گفتگو در مورد مانگای ناروتو [خطر اسپویل]

[Mohabat69]

من الان تونستم چپتر رو بخونم همش به خاطر یک ادم مظاهم که هیچ چیز از ناروتو حالیش نمیشه (داداشم)مطالب مخصوص انیمه، مانگا، کارتون و کمیک مخصوص پارک انیمه
مثل اینکه تمام چهار شنبه ها نمی تونم ناروتو رو به موقع بخونم مطالب مخصوص انیمه، مانگا، کارتون و کمیک مخصوص پارک انیمه

میگم یکم تحلیل بررسی چیزی ، تبادل نظری ،یا چیزهای جدیدی که فهمیدیم
من چیزی می نویسم بقه هیچی

کیشیماتو برای اینکه صحنه رو احساسی نشون بده ، ایتاچی دوباره ساسکه رو نجات داد و خودش رو فنا کرد

ساسکه از اماتروسو استفاده کرد اما از چشمش خون امد که اصلا انتظارش رو نداشتیم
اما این بار از چشمش کمتر خون امد احتمالا به خاطر این باشه که چشم ایتاچی کاملا باهاش سازگار نشده(همون طور که قبلا گفته بود)

ایتاچی کاملا از گذشته ی خودش پشیمان شده بود گفت که کابوتو شبیه گذشته ی خودش است (جاسوسی)
ایتاچی گفت من نمی دونستم که چه کسی هستم (یک اوچیها بود) و دروغ هایی که می گفتم منو ساخته بود
من نمی دونستم که چه کاری رو می تونم انجام بدم و چه کاری رو نه
دوستان و همراهان فرد هستند که می گویند چه کاری رو میشه کرد و چه کاری رو نه (شبیه ناروتو)
ایتاچی کاری رو کرد که نباید انجام می داد تمام دوستان قبیله اش و پدر و مادرش رو کشت
پس اگه ایتاچی خودش رو به عنوان یک اوچیها شناخته بود هرگز جاسوسی نمی کرد و هرگز اوچیها نابود نمی شد

در مورد گذشته کابوتو :
کابوتو گفت که اسمش یک کد هست یعنی اسم نداشته و اون ها رو با عدد و شماره شناسایی می کردنند
این جا برای دومین بار بود که کسی گفت من هیچ کس هستم no one
اولین بار توبی به ناروتو گفت من هیچ کس هستم و نمی خوام کسی باشم (اونجایی که پیشونی هاشون بهم خورد)

توبی همون موجود ازمایش گاهی باید باشهمطالب مخصوص انیمه، مانگا، کارتون و کمیک مخصوص پارک انیمه

کابوتو گفت از هر کس دیگه ای به دانای شش طریقت نزدیک تره و در مقایسه با اون اوچیها هیچ چیز نیستند
بعد ساسکه به کابوتو گفت خفه شو تو هیچ چیز از اوچیها نمی دونی پس ساسکه ارتباط اوچیها و دانای شش طریقت رو باید بدونه

شبیه این جمله رو ساسکه به اروچیمارو گفته بود که در مقابل اوچیها دیگران هیچ چیز نستند
کابوتو به ساسکه گفت تو "خوکچه ی هندی" من هستی (از این حیوان مانند موش ازمایش گاهی استفاده می شه و به ادم های روی ازمایش خوکچه هندی هم میگند)