشنایدر هم سری تکون داد و از 3 بازیکن ژاپنی خداحافظی کرد.مادر و خواهر کوچکتر اشنایدر کمی اونطرفتر روی صندلی کنار تخت اشنایدر نشسته بودن و بی صدا گریه میکردن کاکرو به اونها نگاه کرد و خواست قبل از رفتن چیزی بهشون بگه که واکی بازوی اونو فشرد و با نگاه به اون فهموند که جلو نره و هرسه به آرومی از اتاق خارج شدن.ساعتی گذشت و ریچارد داشت به حرفهای سوباسا فکر میکرد
«یعنی واقعا ممکنه حال کارل با همچین چیزی خوب بشه نمیدونم به نظرم بی اثر میاد.به هر حال امتحانش ضرری نداره.» چند لحظه بعد از اتاق رفت بیرون و وقتی برگشت یک رادیو جیبی تو دست چپش بود و داشت با کلید موج یابش فرکانس شبکه رادیویی فوتبال رو پیدا میکرد وقتی فرکانس رو پیدا کرد رادیو رو به آرومی کنار گوش پسرش روی بالش گذاشت گزارشگر داشت با اشتیاق زیادی بازی فوتبال رو گزارش میکرد.چند دقیقه ای گذشت اما هیچ چیز تغییری نکرد.ریچارد با ناراحتی دستش رو به سمت رادیو برد تا خاموشش کنه که گزارشگر با صدای بلند فریاد زد گللل .... گللللل...
ریچارد در همون لحظه توی مونیتور قلب اشنایدر چیز غیر عادی ای دید.با سرعت به سمت اتاق دکتر رفت و دکتر رو به اتاق آورد.دکتر بعد از نگاهی به چک کننده علائم حیاتی اشنایدر با صدایی حیرتزده گفت «تقریبا غیر ممکنه اما ضربان قلب پسر شما به دلیلی که من هنوز نمیدونم با ثباتتر و منظمتر شده تا به حال همچین چیزی ندیده بودم» مادر اشنایدر «چی؟معنی این چیزایی رو که میگین نمیفهمم یعنی حال پسرم رو به بهبوده؟!»
دکتر «شواهد اینطور نشون میده البته در علم پزشکی خیلی چیزها هست که ما هنوز نمیدونیم اما فکر میکنم که شنیدن گزارش فوتبال در این مورد خاص برای بیمار مفید باشه»
پدر اشنایدر «یعنی پسرم با شنیدن گزارش فوتبال حالش خوب میشه؟فکر میکنید چقدر طول بکشه؟»
دکتر «امیدوارم که اینطور باشه اما راجع به زمان خوب شدنش نمیتونم چیزی بگم شاید 1 ماه یا 1 سال ویا حتی 10سال»
ریچارد «10سال!!!این زمانه خیلی زیادیه.»
دکتر «آقای اشنایدر مثل اینکه شما هنوز نمیدونید که خدا چه لطف بزرگی به شما کرده که پسرتون هنوز زندس.البته من هم امیدوارم که حال پسر شما زودتر خوب بشه.در ضمن با تغییری که در وضیت پسرتون پیش اومده دیگه لازم نیست مبلغی رو به بیمارستان برای استفاده از دستگاهها بپردازین.»
بله دوستان من شبها و روزها میگذشت و رادیو دائم کنار اشنایدر روشن بود و حالش روز به روز با سرعت کمی بهتر میشد.از اونطرف مولر هم که بعد از بازی با سوئد توسط لوین مجروح شده بود شبانه بیمارستان رو ترک کرده بود و به جایی نامعلوم رفته بود و تیم آلمان 1 سالی میشد که در وضعیت بدی قرار داشت.در همین حین مسابقات جام ملتهای اروپا شروع شد و آلمان که همیشه مدعی بهترین تیم در اروپا بود اونسال در موقعیت بدی قرار داشت.هم گروههای آلمان « «فرانسه,انگلیس وایتالیا» » تیمهای پر قدرتی بودن و آلمان تنها تونسته بود انگلیس رو با تک گل هرمن کاتز از روی نقطه پنالتی شکست بده اما در برابر ایتالیا نتیجه رو 2 بر0 واگزار کرده بود و فرانسه هم برابر ایتالیا صفر صفر مساوی شده بود وانگلیس رو 4 بر 0 در هم کوبیده.
