گفتگو در مورد مانگای ناروتو [خطر اسپویل]

[nig]

با تشکر از محبت! جالبه که من و محبت هیچوقت در مورد ایتاچی با همدیگه توافق نداریم!!!مطالب مخصوص انیمه، مانگا، کارتون و کمیک مخصوص پارک انیمهمطالب مخصوص انیمه، مانگا، کارتون و کمیک مخصوص پارک انیمه

می گم چپتر های آخر رو خوندین؟ حالا معلوم شد که ناروتو و ساسکه چه جوری شبیه هوکاگه ی اول و مادارا هستند. تکرار تاریخ چیزیه که من هیچوقت دوست نداشتم. احتمالا ساسکه مثل مادارا نمیشه و به ناروتو کمک می کنه چون هوکاگه ی اول و دوم دارن خیلی چیز ها رو برای ساسکه روشن می کنند.

از توبیراما به شدت بدم اومد! چه قدر در مورد اوچیها بد گفت! مگه یک هوکاگه نباید به تمام مردم و قبایل کشورش اهمیت بده؟ این دیگه چه جور هوکاگه ای بود؟؟؟ برام جالبه که چطوری کسی رو که از اوچیها متنفره به عنوان یک هوکاگه انتخاب کردن! و چقدر آدم قدر ناشناسی بود وقتی که گفت از بین رفتن اوچیها هیچ نفعی برای خودشون نداره! احتمالا از درون شدیدا خوشحال شده بود که اوچیها دیگه وجود نداره!

ولی توبیراما یک چیزی رو درست گفت. اوچیها همیشه و همیشه به عشق اهمیت زیادی می داد. این چیزیه که از اول هم مشخص بود. مثل ساسکه که برای انتقام گرفتن از ایتاچی خودش رو به آب و آتیش زد یا مثل ایتاچی که هر کاری کرد تا برادرش رو زنده و سالم نگه داره و یا مثل اوبیتو و مادارا که الان قاطی کرده ن و میخوان بزنند دنیا رو نابود کنندمطالب مخصوص انیمه، مانگا، کارتون و کمیک مخصوص پارک انیمه

چه قدر اوبیتو تغییر کرده بود. کجاست اون پسر ناز و بامزه ای که هم گروهی کاکاشی بود؟ وقتی که داشت چیوبی رو احضار می کرد تو چشمای استادش میناتو نگاه کرد و حتی ککش هم نگزید! چه قدر یک اوچیها می تونه به خاطر عشقش تغییر کنه! احتمالا به خاطر همین خاندان سنجو کاگه شدند و اوچیها نشدند.

هوکاگه ی اول خیلی خوب بود. هم بامزه بود ، هم شاد بود و هم مثل برادرش قدر نشناس و پررو نبود! من یه جایی ازش خیلی خوشم اومد و اونم جایی بود که به ساسکه گفت:" برادر تو از من شینوبی خیلی بهتریه!" حتی هوکاگه ی اول هم با یک ذره شنیدن داستان عمق این حرکت ایتاچی رو درک کرد. در ضمن کاملا مشخص بود که هوکاگه ی اول آدم مغروری نیست چون اگه بود هیچوقت به کمبود خودش در برابر ایتاچی اعتراف نمی کرد.

کلا به غیر از ایتاچی شخصیت های توی ناروتو زیاد تغییر کردند مثلا همین نجی.
یادمه که نجی خیلی آدم مغروری بود و کسی بود که همیشه می گفت بازنده ها بازنده هستند و خودش رو برنده خطاب می کرد. وقتی همچین آدمی بیاد و جون خودش رو برای همین بازنده ها فدا کنه... خب عمق تغییر رو الان گرفتید! یعنی خیلی عوض شده. ( اگه نظر من رو بخواید نجی یه جورایی باید اون حماقت هایی رو که توی گذشته کرده بود جبران می کرد و اینکار رو با فداکاری فوق العاده ای انجام داد حتی بیشتر از یک جبران)

در مورد ایتاچی هم خیلی حرف ها دارم که شاید جاش اینجا نباشه امّا تنها چیزی که می گم اینه که ایتاچی فداکاری فوق العاده ای برای کونوها و برادر کوچکترش انجام داد که در تاریکی ها محو شده. هیچ فداکاری ای به اندازه ی کاری که اون انجام داد در کل مانگای ناروتو نیست.