دقیقه 67 بازی بود و تیم آلمان 3 بر 1 از فرانسه عقب بود که بازیکنهای آلمان سایه بزرگی رو گوشه زمین دیدند!!!گزارش بازی «ناپلئون توپ رو در اختیار داره میخواد به پییر توپ رو پاس بده که توپش رو کاتز به بیرون میزنه.اما بازی دوباره شروع نمیشه..مثل اینکه تیم آلمان میخواد 2 تعویض انجام بده مولر به جای دروازه بان میاد داخل زمین بعد از مصدومیتش در جام جهانی گذشته این اولین باریه که در زمین بازی میبینیمش. و تعویض دوم هم در خط دفاع شماره 4 سایمون از بازی خارج میشه بازیکن تازه وارد با شماره 13 وارد زمین میشه.متاسفانه من اسم این بازیکن جدید رو نمیدونم.البته پشت لباسش هم چیزی در مورد اسمش ننوشته و تنها یک علامت سوال بالای شماره پشت لباسش هست یه همچین تعویضی در این موقعیت دور از منطق به نظر میرسه چون تیم آلمان باید بیشتر به فکر جبران نتیجه باشه تا دفاع از اون.به هرحال بازی دوباره با پرتاب اوت شروع میشه.یکی از بازیکنان فرانسه توپ رو در اختیار داره پاس میده به ناپلئون و ناپلئون هم از همون وسط زمین حمله برج ایفل رو همراه پییر شروع میکنه به هردو با 1-2های خیلی سریع از سد بازیکنان آلمانی رد میشن توپ به پییر میرسه و تنها کسانی که جلوش قرار دارن 2 بازیکن تعویضی هستن.میخواد شوت لغزشی رو بزنه اما شماره13 با یک حرکت سریع توپش رو میزنه پیر هنوز از سرعت این بازیکن در تعجبه که توپ به ناپلئون میرسه...»
ناپلئون: «با این شوت داغ قهرمانی رو به دلتون میزارم!!!»
گزارشگر «ناپلئون یکی از بهترین شوتهای گلوله ای رو که تا به حال زده میزنه..گرفتنش محال به نظر میاد.توپ با سرعت عجیبی به سمت دروازه آلمان میره اما یه نفر با سینه جلوشو میگیره.خدای من چنین چیزی غیر ممکنه شماره13 با سرعت عجیبی میرسه وجلو توپو میگیره واقعا سرعت انتقال این بازیکن باورنکردنیه حالا اون به میانه های زمین رسیده و توپ رو در اختیار داره.اما یهویی می ایسته!!! خیلی عجیبه!!! اون وسط زمین ایستاده و توپ رو همونجا کاشته درست در جایی که بازی شروع میشه دستش رو به سمت طرفدارای آلمان به علامت پیروزی v بالا میاره اما فرانسویها به اون خیلی نزدیک شدن دیگه فرصتی برای پاس دادن نداره اما نه مثل اینکه اون میخواد شوت کنه اما!! اما گل شدن توپ از این فاصله ناممکنه تو یه چشم بهم زدن شماره 13 شلیک میکنه توپ سرعت خارق العاده ای داره و آدمو یاد تورنیدو شوت هینو و ریجو شوت کاکرو میندازه اما فرقی که با اونها داره اینه که توپ درخشندگیه خاصی گرفته.یکی از مدافعهای فرانسه سینه اش رو جلو توپ سپر میکنه اما خودش به گوشه ای پرت میشه و توپ با همون سرعت به مسیرش ادامه میده دوازه بان به سمتش میپره اما خیلی دیر شده...آه اما توپ به اوت میره و دیواره تبلیغات رو میشکافه.ضربه جالبی بود حیف شد که گل نشد کمک داور میاد وسط زمین و با داور صحبت میکنن هردو به سمت دروازه فرانسه میرن و داور چیزی در گوش کمک داور میگه و با هم دست میدن. چی؟؟؟؟ نتیجه 3 بر 2 روی تابلو حک شده و اعلام میشه که توپ تور دروازه رو پاره کرده، به این خاطر داور اصلی اشتباها اوت گرفته بوده... اون گوشه زمین مدافع فرانسوی روی زمین افتاده و پزشکها میگن که دیگه نمیتونه به بازی ادامه بده بنا بر این تعویض میشه و بازیکن دیگه ای جای اونو میگیره هنوز کسی از شدت صدمات وارده به اون چیزی نمیدونه دقیقه 75 و بازیکنهای فرانسه دوباره بازیرو شروع میکنن اینبار ناپلئون و پییر با جدیت بیشتری به حمله ادامه میدن اما اینبدفعه شماره13 در بین راه توپ رو از اونها میقاپه و با همون شوتی که درخشش عجیبی داره نتیجه رو مساوی میکنه.فکر میکنم آلمان باید به این ستاره جدید خوشامد بگه...»
پییر: «الکی خوشحال نباشید.ناپلئون فکر میکنم وقتشه که نقشه ایفل وارونه رو اجرا کنیم»
ناپلئون «اما..اما ما اونو برای بازی آخر کنار گذاشته بودیم..»
پییر «اگه الان ازش استفاده نکنیم این بازی بازی آخرمون میشه!!!»
گزارشگر: «دقیقه88 بازیه و اگر بازی مساوی تموم بشه بازی به وقت اضافه کشیده میشه.ناپلئون بازیرو دوباره شروع میکنه و خیلی سریع پاس میده به پییر.پییر یه نفرو دریبل میزنه و توپ رو به گوشه زمین سانتر میکنه ناپلئون خیلی سریع خودشو رو لبه خط به توپ میرسونه و این کار تکرار میشه حالا دو آس فرانسه به دو طرف محوطه جریمه رسیدن ولی پییر اشتباها توپ رو به سمت هوا میشوته..همچین بازی کردنی از پییر بعیده.اوه اما مثل اینکه اون اینکار رو برای فریب دادن آلمانیها کرده تو یه لحظه ناپلئون و پییر به هم میرسن و هر دو همزمان به توپ ضربه میزنن پییر به شکل برگردون و ناپلئون بصورت قیچی.توپ چرخش و سرعت ناهمگنی به خودش گرفته و به سمت بالا و پایین نوسان میکنه و کاملا با سایر شوتهای دونفره متفاوته فکر نمیکنم هیچ دروازه بانی بتونه جلوشو بگیره... اما مولر با سرعتی عجیب به سمت چپ دروازه شیرجه میزنه یعنی دقیقا عکس مسیر حرکت توپ.ناگهان مسیر توپ هم عوض میشه و به سمت مولر میره و مولر با کمال ناباوری این شوت پرقدرت رو به سادگی مهار میکنه.»
گزارشگر ادامه داد: «خیلی عجیب بود که مدافع تازه وارد اینبار جلو فرانسویها رو نگرفت و در خط دفاع حضور نداشت.مولر توپ رو محکم به سمت دروازه حریف پرتاب میکنه جایی که هیچ بازیکن آلمانی حضور نداره تنها 10 ثانیه تا پایان وقتهای تلف شده باقی مونده.شماره 13 خودش رو به توپ میرسونه و بدون معطلی شلیک میکنه توپ باز هم درخشش الماس گونه ای به خودش گرفته اینبار دروازه بان سریعتر واکنش نشون میده و توپ رو با دست راستش مهار میکنه اما قدرت توپ به حدی زیاده که دستکش اونو پاره میکنه و به تور میچسبه.واقعا بازی جالبی بود و هیچکس چنین انتظاری نداشت حالا آلمان به نیمه نهایی راه پیدا کرده و فرانسه حذف میشه...»
اینها حرفهایی بود که گزارشگر بعد از بازی دو تیم میگفت.اما واقعا این بازیکن جدید آلمانی کی بود و از کجا اومده بود که اینطور جون تازه ای به تیم آلمان بخشیده بود؟ این سوالی بود که برای بازیکنهای آلمان و حتی مربی تیم مطرح بود...
ادامه دارد

پایان قسمت سوم